توضیجات جدید عموی کیان پیرفلک درباره پرونده قتل کیان و تیراندازی به ماشین برادرش | با بررسی دقیق دوربین‌ها به راحتی موضوع روشن می‌شد

عموی کیان پیرفلک گفت: در خیابان محل حادثه دوربین‌های متعددی وجود دارند و با بررسی دقیق دوربین‌ها به راحتی می‌شد موضوع را روشن کرد. این پرونده نیازی به خبرسازی و جعل خبر ندارد. اگر اراده‌ای برای نمایان کردن حقیقت باشد به راحتی می‌توان این روند را برنامه‌ریزی کرد.

توضیجات جدید عموی کیان پیرفلک درباره پرونده قتل کیان و تیراندازی به ماشین برادرش | با بررسی دقیق دوربین‌ها به راحتی موضوع روشن می‌شد

 عموی کیان پیرفلک در گفت‌وگوی اختصاصی با روزنامه اعتماد از روند پیگیری پرونده کیان گفته است.

 بخش‌های مهم این گفت‌وگو را در ادامه می‌خوانید: 

تصمیم گرفتیم با وکالت دادن به یکی از وکلای باسابقه و خوشنام ایذه‌ای به نام داود شاه‌ولی، در مورد حادثه تیراندازی به ماشین برادرم، میثم پیرفلک و قتل برادرزاده‌ام جاویدنام کیان پیرفلک، در دادسرای ایذه شکایت کنیم.

تاخیر در تشکیل این پرونده دو دلیل مهم دارد. نخست اینکه جدا از قتل کیان که خانواده را درگیر کرده بود، موضوع درمان برادرم هم در میان بود. از سوی دیگر فضا در ایذه به اندازه‌ای ملتهب بود که امکان پیگیری پرونده را ناممکن کرده بود. از یک طرف خانواده باید به روند خاکسپاری کیان و به درمان پدر کیان می‌پرداختند و از سوی دیگر فضا در ایذه به اندازه‌ای ملتهب بود که امکان وقوع هر رخدادی وجود داشت. در آن زمان تصمیم گرفتیم تا زمان آرام‌تر شدن نسبی فضا دست نگه داریم و بلافاصله پس از آن اقدام به شکایت برای قتل کیان و تشکیل پرونده کردیم.

هنوز زخم‌های میثم باز است و نشانه‌ای از بهبودی مشاهده نمی‌شود.

از سوی نهادها، ارگان‌ها، نهادها و سازمان‌های مسوول تا به امروز یک ریال کمک به خانواده نشده است. مسوولان ما را تنها گذاشتند و سراغ کارشان رفتند. البته ما هم هرگز تقاضایی برای کمک مطرح نکرده و نه قبول کردیم اما مردم ایران، جامعه پزشکی، داروسازی و پرستاری و... در ایران به اندازه‌ای شریف و مهربان هستند که هر بار سنگینی با لبخند آنها آسان می‌شود.

(روز حادثه) روز تلخی بود. بسیاری از خانواده‌های ایذه‌ای روبه‌روی بیمارستان حضور داشتند تا از عزیزان‌شان خبر بگیرند. هر کس دنبال عزیزش می‌گشت. در و دیوار بیمارستان را هم خون گرفته بود. ایذه شهر کوچکی است و همه با هم ارتباط دارند. تقریبا اکثر مردم ایذه درگیر این ماجرا بودند. سیاووش کسرایی در شعری می‌گوید: «هیچ‌کس روی دیگری نمی‌خندد.» حال و هوای ایذه در آن شب‌های شوم اینگونه بود. هر فردی که در خانه جوانی داشت یا عزیزی را از دست داده بود؛ یا زخمی شده بودند و تیر خورده بودند یا اینکه دستگیر شده بودند. 

مسوولان آموزش و پرورش بحث منع ورود به مدرسه مادر کیان را تکذیب کردند، اما به ما اعلام کردند اداره کل آموزش و پرورش استان اجازه حضور ایشان در کلاس‌های درس را صادر نکرده است. مادر کیان درخواست دادند که این اخراج به صورت کتبی اعلام شود، اما هنوز برگه اخراج به ایشان داده نشده است.

ما هیچ درخواستی از هیچ نهادی نداریم. موضوع پرونده کیان و میثم پیرفلک به اندازه‌ای روشن است که یک ساختار قضایی عادلانه می‌تواند به راحتی قاتل را شناسایی کرده و مقصران را معرفی کند. امیدوارم این پرونده دچار مصلحت‌سنجی‌های مرسوم و نگاه‌های سیاسی نشود و حق خانواده پیرفلک و شهر ایذه استیفا شود.

یک فرد و جریانی به روی ماشین برادرم آتش گشوده‌اند و باید این افراد و جریانات شناسایی شده و معرفی شوند. پس از صدور رای صادر شده باید راستی‌آزمایی هم صورت بگیرد.

بدون تردید اگر یک چنین اتفاقی رخ دهد و قاتلان و مسببان قتل شناسایی و مجازات شوند، مردم از آن استقبال می‌کنند. برای کم کردن تبعات این فاجعه ابتدا سیستم باید اصل موضوع را قبول کند. هم در ماجرای چابهار و هم در ماجرای ایذه و... می‌شد بهتر عمل کرد. 

 موضوع قتل کیان و زخمی شدن برادرم روشن است، در خیابان محل حادثه دوربین‌های متعددی وجود دارند و با بررسی دقیق دوربین‌ها به راحتی می‌شد موضوع را روشن کرد. این پرونده نیازی به خبرسازی و جعل خبر ندارد. اگر اراده‌ای برای نمایان کردن حقیقت باشد به راحتی می‌توان این روند را برنامه‌ریزی کرد. 

 

منبع: اعتماد

دیگر رسانه ها

کدخبر: 73421

ارسال نظر