مجازات مرگ برای بدهکار چندصد میلیونی که دست به جنایت زد
متهم به دلیل بدهکاری به دوستش او را کشته و جسدش را به آتش کشیده بود.
مجازات مرگ برای بدهکار چندصد میلیونی که دست به جنایت زد .متهم به دلیل بدهکاری به دوستش او را کشته و جسدش را به آتش کشیده بود.
مردی که صدها میلیون از دوستش کلاهبرداری کرده و سپس او را به قتل رسانده و جسدش را سوزانده بود، به قصاص و همدستش به حبس محکوم شد.
متهمان این پرونده که پسرانی جوان هستند، جوان ثروتمندی را به بهانه نشان دادن کلکسیون سگهای تزیینی به باغی کشانده و به قتل رساندند و جسدش را در باغ دیگری به آتش کشیدند.
پلیس با گزارش صاحب باغ در جریان این جنایت قرار گرفت و تحقیقات بعدی جزییات این جنایت هولناک را فاش کرد.
کشف جسد سوخته
یک سال قبل صاحب باغی که وحشتزده با پلیس شهریار تماس گرفته بود، گفت: صبح برای سرکشی به باغ رفته بودم که با جسد سوخته یک مرد در گوشه باغ روبهرو شدم. من او را نمیشناسم و نمیدانم جسد متعلق به کیست و چه کسی آن را به باغم منتقل کرده است.
جسد سوخته با دستور قضایی به پزشکی قانونی منتقل شد و ماموران پلیس برای رازگشایی جنایت دست به کار شدند. شواهد نشان میداد قربانی در محل دیگری کشته و جسدش در باغ شهریار به آتش کشیده شده است.
پلیس در تحقیقات توانست هویت جسد را مشخص کند. آرین، پسر ثروتمندی که جسدش پیدا شده بود، قبل از قتل مکالمه تلفنی داشت که سرنخ کشف راز قتلش را به پلیس داد. ماموران پلیس به بررسی مکالمات تلفنی قربانی پرداختند و دریافتند وی از مدتی قبل با یک مرد بنگاهی به نام سهیل اختلاف مالی داشت.
با افشای این ماجرا سهیل ردیابی و بازداشت شد و به جنایت اعتراف کرد.
سهیل در بازجوییها گفت: چند سال قبل با آرین در یک مهمانی آشنا شدم. پسر پولداری بود. کمکم رابطه ما با هم نزدیکتر شد و من با او درد دل کردم و به او گفتم بدهکار هستم. به همین خاطر او مبلغ یک میلیارد تومان پول نقد و ۱۵۰ سکه طلا به من داد تا با آن کاری راه بیندازم و سپس پول را همراه با سودش به او برگردانم. مقداری از بدهیهایم را دادم اما نتوانستم کاری راه بیندازم و سرمایهگذاری کنم.
او ادامه داد: مدتی از این ماجرا گذشت و وقتی آرین فهمید هیچ سرمایهگذاریای نکردهام، عصبانی شد و خواست پولش را پس بگیرد. او حتی تهدید کرد از من شکایت میکند. به دروغ به او میگفتم پول را به زودی برمیگردانم اما پولی در بساط نداشتم. آخرین بار تصمیم گرفتم او را بکشم. به همین خاطر او را به یک باغ در شهریار که پانسیون سگهای تزیینی بود، دعوت و در فرصتی مناسب با اسلحه به سرش شلیک کردم. سپس جسد او را با کمک دوستم پیام سوار ماشین آرین کردیم و به باغ متروکهای بردیم و آنجا آن را آتش زدم. من هرگز فکر نمیکردم به این زودی ردیابی و بازداشت شوم.
به دنبال دستگیری متهم دوم و بازسازی صحنه جرم برای سهیل کیفرخواست صادر شد و این متهم در شعبه دهم دادگاه کیفری یک استان تهران به اتهام قتل و پیام به اتهام معاونت در جنایت پای میز محاکمه ایستادند.
انکار قتل در جلسه دادگاه
در جلسه رسیدگی بعد از اینکه کیفرخواست خوانده شد و اولیای دم نیز درخواست قصاص کردند متهم در جایگاه قرار گرفت.
او گفت: من و آرین دوستان صمیمی بودیم و با او هیچ اختلافی نداشتم. من او را نکشتم و قبلاً تحت فشار در پلیس آگاهی به قتل و آتش زدن جسد او اعتراف کرده بودم، اما حالا حقیقت را میگویم. بیگناه هستم.
پیام نیز اتهام معاونت در قتل را گردن نگرفت. او گفت: قبول دارم همراه سهیل به باغی که پانسیون سگهای تزیینی بود، رفتم تا او بتواند در فرصتی مناسب نقشهاش را اجرا کند و آرین را بکشد؛ اما من در قتل دستی نداشتم و فقط به سهیل کمک کردم تا جسد را آتش بزند.
در پایان جلسه قضات وارد شور شدند و با توجه به مدرکهای موجود در پرونده سهیل را به قصاص و پرداخت دیه به خاطر جنایت بر میت و پیام را به ۱۵ سال زندان به خاطر معاونت در جنایت محکوم کردند.
منبع: اعتمادآنلاین
ارسال نظر