خطر شکل‌گیری دوقطبی حجاب در جامعه امروز ایران | هشدار کارشناسان

متاسفانه مساله حجاب در جامعه ایرانی به یک کلاف سر درگم بدل شده است.

خطر شکل‌گیری دوقطبی حجاب در جامعه امروز ایران | هشدار کارشناسان

 این روزها به نظر می‌رسد مساله حجاب بیش از پیش در جامعه ایرانی بیش از پیش خبرساز شده و هر روزه مسائلی نظیر گشت ارشاد و یا نزاع‌هایی که در اماکن عمومی می‌ینیم خود گویای این امر است. نزاع دیروز در اتوبوس BRT بر سر مساله پوشش یکی از آن دسته اتفاقاتی‌ست که به سرعت در شبکه‌های اجتماعی وایرال شد.

روزنامه اعتماد در واکنش به حواشی این نزاع در گفتگو با عضو هیات علمی دانشگاه تهران از تاثیر روش‌های تند و خشن در امور فرهنگی می‌گوید و نسبت به خطر شکل‌گیری دوقطبی حجاب هشدار می‌دهد.

ایجاد «دو قطبی»های مخرب در جامعه خطری است که همواره بزرگان و دلسوزان کشور نسبت به احتمال وقوع آن هشدار می‌دهند. فرقی نمی‌کند این دو قطبی‌سازی در حوزه مسائل سیاسی و بحث انتخابات ظهور و بروز پیدا کند یا در بخش‌های فرهنگی و اجتماعی و رفتاری. حتی در عرصه ورزش که محل شکل‌گیری دوقطبی‌های رادیکال است نیز تلاش می‌شود تا فوتبال یک کشور از دو‌قطبی‌های مرسوم، فاصله گرفته و چندقطبی ایجاد شود.

اما اخیرا افزایش برخی رفتارهای تند در برخورد با مقوله حجاب زنان و افزایش گشت‌های ارشاد باعث شکل‌گیری یک دو‌قطبی خطرناک در جامعه شده است که در یک‌سوی آن طرفداران حجاب حداکثری و در نقطه دیگر، طیف وسیعی از زنان جامعه قرار گرفته‌اند که به گونه‌ای دیگر می‌اندیشند. در میان این دو طیف اما تحلیلگران، اساتید دانشگاه و صاحب‌نظران قرار دارند که معتقدند حجاب، یک امر دینی، فرهنگی و اخلاقی است و باید از طریق روش‌های نرم فرهنگی و رسانه‌ای ترویج و تشویق شود. روز گذشته ویدیویی در شبکه‌های اجتماعی دست به دست چرخید که در آن دو گروه از بانوان ایرانی در یکی از اتوبوس‌های BRT در شهر تهران بر سر حجاب به نزاع و درگیری با هم پرداخته و صحنه‌های عجیبی را رقم زدند.

صحنه‌هایی که نشان می‌داد، ایجاد دو‌قطبی در‌خصوص یک مقوله فرهنگی، رفتاری و اجتماعی، کار را به جایی رسانده که مردم در کف خیابان با رادیکال‌ترین روش‌های ممکن تلاش می‌کنند، دیدگاه خود را به طرف مقابل بقبولانند.

عضو هیات علمی دانشگاه تهران یکی از چهره‌هایی است که با استفاده از سال‌ها تحصیل، تحقیق و پ‍ژوهش معتقد است، ایجاد دو‌قطبی فعلی در‌خصوص حجاب در ادامه جامعه را با شکاف‌های عمیقی مواجه می‌کند که جز ویرانگری و رادیکالیسم، نتیجه‌ای به دنبال نخواهد داشت.

صدیقه شکوری‌راد:متاسفانه مساله حجاب در جامعه ایرانی به یک کلاف سر در گم بدل شده است. بنا به دلایل گوناگون مساله حجاب در ایران به یک مساله سیاسی بدل شده است که تصمیم‌گیری عاقلانه درخصوص آن را دشوار می‌کند. یک نوع حجاب خاص (چادر مشکی و...) در ایران به یک نماد بدل شده تا از طریق آن اسلامی بودن جامعه ایران نمایان شود. در واقع تمایز ایران با سایر کشورهای اسلامی و غیر اسلامی به این نوع پوشش مرتبط شده و مسوولان کشور گمان می‌کنند هر نوع تغییر در این وضعیت، به معنای تغییر در کل ساختار سیاسی است. این در حالی است که در بسیاری از کشورهای اسلامی چنین نگاهی به مقوله حجاب وجود ندارد و حجاب نقشی سیاسی در این جوامع ندارد. در بسیاری از کشورهای اسلامی، اتباع سایر کشورهای غیرمسلمان می‌توانند با حجاب موردنظر خود تردد کنند، ضمن اینکه نگاه به پوشش زنان حداکثری نیست.

* نباید سلامت اجتماعی را برابر با حجاب داشتن زنان دید. در سلامت جامعه، هم زنان و هم مردان نقش دارند. ضمن اینکه آثار برآمده از حجاب اجباری، حاکی از ضرورت اصلاح روش‌هاست. ۴۴ سال از انقلاب می‌گذرد. بسیاری از دختران نسل انقلاب (مثل من و هم‌نسلان من) با انقلاب محجبه شدند و هنوز هم محجبه مانده‌اند. اما بسیاری از دخترانی که در دوران انقلاب متولد شده‌اند، اعتقادی به حجاب ندارند. این گزاره چه می‌گوید؟ یعنی اینکه روش‌های تند و دستوری و اجباری باعث شکل‌گیری مقاومت می‌شود. حتی در بسیاری از خانواده‌های مذهبی، شاهد فرزندانی هستیم که با حجاب مخالفند. بسیاری از چهره‌های سیاسی که رفتارهای رادیکال درخصوص حجاب داشتند، فرزندان کم حجاب (اگر نگوییم بی‌حجاب) دارند که امروز در زمینه مدلینگ فعالیت می‌کنند. ذات انسان این‌گونه است که در برابر اجبار مقاومت می‌کند. اگر فرهنگ‌سازی حجاب از ابتدای انقلاب به درستی صورت گرفته بود و به جای اجبار از روش‌های نرم، رسانه‌ای و هنری استفاده می‌شد، امروز شرایط جامعه این‌گونه نبود. رویکردهای اجباری به گونه‌ای ارایه شد که حتی در زمان پیامبر هم این‌گونه رفتار نمی‌شد.

* مساله این است که حجاب از موضوعی اعتقادی به یک گزاره سیاسی بدل شده است. مردم هم (درست یا غلط) احساس می‌کنند، سیستم از طریق دستور و بخشنامه و جریمه قصد دارد یک شکل مشخص از حجاب را ترویج کند. اما باید محیط‌های رسانه‌ای و علمی کشور به صحنه تضارب آرا بدل شود. عالمان علوم دینی، متخصصان جامعه‌شناسی، روانشناسان و... باید در این خصوص به بحث و تبادل نظر بپردازند. از سوی دیگر، برخی افراد رادیکال، حجاب را به شکلی طرح کرده‌اند که حتی بیشتر از شیوه‌ها ابتدای اسلام است. عنوان می‌شود زن‌ها باید چادر مشکی سر کنند، زیر چادر هم مانتوی مشکی یا سرمه‌ای تن کنند، هر نوع پارچه رنگ روشنی را هم تبرج محسوب می‌کنند. این در حالی است که هیچ کدام از این بایدها در صدر اسلام مطرح نبوده است. حتی برای ترویج حجاب، باید قدرمشترک موجود بین علمای دینی را به عنوان حجاب در جامعه مطرح کرد، اما برخی گروه‌های سیاسی، دیدگاه‌های حداکثری گروهی از علمای خاص را مبنا قرار داده‌اند.

* در صورت دادن آزادی، زنان ایرانی بی‌گدار به آب نمی‌زنند و بعد از مدتی فضای تعلیق، جامعه نقطه ثقل اخلاقی خود را پیدا می‌کند. در متون دینی و تاریخی هم هیچ جا اشاره نشده که پیامبر به اجبار حجاب را ترویج کرده‌اند. تا سال هشتم هجری که آیات حجاب نازل شد، زنان براساس عرف و به شیوه‌ای اخلاقی پوشش مناسبی داشتند و بعد از نزول آیات حجاب هم تغییر بنیادینی ایجاد نشد.

نظر کاربران چیست؟

* بیشتر مردم اعم از مذهبی، غیر مذهبی، غیره و غیره، مشکلی با هم ندارند و می‌توانند مثل آدم کنار هم زندگی کنند و می‌کنند. مشکل زنی که توسط مردم از اتوبوس بیرون انداخته شد چادرش نبود. مردم با این مدل‌ راهنمایی‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌های زننده مشکل دارند

* بابا من نمیفهمم یعنی چی جامعه رو چندپاره کردید و اینا، طرف خودش برگشته میگه فیلمتو میفرستم برای یک نهاد خاص بعد انتظار دارین بقیه خیلی نایس رفتار کنن؟ اصلا این کارا یعنی چی؟

* افراد آزادند که نوع پوششون رو انتخاب کنند و دختران چادری هم بخشی از مردم‌اند. ماحصل صرف این بودجه های کلان چیزی بجز تولید خشونت و ترس در جامعه نمی‌شه.

* واقعا جای تاسف داره که مردم اینجوری در مقابل هم قرار گرفتند. غم انگیزه. رواداری اصلی اخلاقی که کلیت جامعه باید مبلغ اون باشه، هیچ جایی در مکالمات ما نداره.

 

دیگر رسانه ها

کدخبر: 31187

ارسال نظر