ماجرای لیست سیاه و سانسور در کتابخانههای کشور چیست؟
دبیرکل نهاد کتابخانههای عمومی میگوید: در کتابخانه هم محدودیت قفسه و فضا داریم. محدویت منابع هم هست. در این دو محدودیت ما موظف به انتخاب هستیم. ما ممیزی نمیکنیم، سانسور نمیکنیم زیرا کار ما این نیست. ما موظف به انتخاب هستیم و در این انتخاب ما لیست سیاه نداریم که از اینها نخریم، لیست توصیه شده هم نداریم که از آنها بخریم. ما بر اساس شرایط و اقتضاعات کتاب انتخاب کرده و میخریم.
نهاد کتابخانههای عمومی که در آستانه بیست سالگی قرار دارد، از سال ۱۳۸۲ با مصوبه قانونی، متولی کتابخانههای عمومی کشور شده است، این نهاد که مسئولیت تأسیس، ساخت، تجهیز و بازسازی، توسعه و مدیریت و نظارت بر سایر امور کتابخانههای عمومی در سراسر کشور را بر عهده دارد، تا پایان مهر سال جاری، ۳۷۱۶ باب کتابخانه عمومی را اداره میکند.
بودجه این نهاد از طریف ردیف بودجه دولت و پرداخت سهم نیمدرصدی شهرداریها از درآمدهای مالی شهرداری تأمین میشود، موضوعی که همیشه بر سر آن کشمکش وجود دارد و چالشی همیشگی برای نهاد بوده است.
حدود یکسالی میشود که مهدیرمضانی، دبیرکلی این نهاد را به عهده گرفته است. او در گفتگویی که در ایسنا انجام شد، درباره برنامهها و فعالیتهای یکساله نهاد کتابخانههای عمومی، انتخاب کتابها برای خرید، بحث درآمد نهاد، سخن گفت که متن آن در ادامه میآید:
*حدود یک سال از زمان تصدی شما در نهاد کتابخانههای عمومی میگذرد، پیشتر هم در این نهاد حضور داشته و با فضای آن آشنا بودید، گزارشی کوتاه درباره نهاد و فعالیتهای دوره خودتان ارائه میدهید؛ اینکه چه تغییراتی داشتید و فعالیتهایتان در چه حوزههایی متمرکز بوده است؟
ظرفیت کتابخانههای عمومی یک ظرفیت بیبدیل و کمنظیری در کشورمان است، البته راجعبه این ظرفیت کمتر صحبت شده و به مردم، به مسئولین و موثرین حوزه فرهنگ کمتر شناسانده شده است و لازم است درباره کتابخانههای عمومی و امکانش بیشتر صحبت شود. یکی از اولویتهای اصلیمان را در این مدت، شناساندن ظرفیتهای نهاد گذاشتهایم زیرا شناساندن این ظرفیت هم تولید فرصت میکند و هم تولید کار و امور کتابخانههای عمومی را پیش میبرد. این یک نکته اساسی و تیتر اصلی در فعالیتهای ماست.
از زمانی که در نهاد مشغول شدم، چند مسئله جدی و زیرساختی در نهاد داشتیم که باید به عنوان مسئول پیگیری میکردم؛ نکته اساسی بحث معیشت همکارانمان در نهاد بود. همکاران کتابدار ما به لحاظ معیشتی و مالی در تنگا هستند. اساسا آنچه به عنوان بودجه و منابع مالی نهاد که قرار است امور جاری نهاد را مدیریت کند؛ کم است و کوچک دیده میشود. بر این اساس سلسله اقدامات و پیگیریهایی را در مجلس و دولت شروع کردیم که امیدواریم در این ایام یا پایان سال به نتیجه برسد.
این نکته را باید در نظر داشت که شغل کتابداری، کارمندی و نیروی انسانی صرف محسوب شدن از حیث انجام کار نیست بلکه کتابدار، تولید فرهنگ و محتوای فرهنگی میکند. از این جهت هم باید با این تفاوت، نسبت به موضوع نگاه کرد.
نکته دیگر بحث قانون نهاد است که با مسئله قبلی پیوستگی دارد. مرکز پژوهشهای مجلس پیشتر طرح اصلاح قانون نهاد را مطرح کرده بود که طرح متوقف شده بود. مرکز ابتدای سال گزارش طرح را منتشر کرد و ما پیگیریهای خودمان را در دولت و مجلس شروع کردیم. همراهی و حمایت وزیر فرهنگ و ارشاد اسلامی و ریاست و اعضای کمیسون فرهنگی مجلس باعث شد این طرح در کمیسیون با اصلاحاتی به تصویب برسد و راهی طرح موضوع در صحن مجلس شود؛ موضوعات و نکاتی که به لحاظ مدیریتی در نهاد نیاز به اصلاح قانون داشت، در این طرح دیده شده است. بخشی از طرح هم اصلاح منابع درآمدی نهاد است.
هچنین مجموعه نکاتی در دولت مانند مباحث زیر ساختی ساختار نهاد، حوزه مالیات و ... داشتیم که بخشی از آن به نتیجه رسیده و بخشی هم به نتیجه نرسیده که این مسائل به لحاظ پیگیری، موضوعات وقتگیری بود.
از طرف دیگر تلاش کردیم موضوع اصلی «کتاب و کتابخوانی» در نهاد را با رویکردی متفاوت و به صورت جدی پیگیری کنیم. برجسته کردن فعالیتهای کودک و نوجوان و اهمیت بیش از پیش دادن به این حوزه با توجه به اصلاح مسئله کتابخوانی از دوران کودکی، در دستور کار دولت در این دوره قرار گرفت و اصطلاحاتی در این مسیر انجام شد. راهاندازی کتابخانههای تخصصی کودک یکی از این اتفاقات میتواند باشد که استمرار خواهد داشت.
طرحی که در «هفته کتاب» بعد از یک کار کارشناسی مفصل و مهیا شدن زیر ساختار در نهاد انجام شد، پویش دعوت به کتابخوانی است؛ طرحهای متعدد و متنوعی در طول سالهای اخیر در قالب مسابقه کتابخوانی داشتیم اما اینکه حرکتی منظم، ساختارمند، منسجم و هدفمند و با رویکردهای متنوع و متفاوت و به منظور رسیدن نقطه مشخصی در حوزه کتاب و کتابخوانی باشد، شاید نبوده و یا کمتر بوده است. طرحی پیگیری کردیم که به پویش «کتاب دستت چیه؟!» تبدیل شد. این طرح از هفته کتاب شروع شده و استمرار آن را در طول سال خواهیم داشت.
مقام معظم رهبری جملهای با عنوان «اسلام پرچمدار کتابخوانی» دارند که این عبارت را با این مدل اقدامات که محورش این پویش خواهد بود در نهاد پیگیری خواهیم کرد. زیرا نیاز داریم موضوع کتابخوانی به مسئله جامعه در همه سطوح عمومی تبدیل شود یعنی در مدارس، خانوادهها، لایههای مختلف اجتماع و مردم، هنرمندان و ورزشکاران و مسئولان و نخبگان این فضای کتابخوانی شکل بگیرد. این مسئله را به جد پیگیریخواهیم کرد.
در حوزه زیرساخت هم از زمانی که معاون توسعه نهاد بودم، بحث توسعه کتابخانههای مرکزی را داشتیم؛ این مسئله با جدیت در این دوره ادامه خواهد داشت، در سفرهای آقای رئیس جمهور به استانهای مختلف یکی از مصوبات سفر، تکمیل پروژههای کتابخانههای عمومی با محوریت کتابخانه مرکزی بوده است.
در همین راستا کتابخانه مرکز قم در آستانه بهرهبرداری و افتتاح قرار دارد. کتابخانه مرکزی رشت و خرمآباد، در آستانه تجهیر و بهرهبرداری هستند، پروژه کتابخانه ساری، اراک، بندرعباس فعال هستند، بودجه پروژه کتابخانه مرکزی کرمانشاه اختصاص یافته و... در مجموعه کتابخانههای مرکزی مورد پیگیری ماست که این شبکه هرچه زودتر تکمیل و به بهرهبرداری برسد. در کنار آن توسعه کتابخانههای سیار و کتابخانههای کوچک روستایی و پیشخانهای مطالعه یکی دیگر از سیاستها این دوره است که قرار است در دو حوزه توسعه کتابخانهها(کتابخانههای مرکزی و توسعه عدالت فرهنگی در کتابخانههای خرد و سیار) پیگیری شود.
*عنوان کردید شغل کتابداری، کارمندی صرف از حیث انجام کار نیست و کتابدار تولید فرهنگ میکند. اما نگاه غالب به نهاد کتابخانههای عمومی، مکانی برای امانت دادن کتاب به مراجعه کنندگان است. با این نگاه سنتی به کتابخانههای عمومی جایگاه نهاد کتابخانههای عمومی در زمینه توسعه فرهنگی کجاست و چه اقداماتی برای اصطلاح این نگاه در نهاد انجام شده است؟
بله. این نگاه سنتی وجود دارد که کتابخانههای عمومی را در فضای مخزن کتابخانه یعنی جایی که بخواهند از آن کتاب امانت بگیرند و سالن مطالعه که با عبارت قرائتخانه از آن یاد میشود و بچههای کنکوری در آنجا مطالعه کنند، میبینند و حیاتی از کتابخانه ذکر نمیشود. این نگاه متأسفانه وجود دارد. البته ما هم در شکلگیری این نگاه سهیم هستیم، اگر برای اصلاح این نگاه، کاری میکردیم چه بسا تا کنون فضا اصلاح شده بود و یا نگاه تغییر پیدا کرده بود.
در نسل جدید کتابخانههای عمومی که الان در کشور فعال هستند، خدمات متعدد و متنوعی تعریف شده است؛ سالن مطالعه، مخزن، بخش کودک، بخش نوجوان، گروه خاص نابینایان و ناشنوایان، بخش دیداری و شنیداری، نشریات، کتاب مرجع و نسخ خطی تا گالری و جلسات، کلاسها، انجمنها و... را داریم که میشود گفت طیفی از خدمات در کتابخانهها ارائه میشود.
اگر به کتابخانه روستایی که در جشنواره «روستاها و عشایر دوستدار کتاب» معرفی میشوند مراجعه کنید، خواهید دید همه فعالیتهای روستا را ساماندهی میکنند مثلا علاوه بر این خدمات کتابخانهای، کلاس قصهگویی و مشاعره و آموزش در کتابخانه اتفاق میافتد. امسال همایشی برای تعریف خدمات کتابخانههای عمومی در شیراز داشتیم که در راستای حرکت به سمت توسعه خدمت در کتابخانههای عمومی بود. این همایش در سطح بینالمللی برگزار شد و از انجمنهای کتابداری کشورهای موثر دنیا مانند امریکا و سوئد و ... شرکت کردند. سال آینده به دنبال برگزاری همایش «مشاغل خانگی و کتابخانههای عمومی» هستیم. همین الان کتابخانههایی را داریم که دارند بر این موضوع کار میکند، دورههایی را برگزار کرده و تولیدات خانگی را به کتابخانه آورده و میفروشند.
نکته دیگری که باید در نظر داشت، این است که ما درباره موضوعی صحبت میکنیم که هر روز واقع میشود. اینکه شناخت عدهای که از کتابخانههای عمومی استفاده نمیکنند، شناخت ناقصی است باعث این نمیشود فعالیت کسانی که از کتابخانههای عمومی استفاده میکنند، مغفول بماند. همین الان با ایننگاه جدید، تعداد قابل توجهی از مردم مخصوصا در مراکز استانها، شهرستانها و روستاها دارند از کتابخانههای عمومی با همین کارکرد و رویکردهای جدید استفاده میکنند. زمانی که به آنها میگویید «کتابخانه» آن مفهومی که در ذهن برخی از ما هست، به ذهن آنها متبادر نمیشود و همان فضای پویایی که عرض کردم وجود دارد.
اعضای کتابخانههای عمومی قریب به ۱۲ میلیوننفر است. البته در دوران کرونا با توجه به مختل شدن مراجعه به کتابخانهها، اعضای فعال کاهش پیدا کرد و به حدود ۸۰۰ هزار نفر است. الان اعضای فعال ۲ میلیون نفر را رد کرده و حرکت رو به رشدی دارد. اگر دچار کرونا نمیشدیم، وضع بهتر از این بود؛ البته همه فعالیتها در همه جای دنیا دچار آسیب شد.
ضمن اینکه با مدلهای جدید عضویت در کتابخانههای عمومی، انشاءالله اعضای فعال بیشتر هم خواهد شد.
*دعوای مالی شهرداری با نهاد به کجا رسید؟ بودجه نهاد کتابخانههای عمومی که بخشی از آن از درآمدهای شهرداری تأمین میشود، یکی از پروندههای همیشه باز است. در دوره شما چه اقدامی برای دریافت سهم نیمدرصدی از درآمد شهرداری شده است؟
طبق قانون فعلی و بر اساس ماده ۶ تأسیس کتابخانههای نهاد کتابخانههای عمومی، شهرداریها موظفاند، ماهانه نیم درصد از درآمدهاشان را به حساب کتابخانههای عمومی آن شهر واریز کنند. البته بر اساس ماده ۶۴ قانون تنظیم بخش مقرارت دولت اگر شهرداریها به آن بند قانونی، عمل نکنند خزانه بر اساس نامه دبیرکل نهاد کتابخانه موظف به برداشت مبلغ از خزانه و واریز به نهاد کتابخانهها عمومی کشور است. اما این مسیر در طی فرایند در شهرهای کوچک دچار آسیب میشود. در کلانشهرها عدد مشخص است،ضمن اینکه اساسا عدد و ارقام درآمدی شهرداریها، عدد و ارقام شفافی نیست و ما بر اساس بودجه مصوب که بودجه مصوب شورا هست، این فرایند را طی میکنیم.
اگر فرایند (دریافت بودجه از شهرداریها) اتفاق نیفتد، فعالیتهای نهاد با اختلال مواجه میشود و اساسا نهاد قابل اداره کردن نیست زیرا یک منبع کمک دولت را داریم و منبع مالی دیگرمان همین نیمدرصد است.
در قانون جدید برای این موضوع جرمانگاری شده؛ یعنی اگر شهرداری به این بند قانونی عمل نکند، مرتکب جرم شدهاند.
*برخی میگویند، اساس چه ربطی به شهرداریها دارد که ما بخواهیم، نیمدرصد از درآمدمان را پرداخت کنیم؟ همین الان قانونی در مجلس به عنوان قانون حکمرانی واحد، مطرح است که میخواهند بخشی از خدمات را به شهرداریها برگردانند. در این قانون پیشنهاد کمیسیون مجلس این است که کتابخانههای عمومی زیر نظر شهرداریها قرار بگیرند. البته این موضوع اجرا شدنی نیست، مخصوصا در کشور ما که حساسیتهایی در حوزه فرهنگ وجود داشته و ما به حکمرانی منسجم و واحد در این حوزه نیاز داریم، پس این طرح شدنی نیست. اما در دنیا پذیرفته شده حوزه فعالیت کتابخانههای عمومی، حوزه خدماتی هر شهر است که باید از محل عوارضی که مردم دارند میپردازند، اداره شود.
این قانون هم قانون قدیمی است و مبنای این برداشت از درآمد شهرداریها، قبل از انقلاب هم بوده است؛ قانون مصوب ۱۳۴۴ مجلس شورای ملی که آن زمان یک و نیم درصد درآمد شهرداریها بوده است.
*بعضا این نگاه نسبت به نهاد کتابخانههای عمومی وجود دارد که همه کتابها فرصت و مجال برابر برای حضور در کتابخانه های عمومی را پیدا نمیکنند. آیا لیست مشخصی (ناشر و نویسنده و کتاب) برای انتخاب و خرید کتاب وجود دارد؟
در حوزه فرهنگ اساسا دو محدویت جدی داریم؛ یکی محدودیت منابع و دیگری محدودیت ویترین. منابع به معنای بودجه برای تأمین و ویترین به معنای محل ارائه. در حوزه سینما مشکل سینما و پرده دارید، در حوزه تئاتر مشکل صحنه دارید، در حوزه موسیقی مشکل سالن اجرا دارید. در حوزه کتاب در کتابفروشی مشکل ویترین دارید.
در کتابخانه هم محدودیت قفسه و فضا داریم. محدویت منابع هم هست. در این دو محدودیت ما موظف به انتخاب هستیم. ما ممیزی نمیکنیم، سانسور نمیکنیم زیرا کار ما این نیست. ما موظف به انتخاب هستیم و در این انتخاب ما لیست سیاه نداریم که از اینها نخریم، لیست توصیه شده هم نداریم که از آنها بخریم. ما بر اساس شرایط و اقتضاعات کتاب انتخاب کرده و میخریم.
یکی اینکه کتاب در ردههای پرامانت و مورد مراجعه باشد؛ حتما حجم خرید کتاب کودکان جزو ردههای بالاست، حتما رمان و داستان را با حجم بالا میخریم، الان رمان عامهپسند هم میخریم چون مردم میخواهند استفاده کنند، برخی برای تفریح مطالعه میکند و لزومی ندارد دانشی به آنها افزوده شود، رمان و داستان در ردههای پرامانت هستند، یا کتابهای آشپزی و کاربردی مهارتی هم همینطور.
اما این را هم در نظر بگیرید، آیا شما همه کتابهایی را که در بازار منتشر شده و حتی پرفروش میشوند، میخرید؟ نه چون انتخاب میکنید و منطق انتخاب این است که از کف مقبولیت برخوردار باشد. پفکنمکی تولید جذاب و خوشمزهای است اما توصیه به خوردنش نمیشود. در انتخاب کتابمان این توصیه را در نظر داریم زیرا همه مدل آدم سراغ کتاب میآیند. البته این نگاه را در کتابخانه مرکزی نداریم، زیرا در آنجا محدودیت فضا کمتر است و امکان بیشتری برای تهیه کتاب وجود دارد.
*ما دوست داریم هر کتابی که در کشور منتشر میشود و امکانش وجود داشته باشد، در کتابخانههای مرکزیمان قرار بگیرد. اما یک مخزن کتابخانه روستاییمان که ۵ هزارتا ظرفیت دارد، حتی اگر منابع مالیاش را داشته باشیم، امکان اینکه همه کتابها در آنجا قرار بگیرد، نیست.
در جایی به من گفته شد، منطقا شما از هرکتابی که منتشر میشود باید یکجلد در کتابخانههایتان داشته باشید؟ گفتم در سال گذشته ۱۲۰ هزار عنوان کتاب منتشر شده، کجا میتوانیم جا دهیم و دلیلی هم برای خرید همه نیست زیرا برخی تکراری هستند. ما با این نگاه کتاب تهیه میکنیم. واقعا از هیچطرفی لیست توصیه شده و نه لیست سیاه وجود ندارد.
*آیا این امکان وجود ندارد که کتابها را در تعداد پایین تهیه کنید و میان کتابخانهها در گردش باشد؟
اینکه به اقتضای موقعیت هر کتابخانه، ساختار منابع کتابخانه و آنچه به عنوان مجموعهسازی از آن یاد میشود، شکل بگیرد حرف درستی است اما نیاز به یک مقدمه زیرساختی و پشتیبانی لجستیکی دارد. ما داریم به این سمت حرکت میکنیم. اما مهمترین نکته این است که ما باید انبار سلولی داشته باشیم و به ازای هر کتابخانه فضا وجود داشته باشد و بگوییم این کتاب برای فلان کتابخانه تهیه میشود و در سلول خود قرار بگیرد. اما الان این امکان را نداریم بنابراین یک فضای بزرگ را میطلبد.
البته برای اصلاح این موضوع امسال، طرح انتخاب کتابدار را برگزار کردیم؛ برای هر کتابدار بر اساس اقتضاعا کتابخانه و منابع مورد نیازش، بودجهای را درنظر گرفتیم، آنها کتابهای مورد نظر خود را انتخاب و خرید کردند، کتاب ارسال شد و الان مرحله دومش هم در حال انجام است. کارهای مُسَکنی این چنینی را به این شکل انجام دادیم. ضمن اینکه اساس کارمان را بر ردههای پرامانت میگذاریم. اگر الان به کتابخانههای ما مراجعه کنید و درباره منابع که اخیر ارسال میشود، سوال کنید اذعان میکنند که انتخاب منابع مبتنی بر نیاز مخاطب و فضای جامعه است.
*بله اما منظورم گردش کتاب میان کتابخانههای عمومی بود.
فراتر از این داریم حرکت میکنیم. نرمافزاری به اسم «سامان» وجود دارد که در این نرمافزار میتوانید ببنید، کتاب مورد نظر شما در کدام کتابخانه نزدیک به شما موجود است و اگر نباشد میتوانید درخواست دهید تا بین کتابخانهها ارسال شود و به دست شما برسد زیرا عوضیت در نهاد کتابخانهها، سراسری است.
ما طرح «پیک کتاب» را هم داریم که ارسال کتاب است؛ ۳۰۰ کتابخانه ما این امکان دارند که کتاب درخواست داده شده را برای عضو ارسال کنند.
*موضوع ادغام کتابخانههای کانون پرورش با کتابخانههای عمومی به کجا رسید؟
نکتهای که درباره کانون وجود دارد، این است که کار روند عادی خود را طی نکرد. ایدهای در سطح کلان دولت، مطرح شد که بخشی در حوزه فرهنگی در بخش دیگری جابهجا شود. میشود به این طرح اشکال و نقد وارد کرد یا نه؟ این طرج هنوز در فضای کارشناسی مطرح نشده و اصلا تصمیمی درباره آن گرفته نشده بود.
*درباره کانون طرحی از جانب وزیر ارشاد به دولت ارسال شد که نکاتی راجعبه کانون مطرح کرد و کملطفی دوستان بود. آیا نهاد کتابخانههای عمومی سود ده است؟
نه. در گزارش نوشته بودند کانون چنین وضعیتی دارد و ضمنا کانون به لحاظ اقتصادی، شرکتی زیانده محسوب میشود. اساسا محتوای طرح مناسب انتشار رسانهای نبود و اشکال اساسی موضوع، همین بوده است.
این طرح باید در فضای فنی و کارشناسی بررسی شود، دوستان آموزش و پرورش استدلالهایی دارند، مشورتهایی باید با معاونت حقوقی انجام شد، ارشاد و کارشناسان ارشاد نظری دارند. به هرحال این طرح در کمیسیون زیربنایی دولت هنوز در مرحله کارشناسی است و تازه الان دفتر آقای رئیس جمهور از ما خواسته تا جلسات کارشناسی برگزار کنیم و نظرات کارشناسی را منتقل کنیم. ماهم به زودی این جلسات را راه خواهیم انداخت و از همه دعوت میکنیم و کار کارشناسی بیطرفانه انجام خواهیم داد و تا جایی که امکان دارد، رسانهای میکنیم.
اما نکته مهم این است که اساسا ما نیاز به همافزایی با کانون را داریم، طرح این مسئله نباید باعث شود، موضوع همافزایانه مورد نیاز کودک و نوجوان گرفته شود. در اساسنامه کانون تصریح شده که باید کانون به راهاندازی کتابخانههای عمومی کمک کند اما تاکنون به این بند عمل نشده است. ما میخواهیم در تعاملاتان این فضا شکل بگیرد. ما همکار خواهیم بود و این فضا میگذرد و در انتها دو ظرفیت فرهنگی در کشور وجود دارد، اگر ما به سمت همافزایی برویم به نفع کشور خواهد بود.
ارسال نظر