روایت تلخ برادر «مونا نقیبی» از نحوه قتل بیرحمانه خواهر 7سالهاش | تیر به شاهرگ خواهرم برخورد کرد
یکی از برادران مونا میگوید: مونا کلاس اول بود. اول آبان ماه ساعت ۶ و نیم صبح وقتی با یکی دیگر از خواهرنم به مدرسه میرفت این اتفاق برایش افتاد و یک تیر به «شاهرگ» مونا برخورد کرد. الان هم من و برادرانم کار میکنیم و مخارج خانه را میدهیم.
اعتماد نوشت: «این گزارش با استناد بر صحبتهای رییس اسبق شورای سراوان، خانواده «مونا نقیبی» و آنچه حول و حوش خبر مربوط به قتل این دختر ۷ ساله در استان سیستانوبلوچستان گذشته، تنظیم شده است.»
«مونا نقیبی»؛ دختر ۷ ساله اهل سراوان در اوایل آبان ماه امسال در روستای «آسپیچ» در حالی که با خواهرش قصد رفتن به مدرسه را داشت با شلیک یک گلوله که به «شاهرگش» برخورد کرد، کشته شد. این خبر در همان روزهای نخست ماجرا منجر به واکنش فرماندار سراوان شد.
او در این باره گفت: «کشته شدن کودک هفتساله سراوانی در روستای آسپیچ این شهرستان بر اثر تیراندازی ماموران انتظامی صحت ندارد. دو دستگاه خودرو در سراوان به همدیگر تیراندازی میکنند که در این بین مونا نقیبی بر اثر تیراندازی این افراد مورد اصابت گوله قرار میگیرد. به خانواده این دختر توضیح داده شده که دوربینهای اطراف و دوربینی که در محل بزرگراه بوده کاملا این حادثه را ضبط کرده و شماره ماشین مشخص است. شناسایی و دستگیری این افراد در دستور کار مسوولان انتظامی و امنیتی سراوان است و به خانواده این دختر بچه این اطمینان داده شده که این موضوع تا شناسایی عاملان این حادثه پیگیری خواهد شد. این احتمال میرود که مساله این افراد بر سر اختلافات ایجادشده بر موضوع موادمخدر بوده باشد که البته این مساله تا روشن شدن علت اصلی این تیراندازی پیگیری خواهد شد.»
۲۵ دی ماه امسال هم با وجود گذشت یک ماه و نیم از این اتفاق، جانشین فرمانده نیروی انتظامی سیستانوبلوچستان با اعلام این خبر که عاملان جنایت مربوط به کشته شدن مونا نقیبی دستگیر شدهاند، گفت: «در پی وقوع تیراندازی در یکی از مناطق مسکونی شهرستان سراوان دختربچهای به نام مونا نقیبی مورد اصابت گلوله قرار میگیرد و جان خود را از دست میدهد. کارآگاهان اداره مبارزه با جرایم جنایی پلیس آگاهی به همراه تیم بررسی صحنه جرم به سرعت در محل حاضر شدند و از همان لحظات ابتدایی تحقیقات خود را جهت شناسایی عاملان جنایت آغاز کردند. تحقیقات و بررسیهای میدانی پلیس از همان ابتدا مشخص میکرد که یک باند سارقان مسلح هنگام سرقت مسلحانه یک دستگاه خودرو اقدام به تیراندازی کرده که در این بین این دختر بچه هفت ساله مورد اصابت گلوله قرار میگیرد و به قتل میرسد. با رصد دقیق پلیسی مشخص شد عاملان این جنایت پس از وقوع قتل به یکی از کشورهای همسایه گریختهاند. سرانجام با کار دقیق پلیسی و با توجه به حساسیت موضوع عاملان این جنایت به محض ورود به کشور شناسایی و قاتل اصلی به همراه ۲ همدست دیگرش دستگیر میشوند. با دستگیری قاتل و اعتراف او و دیگر همدستانش به ارتکاب این جنایت، پرونده جهت سیر مراحل قانونی به همراه متهمان به مراجع قضایی ارسال شد.»
حالا حرفهای خانواده این دختربچه هم همینها است، اما خواهر بزرگتر مونا که در روز واقعه شاهد کشته شدن او بوده مشخصات یکی از ماشینها را داده ولی هنوز از مشخصات ماشین دیگر صحبتی نکرده است.
«ژیلا میرمرادزهی» رییس اسبق شورای سراوان در مورد خبر کشته شدن مونا نقیبی به «اعتماد» میگوید: «زمانی که حادثه اتفاق افتاد من سراوان نبودم، اما به محض اینکه به سراوان برگشتم به دیدن خانواده رفتم و چیزی که گفتند همین بود؛ دو ماشین طی تعقیب و گریز و تیراندازی که داشتند، یکی از تیرها به مونا برخورد میکند. تا جایی که ما میدانیم هر دو ماشین هم شخصی بودند. هیچ علامتی روی آنها نبوده است. مونا آن روز همراه خواهرش که سه، چهار سال بزرگتر است به مدرسه میرفته که ناگهان این اتفاق برایش میافتد. خواهر مونا میگوید؛ آن روز صبح دو ماشین به سمت یکدیگر تیراندازی میکردند. یکی از ماشینها پژو مشکی رنگ بوده، اما خواهر مونا مشخصات یکی دیگر از ماشینها را هنوز نگفته است. خواهر مونا میگوید؛ همینطور که داشته با خواهرش راه میرفته یک دفعه متوجه شده مونا کنارش نیست. وقتی برمیگردد، میبیند مونا روی زمین افتاده است. افرادی که همان دور و اطراف بودند به خاطر سر و صدا از خانههایشان بیرون آمده و به خواهر مونا موبایلشان را داده بودند تا با خانوادهاش تماس بگیرد و ماجرا را بگوید. خواهر مونا هم با پدرش تماس میگیرد.»
میرمرادزهی درباره واکنش مادر مونا میگوید: «مادر مونا میگوید که کاری به این ندارد مونا چگونه کشته شده، چون معتقد است خدا دخترش را گرفته و قسمت همین بوده.»
پدر مونا هم درباره مرگ دخترش به سوالاتی که میپرسم به شرح زیر جواب میدهد.
*چند فرزند دارید؟ مونا فرزند چندم بود؟
هشت فرزند دارم. مونا فرزند هفتم من بود. در حال حاضر پنج پسر دارم و دو دختر.
*شغلتان چیست؟
کشاورز هستم ولی فعلا کار نمیکنم.
*روز حادثه چه اتفاقی افتاد؟
صبح زود مونا همراه با خواهرش به مدرسه میرفت. نرسیده به مدرسه دو ماشین باهم درگیر شدند و تیراندازی شد. یکی از تیرها هم به مونا برخورد کرد و باعث شد دخترم کشته شود.
*چگونه به شما اطلاع دادند؟
دخترم با من تماس گرفت.
*مونا را به کدام بیمارستان رساندید؟
بیمارستان رازی در سراوان. یکی از پزشکان پزشکی قانونی هم بالای سر مونا آمده بود. جسد مونا دو، سه ساعت در بیمارستان بود بعد هم او را به خاک سپردیم.
*میدانید از آن دو ماشین کدامیک به مونا شلیک کرد؟
ماشین عقبی که پژو مشکیرنگ بوده چند تیر به ماشین جلویی شلیک میکند. یکی از تیرها هم به مونا برخورد میکند.
*مشخص شد افرادی که تیراندازی کردند چه کسانی بودند؟
یکی از آنها اسمش عبدالله است و خودم در آگاهی او را دیدم ولی دو نفر دیگر را هنوز ندیدم.
*این افراد خلافکار بودند و سابقه کارهای خلاف داشتند؟
بله. سابقههای زیادی داشتند. فکر کنم باهم فامیل بودند و مشکل داشتند.
یکی از برادران مونا هم در ادامه صحبتهای پدرش به من میگوید: «مونا کلاس اول بود. اول آبان ماه ساعت ۶ و نیم صبح وقتی با یکی دیگر از خواهرنم به مدرسه میرفت این اتفاق برایش افتاد و یک تیر به «شاهرگ» مونا برخورد کرد. چون صبح زود بود کسی آنجا نبود. مدرسهشان شش، هفت کوچه با خانه ما فاصله دارد. وقتی این اتفاق افتاد خواهرم به ما خبر داد و ما هم او را به بیمارستان رازی رساندیم. مادرم فقط گریه میکرد. الان هم من و برادرانم کار میکنیم و مخارج خانه را میدهیم.»
ارسال نظر