چند روش جادویی برای درمان همسر عصبی و بداخلاق
بداخلاقی ویژگی است که چه در زن چه در مرد به هر دلیلی که به وجود آمده باشد رابطه را به سمت و سوی بدی میکشاند و رفته رفته باعث کدورت و کینه در رابطه میشود! در این مقاله قصد داریم بداخلاقی را معنا کنیم و بررسی کنیم یک زن در رابطه چرا به بداخلاقی میرسد و چطور باید با این بداخلاقی مواجه شد و کمک کرد که برطرفش کرد.
واژه بداخلاقی اصطلاح مشخصی در روانشناسی ندارد و تقریبا یک مورد نسبی است که برای هر فردی ممکن است معنای خاص خودش را داشته باشد. مثلا فردی پرخاشگری همسرش را بداخلاقی تعریف میکند، فرد دیگری بی توجهیاش را، فردی حاضر جوابی را و… در کل بداخلاقی به معنای واکنشهای تند و دور از انتظار است که باعث میشود نتوانیم هیجانها و احساساتمان را با خیال راحت عنوان کنیم، حرفهایمان را میخوریم و شاید هم مقابله مثل کنیم تا از خودمان دفاع کنیم. در زیر برخی از ویژگیهایی که معمولا به بداخلاقی میشناسیم را عنوان میکنیم:
طعنه و کنایه زدن
طعنه و کنایه، متلک و حرفهای نیش دار یکی از مهمترین ویژگیهای زن بداخلاق است. این زنان درواقع از طعنه و کنایه به عنوان سلاحی استفاده میکنند که خشمشان را خالی کنند. در واقع چنین طرز صحبت کردنی یک نوع پرخاشگری کلامی به حساب میآید. مثلا وقتی او را برای شام به بیرون دعوت میکنید میگوید «چه عجب یه بارم مثل مردم میریم بیرون»، چنین صحبتی درو واقع ابراز خشم به این است که شما کمتر از انتظار او بیرون میروید.
تحقیر کردن
تحقیر کردن هم مانند طعنه و کنایه زدن نوعی ابراز خشم است و در بعضی افراد دفاعی برای عزت نفس پایینی که دارند. هرچه هست، داشتن چنین ویژگی همسر شما را بد اخلاق جلوه میدهد زیرا از هر فرصتی برای تحقیر شما استفاده میکند، مثلا میگوید تو کدام کار را درست انجام دادی که این دومیش باشه؟، با همه مشکل داری، خودشیفته و خودخواه هستی فکر کردی کی هستی و … این جملات تحقیر آمیز منجر به ایجاد کینه در رابطه شما خواهد شد و ممکن است به تدریج روی اعتماد به نفس شما اثر منفی بگذارد و از همه مهمتر شما به عنوان یک مرد از نظر تکاملی نیاز روانی دارید که قهرمان همسرتان باشید، اما او با تحقیر این حس را در شما نابود میکند و احساس قدرتتان را در رابطه از دست میدهید.
پرخاشگری و فریاد زدن
شاید مهمترین ویژگی فرد بداخلاق، پرخاشگری و فریاد زدن باشد. هرچند تحقیقات نشان داده میزان پرخاشگری آقایان عموما بالاتر است اما درصد بسیار زیادی از خانمها نیز رفتارها و هیجاناتشان را به صورت پرخاشگرانه ابراز می کنند و مدیریتی روی آن ندارند. اگر در این بین همسر ایشان هم فردی پرخاشگر باشد معمولا خانه به میدان جنگی تبدیل میشود که گاهی به زد و خورد فیزیکی هم میرسد. اگر هم همسرشان فردی باشد که مدیریت خشم را میداند یا از نظر خلق و خویی چرخاشگر نیست معمولا رابطه از جانب ایشان روبه بی تفاوتی میرود و برای اینکه خانمش پرخاشگری نشان ندهد معمولا سکوت میکند و سرخورده میشود. موارد دیگری نیز وجود دارد که در آن فرد درگیر تلههایی مثل بی ارزشی است و مورد پرخاشگری قرار گرفتن را حق خود میداند!
بیمحلی کردن
بیمحلی کردن، تحویل نگرفتن، مشورت نکردن، نظر نخواستن و کارها را به تنهایی پیش بردن هم نمونه بارزی از بداخلاقی است! وقتی ببینید همسرتان از کوچکترین تا بزرگترین تصمیماتش را بدون شما میگیرد، در خانه سرش به کار خودش است و بود و نبود شما برایش تفاوت چندانی ندارد احتمالا درگیر طلاق عاطفی از جانب او شدهاید و باید قبل از وخیم شدن اوضاع ریشه این مساله را پیدا و برطرف کنید.
غر زدن
غر زدن نیز نمونه بسیار بارزی از بداخلاقی است. فرقی ندارد خواسته همسر شما معقول باشد یا نا معقول در هر صورت رسیدن به یک خواسته با غر و لند کردن شیوه ابراز صحیحی نیست و حتی اگر حق با فرد غر غرو باشد متهم میشود. اگر خانم شما غر غرو است سعی کنید به جای متهم کردن او به نق زدن خواستهاش را خوب بشنوید و اگر خواسته معقولی است سعی کنید آن را انجام دهید. هرچند که شیوه ابراز خواستهها با غر زدن در خانمتان باید ریشه یابی و برطرف شود.
ناراضی بودن
شاید فلسفه تمام ویژگیهای بداخلاقی در خانمتان ناراضی بودن اوست، این نارضایتی همان طور که در بالا شرح دادیم گاهی با غرغر، تحقی، فریاد، قهر و … خود را نشان میدهد. روح نارضایتی در زندگی شما جریان پیدا میکند و شما خود را در جایگاهی میبینید که هرچه تلاش میکنید نمیتوانید او را راضی کنی و همیشه موردی برای دلخوری دارد. این ویژگی به تدریج همسر شما را در خودش فرو میبرد و شما تصور میکند چقدر او بداخلاقتر از گذشته شده است!
قهر کردن
قهر کردن در رابطه عاطفی به شدت تخریب کننده است. اگر همسر شما بی دلیل و با دلیل قهر میکند، به خصوص قهرهای طولانی، به تدریج احساسات هر دوی شما نسبت به یکدیگر یخ میزند و یاد میگیرید چطور میشود بدون دیگری غذا بخورید، تلویزیون تماشا کنید، بخوابید و … قهر به هر دوی شما فرصت میدهد بدون یکدیگر بودن را یاد بگیرید و تمرین کنید! اگر همسری داید که مدام با شما قهر میکند این فرصت را به شما میدهد که بدون او بودن را یاد بگیرید، اغلب در چنین شرایطی، همسرِ فردی که قهر کرده است به مرور از زن بداخلاقی که دائم در حال قهر است دور میشود و بعد از مدتی حتی دیگر تلاشی هم برای آشتی نخواهد کرد.
مقایسه کردن
مقایسه کردن شما با دیگران توسط همسرتان نیز میتواند او را بداخلاق جلوه دهد، زمانی که دائم این صحبتها را عنوان میکند: والا من ندیدم شوهر کسی اندازه تو بخوابه، شوهر فلانی رو ببین چطور دور خانمش میگرده تو جمع، صد ساله همینو میگی، مرد عمل باش مثل فلانی، من اندازه فلانی هم شانس نداشتم و… قطعا در پس این جملات خوش اخلاقی نهفته نیست!
بیارزش کردن کارها
وقتی تلاش های کوچک و بزرگ شما برای خانواده و همسرتان نادیده گرفته شود شما احساس خوبی در خانه نخواهید داشت، به خصوص که مردها از نظر تکاملی دوست دارند قهرمان خانه باشند و حس کنند همسر و فرزندانشان به او تکیه کردهاند اما وقتی زحماتش نادیده گرفته شود این حس در او کشته خواهد شد و حتی احساس حقارت نیز در او به وجود میآید و زمانی که همسرش شروع به بی ارزشی کارهایش میکند او را بد اخلاق و بی انصاف میبیند.
خوشحال نبودن از دوتاییها
قبل از هر اقدامی مطمئن شوید علت این بداخلاقی رفتار شما نیست! اگر همسرتان به حق و به خاطر وجود نقصها و نقطه ضعفهای شما بد خلق شده است باید به خودتان یادآوری کنید که شما و همسرتان در یک تیم هستید و باید مشکلات بینتان را با هم حل کنید. پس بدون هیچ جبهه گیری و مقاومتی نقاط ضعفتان را بپذیرید و به کمک روانشناس برطرف کنید تا رباطهتان سالمتر و امنتر شود.
علت نارضایتی را کشف کنید
نارضایتی علتهای مختلفی دارد، باید آن را کشف کنید، موارد زیادی مصل افسردگی، اضطراب، وسواس، کمال گرایی و سایر اختلالات رایج روانی رضایت از زندگی فرد را پایین میآورد. همچنین مشکلات اقتصادی نیز مورد بسیار مهمی است که ممکن است همسر شما را بد خلق کرده باشد. فرقی ندارد چرا همسرتان ناراضی است، مهم این است که علتش را به شیوه اصولی پیدا کنید و کمک کنید برطرف شود.
آیا پای اختلال خاصی وسط است؟
همانطور که در بالا اشاره کردیم، ریشه بداخلاقی گاهی برخی اختلالات روانی است. اختلالاتی مثل کمال گرایی منفی و وسواس میتواند همسرتان را بداخلاق کند زیرا دائم سعی دارد شما را کنترل کند تا به ذهن کمال گرایش آرامش خاطر بدهد و اگر رفتاری خلاف آنچه وسواسش به او حکم میکند انجام دهید او مضطرب و گاها بداخلاق میشود. همچنین افرادی که گرفتار تلههای مختلفی مثل معیارهای سخت گیرانه را دارند نیز همین ویژگیها را اغلب نشان میدهند. اگر همسرتان گرفتار چنین مواردی باشد باید به او کمک کنید این اختلالات را برطرف کند.
به اندازه سهمتان از مشکلات پاسخگو باشید!
زندگی مشترک، حتی مشکلاتش مشترک است. قرار نیست اگر یک نفر در این زندگی صدایش بلندتر است، کم صبرتر است، زور بیشتری دارد، هیجانات منفیاش را به شیوه غیر اصولی ابراز میکند و … همیشه همه چیز به نفعش باشد و سکوت کنید تا آرامش خانه حفظ شود. هرگز! شما و همسرتان باید سهم خودتان را از مشکلات بشناسید و به اندازه همان سهم پاسخگو باشید. سعی نکنید با سکوت و چال کردن مشکلات رابطه را آرام نگه دارید، چنین رابطه ای ناسالم است و شما را از پا در میآورد، البته منظورمان این نیست که مقابله به مثل کنید، اصلا! بلکه با شیوه اصولی و صحیح همسرتان را همراه کنید تا مشکلات را با هم حل کنید.
احساساتتان را بیان کنید
شما با بداخلاقی همسرتان قطعا احساسات ناخوشایندی را تجربه میکنید که نباید سرکوبشان کنید. زمانی که همسرتان حال خوبی دارد درباره احساساتتان با او صحبت کنید، صادق باشید، بگویید که احساس حقارت یا غم دارید و دلتان نمیخواهد در کنار او که دوستش دارید این احساسات را تجربه کنید. از او کمک بخواهید تا در کنار هم این شرایط را پشت سر بگذارید.
خط قرمز داشته باشید
همسرتان بد اخلاق است و شما هم قرار است کمکش کنید اما نباید هیچ خط قرمزی نداشته باشید و اجازه دهید هرگونه تحقیر و سرکوفتی به شما نسبت داده شود. صحبت میلاد یکی از مراجعین ما را بخوانید: وقتی زنم عصبی میشد شروع میکرد به خانوادهام فحش دادن، خواهرم، پدرم، من چیزی نمیگفتم تا آروم بشه، اما بعدش حتی یه معذرت خواهی هم نمیکرد و میگفت خودت باعث شدی! راستش بعدش که مامان بابام رو میدیدم خجالت میکشیدم که اینقدر بهشون توهین میشه و من چیزی نمیگم. هیچ فردی نباید خود را در چنین شرایطی قرار دهد، و شما باید هرچه زودتر این مشکلات را به کمک روانشناسی آگاه حل کنید.
بهجا بودن توقعاتش را بسنجید
همانطور که گفتیم شما باید خط قرمز داشته باشید و نباید به خاطر موارد غیر منطقی خودتان را در شرایط سخت قرار دهید، این وظیفه هر زن و شوهری است که توقعات همسرش را بشناسد و تا حد امکان برطرفش کند، اما باید به جا بودن توقعاتش را بسنجید، اگر همسرتان خواستههای منطقی دارد و برآورده کردن این خواستهها به پیشرفت شما، شخصیتتان و رابطهتان کمک میکند چرا نباید انجام دهید؟ برعکس، اگر توقعات او بیش از توان شماست و شما را در شرایط تنشزا قرار میدهد باید احساساتتان را با همسرتان در میان بگذارید و به توافق برسید.
تنها به منطق خودتان بسنده نکنید
گفتیم توقعات همسرتان و به جا بودنش را بسنجید اما این سنجش نباید فقط بر اساس منطق شما باشد. ما گاهی تصور میکنیم دنیا باید سر انگشت منطق ما بچرخد! خیلی اوقات ما گرفتار خطاهای فکری هستیم، باورهایی داریم که لزوما از دید ما درست است نه دید بقیه و علم روانشناسی! به صحبتهای نگار مراجع ما توجه کنید: آره قبول دارم عصبانی و بداخلاق بودم ولی واقعا حرفهای شوهرم لجم رو در میاورد، میگفت مرد خوب تو جهان وجود نداره، من به خاطر خودت میگم یک سری مسائل رو رعایت کنی، خیلی منطقیه که من به عنوان شوهرت نگرانت باشم و بخوام مواظبت باشم. خوب آخه این چه طرز فکریه که مردا همشون بدن!!! من واقعا نمی تونم بپذیرم ولی میگه منطقیه!. همانطور که میبینید طرز فکر این آقا اصلا منطقی نیست اما از دیدگاه خودش کاملا درست عمل میکرده است!
بدون حل ریشه مشکل قهر و آشتی نکنید
متاسفانه در خیلی از روابط، افراد بدون حل ریشهای مشکلات دائم با یکدیگر قهر و آشتی میکنند و بدون اینکه بدانند بی هیچ پیشرفتی و هیچ امنیتی در رابطه شب و روز را سپری میکنند. اجازه ندهید بدون حل مشکلات و فرو کردن سرتان در برف رابطهتان پیش برود شما و همسرتان حق دارید یک رابطه سالم، امن و لذت بخش داشته باشید، این فرصت را با حل مشکلاتتان برای خودتان به وجود آورید.
ارسال نظر