سمیعی گیلانی: ابتهاج با هر کسی نمیجوشید
احمد سمیعی گیلانی بر این باور است که «سایه» در شعرهایش بین غنایی و سیاسی رفتوآمد میکرد، او را از منظری شبیه به عبدالحسین نوشین توصیف میکند و در عین حال میگوید: ایشان خیلی در مجامع سیاسی ظاهر نمیشد که با همه مراوده داشته باشد.
این مترجم، ویراستار و نویسندۀ پیشکسوت در گفتوگو با ایسنا دربارۀ ویژگیهای شعر امیرهوشنگ ابتهاج (هـ. ا. سایه) و در پی درگذشت این چهرۀ فقید ادبیات فارسی بیان کرد: شعرهای هوشنگ ابتهاجt هم سیاسی بود و هم غنایی؛ یعنی در بین غنایی و سیاسی رفتوآمد میکرد.
او در عین حال معتقد است که رنگ غنایی بیشتر در آثار «سایه» نمایان است و گفت: در واقع، ایشان متاثر از شهریار بود و با او حشر و نشر داشت. شعرهای شهریار را خوب میپسندید و هنر شهریار را درک میکرد. ولی بعد که پرورش پیدا کرد، استقلال سبک پیدا کرد؛ یعنی آن تاثیری که از شهریار داشت، فقط در زمینۀ غنایی بود.
مدیر گروه ادبیات معاصر فرهنگستان زبان و ادب فارسی افزود: ایشان هرچند که از اعضای وفادار حزب سیاسی بود اما خیلی در مجامع سیاسی ظاهر نمیشد. از این نظر، تا حدی به (عبدالحسین) نوشین شباهت داشت. نوشین هم گرچه در حزب سمت داشت ولی بیشتر به کارهای هنری خود میپرداخت و خیلی در مجامع سیاسی ظاهر نمیشد و بیشتر به کار هنری خود میپرداخت؛ «سایه» هم این طور بود. کار هنری «سایه» در عین حال که به شدت رنگ غنایی داشت، سیاسی هم بود؛ یعنی هم غنایی بود و هم سیاسی. از این دست شاعران در فرانسه بسیار دیده میشوند.
احمد سمیعی گیلانی سپس بیان کرد: من با خواندن اشعار ابتهاج این نظر را پیدا کردم که میتوان گفت ایشان واقعاً شاعر غنایی بود؛ منتها نهتنها با جهان سیاست بیگانه نبودt بلکه آشنا هم بود.
او شعرهای «سایه» را ازجمله شعرهای شاعران طراز اول زمان خود معرفی کرد و گفت: ابتهاج در طراز شاعرانی مثل: شاملو، اخوان، سپهری و فرخزاد بود. یکی از افتخارات فرهنگ و ادبیات ایران، ابتهاج بود که اشعارش هنوز زنده و خواندنیست و فکر میکنم ماندگار هم باشد.
این چهرۀ فرهنگی همچنین دربارۀ قالب شعری هوشنگ ابتهاج بیان کرد: «سایه» بیشتر به قالبهای سنتی گرایش داشت اما مضمون شعرهایش تازه بود و سنتی نبود؛ مضامینی که امروزی و موردپسند هستند. بنابراین، شعر او امروزی است. گویی که ممکن است در قالب سنتی باشد ولی از نظر محتوا، شعریت و مضمون کاملاً امروزی است.
سمیعی گیلانی گفت که ابتهاج را یکیدوبار پیش و یکیدوبار پس از انقلاب دیده است و در پایان بیان کرد: ایشان خیلی در مجامع سیاسی ظاهر نمیشد تا با همه مراوده داشته باشد. فقط با تعداد کمی از اعضای حزب مراوده داشت؛ مثلا با آقای دولتآبادی مراوده داشت. ولی کمجوش بود و با هر کسی نمیجوشید. این است که من ایشان را خیلی کم دیدهام، اما همیشه اشعارشان را میخواندم و آنها را دنبال میکردم و از احوالشان خبر داشتم.
ارسال نظر