یک سوال جنجالی: چرا وزیر با بالگرد امدادی رفت؟
پس از حادثه سقوط بالگرد هلالاحمر که حامل وزیر ورزش و جوانان بود، کاربران فضای مجازی از زاویهای دیگر به موضوع پرداختند و انتقادات زیادی را درباره اینکه چرا بالگرد یک نهاد درمانی باید در اختیار وزیر ورزش باشد؟
پس از حادثه سقوط بالگرد هلالاحمر که حامل وزیر ورزش و جوانان بود، کاربران فضای مجازی از زاویهای دیگر به موضوع پرداختند و انتقادات زیادی را درباره اینکه چرا بالگرد یک نهاد درمانی باید در اختیار وزیر ورزش باشد؟
درباره این انتقادات یکی از امدادگران هلال احمر که در حوادث و سوانح فراوانی بوده توضیحاتی ارسال کرده که در ادامه بخشی از آن آورده شده است: «بگذارید تجربه یک امدادگر که چند کاور امدادی پاره کرده بیشتر را برایتان بگویم که انصاف در کلام، موجب دلشکستگی خدوم داغدار یا دلشکستهای در ایران نشود. لااقل بدانیم پروتکلهای هلیکوپتری جمعیت هلال احمر چیست. یکم: از خواننده میخواهم از خود بپرسد تا به حال سوار هلیکوپتر بل یا میل ۱۷ شدهاند؟ اگر یکبار شده باشید میدانید که سفر به مناطق کور جغرافیایی یا صعبالعبور با هلیکوپتر یک تفریح راحتطلبانه نه برای شما و نه مسوول و مدیر بحران نیست.
صدای گوشخراش و حالت امنیجیب دلات باعث میشود که برای بار دوم تجربهاش را کنار بگذاری. چون یک پرنده در حال سیاحت آسمان نیستی. یک آدم تحت فشار توی آسانسوری هستی که ممکن است حمله هراس به شما دست دهد.
۲- اگر اشتباه نکنم در دوره ریاستجمهوری نهم، هلیکوپتر هلال احمر برای انتقال رییسجمهور در منطقه فیرزکوه دماوند، اعلام نیاز کرد و همین میل ۱۷، بالش به سیم فشار قوی خورد و نزدیک بود رییسجمهور وقت کشته شود. بارها برای مسوولان بحران شرایط مرگ و زندگی پیش آمده چون ناوبری هلیکوپتر سیار و در مناطق فرودگاهی نیست. نشستن در منطقهای است که ممکن است خاک و سنگ و یخ و برفش، هلیکوپتر را سرنگون کند. یک سرعت باد نامناسب یا اوضاع جوی، خلبان و سرنشین را تا حد مرگ میبرد.
۳- وظیفه هلال احمر در بخش هوایی، نقل و انتقال مجروح و بار و کمک و چادر است. ولی بخشی از آن پروژه خدمترسانی به مناطق کور جغرافیایی و همکاری در آن است. مثلا یک پروژه محرومیتزدایی در کرمان یا کردستان. اکسپت ماجرا برای شناسایی و اعزام براساس توجیه فنی منطقه است نه هوس وزیر و وکیل. توپولوژی مناطق ایران و بافت ۴ اقلیمش گاهی ناگزیر از سفر هوابردی است. فرقی نمیکند هلیکوپتر برای کشور است. با اورهال سنگین، سوخت گران و کمیاب و تحریمهای ظالمانه. اما گاهی یک ماموریت برای منطقهای محروم به اندازه انتقال یک مجروح اهمیت دارد. یک انسان یا یک روستایی محروم ایران، خرج نجاتش از مرگ یا محرومیت گاهی یکسان است و جمعیت یا نهادهای دیگر خرج و آبرو و امکان سانحه آن را میپردازند.
۴- اگر تحریم تجهیزات و وسایل دوگانه (از جمله هلیکوپتر) از سوی غرب نبود، کشور شاید این وسیله را از بازار جهانی تهیه میکرد و از جمعیت درخواست کمک نمیکرد.
۵- کسی برای کیف و حال و خوشی و لذت پرواز سوار میل ۱۷ جمعیت نمیشود. اگر یکبار تجربه آن را داشتید و خطرش را به چشم خود میدیدید، برای سلامتی دکتر سجادی و همراهان دعا، برای آن عزیز جانباخته مغفرت و بر جمعیت هلال احمر که مرغ پرواز شناسایی و سیمرغ کمک به محرومان سوانح است مدد میرساندید. امدادگرش آنچنان مظلوم. کادر پرواز ماموریتش چنین غریب. جفا کشیم و ملامت بریم و به خاطر مردم ایران لبخند میزنیم.»
ارسال نظر