بازگشت مرد جوان به زندگی بعد از 30 سال کما + عکس
اخیراً خبر بازگشت زنی اماراتی به زندگی بعد از 28 سال کُما مورد توجه قرار گرفت به این بهانه مروری داریم بر طولانی ترین این موارد!
اخیراً خبر بازگشت زنی اماراتی به زندگی بعد از ۲۸ سال کُما مورد توجه قرار گرفت به این بهانه مروری داریم بر طولانی ترین این موارد!
تصور کنید به یک خواب موقت ۲۰ ساله رفتهاید و بعد از سالها بههوش میآیید. احساس شما چه خواهد بود؟ شاید این صحنه برایتان شبیه سناریوی یکی از فیلمهای هالیوودی باشد اما باید بدانید این اتفاق برای چندین نفر در دنیای واقعی اتفاق افتاده است. این افراد معمولا بر اثر یک سانحه به کما رفتهاند اما بر خلاف اتفاقات معمول دنیای پزشکی به راحتی بیدار نشدهاند و این روند تا ۳۰ سال به طول انجامیده است. بهتازگی هم ماجرای زن اماراتی که بعداز ۲۸ سال کما به زندگی بازگشته، در شبکه های اجتماعی پربازدید شده که البته مربوط به سال ۹۸ است. با این حال و در پرونده امروز زندگی سلام ، طولانیترین کماهای تاریخ را بیان می کنیم.
منیره عبدا...
بعد از ۲۷ سال کما
منیره عبدا... ۳۲ ساله بود که در نتیجه یک تصادف به کما رفت. این زن حدود 2 سال قبل، بعد از گذشت ۲۷ سال در بیمارستانی در آلمان به هوش آمد. او در سال ۱۹۹۱ هنگامی که پسرش عمر را از مهدکودک به خانه میبرد، در مسیر راه تصادف کرد. پسر منیره که در زمان تصادف 4 ساله بود و در آن حادثه زخمی شده بود، به خبرنگاران گفت: «ما احساس کردیم که نیاز است این قضیه را با دیگران شریک سازیم تا آنهایی که در وضعیت مشابه قرار دارند، امیدوار شوند.» او ادامه داد: «بسیاری از پزشکان به ما گفتند که بعد از سپری کردن ۱۵ یا ۲۰ سال در حالت کما، نباید انتظار زیادی داشته باشیم، اما من هرگز این گفتهها را قبول نکردم. همه چی دست خداست.» پزشکان میگویند:«هیچ کسی به سادگی بعد از ۲۷ سال از کما برنمیخیزد. وضعیت جسمی و مغزی این مریض در چند هفته به صورت قابل ملاحظهای بهبود پیدا کرد و حالا میتواند هوشیارانه با محیط خود تعامل کند و به زندگی خانوادگی خود برگردد.» خانم عبدا... هنوز هم مانند یک معلول و روی ویلچر زندگی میکند و پزشکان در معالجه او از روش ترکیبی شامل تداویهای فیزیکی، تجویز ادویه، جراحی و شبیهسازیهای حسی کمک گرفتهاند.
آنی شاپیرو
بعد از 30 سال کما
داستان زندگی آنی شاپیرو که طولانی ترین زمان کما را در دنیا دارد، دستمایه ساخت فیلمی به نام «بیداری مجدد معجزه آسا» شده است. آنی شاپیرو در 50 سالگی در سال 1963 زمانی که با تلویزیون سیاه و سفید خود در حال تماشای گزارشهای خبری درباره ترور جان اف کندی رئیسجمهور آمریکا بود ، دچار سکته مغزی شدید شد و به کما رفت و تقریباً 30 سال بعد در سال 1992 ناگهان از خواب بیدار شد. همسر خانم شاپیرو درباره بیدار شدنش میگوید: « من کنارش روی تخت دراز کشیده بودم، او نشست و گفت: تلویزیون را روشن کن. من میخواهم برنامه «I Love Lucy» را ببینم. این صحنه دقیقا مثل این بود که یک مرده زنده شود.» او بعد از یک خواب طولانی و بعد از بیدار شدن، یک مادربزرگ 79 ساله بود که از ظاهر خود و تغییر جهان متعجب بود.آنی بعد از بیدار شدن میگوید:« وقتی به خواب رفتم، زنی خوشقیافه بودم. اما در آینه، تنها چیزی که میبینم یک خانم مسن است با کیسههای دور چشم، چین و چروک و موی خاکستری.» او نمی توانست باور کند که همسرش مارتین پیرمرد 81 سالهای است و پسر نوجوان و دختر 25 ساله اش مرلین میان سال شده اند. او بعد از 30 سال کما از یادگیری درباره تلفنهای همراه و پروازهای سفینه فضایی شگفتزده شده بود و وقتی اولین تلفن بیسیم را در دستش گرفته بود فکر میکرد جادویی در کار است.
مارتین پیستوریوس بعد از 12 سال کما
در اواخر دهه 1980، زمانی که مارتین پیستوریوس 12 ساله بود، به کما رفت و به مدت 12 سال در این حالت باقی ماند. پزشکان مطمئن نبودند که چه چیزی باعث بیماری او شده است اما احتمال میدادندکه علت کما، مننژیت کریپتوکوکی باشد. وضعیت او بدتر شد و در نهایت توانایی حرکت و صحبت کردن و ارتباط چشمی با خانواده را از دست داد. پزشکان معتقد بودند او خواهد مرد اما خانوادهاش ناامید نشدند. پدرش هر روز صبح ساعت 5 صبح از خواب بیدار میشد، لباس مارتین را میپوشاند و او را به مرکز مراقبت میبرد. در پایان روز، او را حمام میکرد، به او شام میداد. امروز، مارتین میتواند دوباره صحبت کند. او از رایانه برای صحبت کردن استفاده و با ویلچر حرکت میکند. آگاهی او کاملاً بازگشته است. مارتین کتابی به نام «پسر شبح: فرار من از زندگی محبوس شده در بدن خودم» نوشته است و تمام آن چه را که از آن 12 سال به یاد دارد، توضیح داده است. او چیزهای زیادی را از آن زمان به یاد میآورد، زمانی که همه اطرافیانش فکر میکردند او نمی تواند آن ها را بشنود.
گری داکری بعد از 8 سال کما
گری، یک افسر پلیس در والدن تن در 17 سپتامبر 1988 در حالی که به یک تماس اضطراری پلیس پاسخ میداد، توسط مردی مست از ناحیه سر هدف اصابت گلوله قرار گرفت. اما پس از انجام عمل جراحی ریه در اوایل سال 1996، داکری ناگهان از خواب بیدار شد و شروع به صحبت کرد. به گفته بستگان، او توانست نام و نام میانی چند تن از دوستان و بستگان، نام اسبهایش و رنگ خودرویش را به خاطر بیاورد. پزشکان معتقدند در حالی که او حدود 8 سال در کما بود، از نظر فنی یک کما نبود، زیرا بیمار در آن حالت کمی هوشیاری خود را حفظ کرده بود اما قادر به پاسخگویی نبود. یک پزشک این حالت را به عنوان «بیداری بدون هوشیاری» توصیف کرد که در آن فرد میتواند پلک بزند و چشم ها را حرکت دهد و حتی کلمات گفتاری را درک کند. اما این معجزه دوام زیادی نداشت. گری یک سال بعد درگذشت.
تری وین والیس بعد از 19 سال کما
در ژوئیه 1984، شش هفته پس از تولد دختر والیس، امبر، او در یک تصادف رانندگی به کما رفت و تا 12 ژوئن 2003 برای 19 سال در کما ماند. درسال 2003 او برای اولین بار بعد از 19 سال کلمه «مامان» را به زبان آورد و پزشکان را شوکه کرد. والیس در طول کما و پس از به هوش آمدن، بیوقفه توسط خانواده اش تحت مراقبت قرار گرفت. خانواده والیس او را در آخر هفتهها به خانه میبردند که پزشکان معتقد بودند در بیدار شدن نهایی او نقش داشته است. والیس در سال 2022 در سن 57 سالگی بعد از 19 سال زندگی بعد از کما درگذشت.
یان گرزبسکی بعد از 19 سال کما
در سال 1988، یان گرزبسکی، کارگر راه آهن لهستانی با قطار تصادف کرد و به کما رفت . این همه بدبیاری یان نبود زیرا پزشکان بعد از به کما رفتن او متوجه سرطان در مغز کارگر راهآهن لهستانی شدند. پزشکان گفتند که نمی توانند برای او کاری انجام دهند، بنابراین همسرش او را به خانه برد و 19 سال از او مراقبت کرد . در ژوئن سال 2007 همسر یان متوجه تلاش او برای صحبت کردن شد و یان به هوش آمد. زمانی که او آخرین بار بیدار بود، رونالد ریگان هنوز رئیس جمهور و لهستان هنوز کشوری کمونیستی بود. گرزبسکا همسر یان در تماس تلفنی با آسوشیتدپرس گفت: «به مدت 19 سال او هیچ حرکتی نکرد و چیزی نگفت. البته او سعی میکرد چیزهایی بگوید، اما قابل درک نبود.» او اضافه کرد: «اکنون یان روزهایش را روی ویلچر میگذراند و از دیدن خیابان های رنگارنگ و کالاها بسیار شگفت زده شده است». یان گرزبسکی، 65 ساله، با صدای ضعیف اما واضح به تلویزیون TVN24 گفت: «من ساعت 7 صبح از خواب بیدار میشوم و تلویزیون تماشا میکنم و همچنین با ویلچر به پیاده روی میروم به نظرم دنیا اکنون زیباتر است»
ارسال نظر