گزارش‌های سریالی مسمومیت‌های‌ دانش آموزان

افکار عمومی‌ این روزها تشنه گمانه‌زنی‌های رادیکال در مورد گزارش‌های سریالی مسمومیت است. از مقایسه گزارش‌های مسمومیت دانش‌آموزان در شهر‌های ‌ایران با حوادث مشابه در هرات افغانستان که 8 سال پیش در سال 93 در چند مدرسه دخترانه رخ داده است، تا مقایسه‌ این حوادث با عملیات تروریستی در متروی توکیو که با گاز سارین انجام شده، مردم مسیری برای تفسیر ‌این ماجرا پیدا کرده‌اند

گزارش‌های سریالی مسمومیت‌های‌ دانش آموزان

رقم دقیق، رسمی و تایید شده‌ای منتشر نشده. بدون در نظر گرفتن دو حادثه مسمومیت در اردبیل و خراسان که از انتشار منوکسید کربن در مدارس آنها اطمینان داریم، بر اساس شمارش تعداد مسمومانی که از آذر تاکنون در گزارش‌های خبری مسمومیت در مدارس به آنها اشاره شده، می‌دانیم که بیش از ۵۳۰ دانش‌آموز و چندتایی معلم و مدیر مدرسه از ۹ آذر تا ۹ اسفند درگیر آن چیزی شده‌اند که حالا در افکار عمومی با عنوان «مسمومیت‌های سریالی دانش‌آموزان» شناخته می‌شود. به‌ طور متوسط روزانه ۶ نفر عمدتا در دو شهر قم و بروجرد، گزارش مسمومیت داده‌اند. 

تعداد درست بستری‌ها هم روشن نیست؛ می‌دانیم که عموم دانش‌آموزانی که با علائم مسمومیت از کلاس‌های درس بیرون زده‌اند، به بیمارستان فرستاده شدند، اما تعدادی هم توسط والدین از مدرسه برده شده‌اند و ممکن است به کلینیک‌های خصوصی رفته باشند، پس علاوه بر‌ این که تعداد دقیقی از دانش‌آموزان و معلمان مسموم شده در اختیار ما نیست، گزارش روشنی از تعداد دانش‌آموزانی که به دلیل بروز‌ این مسمومیت‌ها در بیمارستان ماندگار شده و اقلا یک شب را تحت مراقبت بوده‌اند هم نداریم. 

از گزارش‌های منتشر شده روشن است که علائم در طیفی از ناتوانی‌های موقتی در حرکت، مثل احساس سنگینی به خصوص در پاها، تا تنگی نفس، سردرد، حالت تهوع و استفراغ متغیر بوده. علائمی مانند سوزش گلو هم گزارش شده اما گزارشی از سوزش چشم، دیدن «دود» یا «گاز رنگی» و مانند آن ثبت نشده. در گزارش‌های تازه‌تر اثری از گزارش «بو» دیده می‌شود. گزارش استشمام بوی آمونیاک، بوی نارنگی گندیده و اخیرا هم یک مورد گزارش استشمام بویی شبیه نعنا وجود دارد. در بسیاری از گزارش‌ها به «بو»ی خاصی در مکان‌هایی که مسمومیت در آنها بروز کرده، اشاره نشده. علاوه بر ‌اینها، گزارشی از تنفس بویی شبیه «شوینده» و «وایتکس» گزارش شده. ترکیب اصلی وایتکس «کلر» است که می‌تواند موجب بروز مسمومیت‌های تنفسی هم بشود. گاز کلر، عامل پایه در برخی گازهایی است که از آنها به عنوان سلاح شیمیایی یاد می‌شود، بوی میوه که برخی دانش‌آموزان به آن اشاره کرده‌اند، مشخصه نوعی از عامل شیمیایی اعصاب به عنوان «تابون» است که در جنگ تحمیلی استفاده زیادی داشت اما از آنجایی که گزارش استشمام بوی میوه عمومیت ندارد، نمی‌توان چنین استنباط کرد که عامل مسمومیت حتی در برخی از مدارس می‌تواند یکی از عوامل شیمیایی خانواده گاز اعصاب باشد. 

عموم موارد شیمیایی که می‌تواند در انسان مسمومیت ‌ایجاد کند معمولا از خودش ردی در فضای بسته و همین ‌طور روی پوست و داخل بدن کسانی که آن را تنفس کرده‌اند، باقی می‌گذارد. با ‌این وجود، اقلا و به‌خصوص در قم، مسوولان علوم پزشکی استان اصرار دارند که آزمایش‌های سم‌شناسی آزمایشگاه‌های مرجع هیچ اثری از آلودگی و سم را در نمونه‌های جمع‌آوری شده از محل بروز مسمومیت و همین طور خون و سایر نمونه‌های انسانی دانش‌آموزان نشان نمی‌دهد. وزارت بهداشت در روزهای گذشته به ‌طور مکرر در حال تکذیب تمامی گفته‌ها در مورد مسمومیت‌های اخیر بوده. برای مثال، وقتی اولین گزارش مسمومیت در شهر بروجرد منتشر شد، پدرام پاک‌آیین سخنگوی وزارت بهداشت ارتباط ‌این حادثه با گزارش‌های سریالی مسمومیت در قم را رد کرد و گفت: بروز مسمومیت در مدرسه دخترانه احمدیه بروجرد، ناشی از انتشار گاز منوکسیدکربن و همین ‌طور نشت گاز از سالن ورزشی مجاور مدرسه بوده.‌ این درحالی است که دانش‌آموزان مدرسه احمدیه بروجرد در گفت‌وگو با هم‌میهن تاکید کرده‌اند که دستگاه‌های گرمایشی مدرسه خاموش بوده و نشت گاز از سالن ورزشی مجاور مدرسه نمی‌تواند محتمل باشد چرا که فضاهای مسقف مدرسه و سالن ورزشی  دیگر به این مدرسه متصل نیستند و پخش شدن نشتی گاز در فضای آزاد حیاط مدرسه نمی‌تواند موجب بروز مسمومیت شود. علاوه بر ‌این بچه‌ها هنگام احساس بروز علائم مسمومیت در کلاس‌ها و فضاهای بسته مدرسه بودند نه در فضای باز آن.  با انتشار اولین گزارش مسمومیت در شهر بروجرد، شورای تامین بروجرد در‌این مورد تشکیل جلسه داد. بعد از ‌این جلسه در سوم اسفند، فرماندار مصاحبه کرده و مساله مسمومیت با منوکسید کربن را مطرح کرد که بعدا از طرف سخنگوی وزارت بهداشت هم تکرار شد. اما خیلی زود روشن شد که حتی مسوولان استان لرستان هم‌ این توضیح را باور نکرده‌اند. دبیرستان احمدیه که محل بروز اولین مورد گزارش مسمومیت‌ها در بروجرد بود، تعطیل شد و سازمان بازرسی استان لرستان اعلام کرد که مساله را بررسی می‌کند. گزارشی از‌این «بررسی مساله» توسط سازمان بازرسی منتشر نشد، اما گزارش مسمومیت‌ها از دبیرستان احمدیه و مدارس دیگر بروجرد ادامه پیدا کرد. ششم اسفند معاون استاندار لرستان و فرماندار بروجرد گفت که «تیم تخصصی ویژه» مساله را بررسی خواهد کرد اما باز هم گزارشی از نتایج کار ‌این تیم تخصصی ویژه منتشر نشد. یک روز بعد در پی تکرار گزارش مسمومیت از مدرسه احمدیه، معاون سیاسی استانداری لرستان اعلام کرد که «تیم‌های کارشناسی» به مدرسه رفته‌اند تا موضوع را بررسی کنند. خبری از آنچه ‌این «تیم‌های کارشناسی» به دست آوره‌اند هم منتشر نشد. شنبه گذشته، هشتم اسفند، شورای تامین لرستان در مورد مسمومیت‌ها در مدارس بروجرد « جلسه اضطراری» تشکیل داد که باز هم دستور کار و خروجی آن اعلام نشده. 

در بروجرد تاکنون نام چهار مدرسه در شمار مدارسی که گزارش مسمویت داده‌اند، منتشر شده. دبیرستان دخترانه احمدیه با سه گزارش مسمومیت در صدر است و تعطیل شده. دبیرستان ۱۵ خرداد و مدرسه پسرانه خیام و دبستان فرشتگان مدارس دیگری هستند که گزارش مسمومیت داده‌اند.  واکنش نماینده بروجرد در مجلس به ‌این ماجرا هم مشابه واکنش‌های اولیه نماینده‌های قم در مجلس به گزارش‌های مسمومیت بوده؛ همان طور که ذوالنوری و امیرآبادی دو نماینده قم در بهمن گفته بودند که مساله مسمومیت دانش‌آموزان در مدارس‌ این شهر «امنیتی» است؛ حالا مقصودی، نماینده بروجرد هم می‌گوید «مساله امنیتی است.» نماینده مردم بروجرد هم مانند بسیاری از پدر و مادر‌ها که‌ این روزها در مورد بروز مسمومیت در مدارس نگران هستند می‌گوید باید مدارس تعطیل شود و آموزش به صورت مجازی ادامه پیدا کند تا زمان لازم برای پیدا شدن دلیل گزارش مسمومیت‌های سریالی فراهم شود. نماینده‌های قم هم پیش از‌ این که بگویند مساله بروز مسمومیت در مدارس قم « فوبیا» و «استرس جمعی» است معتقد به چنین راه‌حل‌هایی بودند! 

همزمان با افزایش نگرانی‌ها در شهر بروجرد، در قم سریال گزارش‌های مسمومیت دانش‌آموزان ادامه دارد. برخی رسانه‌ها از ثبت اقلا یک گزارش مسمومیت در شیراز صحبت کرده‌اند و برخی حالا گزارش مسمومیت در یکی از دبیرستان‌های دخترانه شهر ارومیه را که عامل مسمومیت در آن منوکسیدکربن اعلام شده بود زیر سوال می‌برند. 

مسوولان قمی، به‌رغم تلاش و پیگیری‌های خبرنگار «اعتماد» همچنان به تاکید بر‌ این  که«گزارش‌های سم‌شناسی از دانش‌آموزان مسموم در قم عادی است و عامل خاصی را نشان نمی‌دهد» بسنده می‌کنند و از انتشار ‌این گزارش‌های سم‌شناسی که بررسی آنها در آزمایشگاه‌های مرجع در تهران انجام شده است، خودداری می‌کنند. 

سوای اینکه از نظر پزشکی و بهداشت محیط چه اتفاقی در جریان است، مسوولان قضایی حتی پیش از آنکه مسمولان وزارت بهداشت و آموزش و پرورش بخواهند در مورد ‌این موضوع گمانه‌زنی کنند تا سهوا اطلاعات یا ظن و گمان‌های خودشان را منتشر کنند، تصمیم گرفته بودند که «این حوادث عمدی است»، اول اسفند، منتظری دادستان کل کشور در پیامی به دادستان قم گفته است که: «مسمومیت دانش‌آموزان قم احتمالا عمدی و اقدامی مجرمانه است» و تاکید کرده که « چنان چه کسانی در‌این امر [مسمومیت دانش‌آموزان در مدارس] قصور و تقصیری دارند یا توطئه‌ای در کار بوده، برخورد قاطع و قانونی انجام دهید و نتیجه را گزارش کنید.» هشتم اسفند، محمد مصدق، معاون اول قوه قضاییه یک بار دیگر دادستان قم را «مامور پیگیری مسمومیت دانش‌آموزان» کرد. به‌رغم ‌این که بروز مسمومیت در مدارس، اقلا موضوع سه ماده ۶۸۷، ۶۸۸ و ۶۸۹ قانون مجازات اسلامی در مورد اخلال در نظم و امنیت عمومی است و به‌رغم ‌این که بیش از سه ماه از آغاز‌ این روند گذشته است، دادستانی قم هنوز گزارشی در مورد نتایج بررسی ‌این موضوع از سوی کارشناسان قوه قضاییه در اختیار افکار عمومی قرار نداده است. 

روز شنبه، معاون تحقیقات و فناوری وزارت بهداشت  - که آزمایشگاه‌های جامع تحقیقاتی‌ این وزارتخانه در حوزه اختیار آن قرار دارد - در مشهد گفته بود که «مسمومیت دانش‌آموزان قمی ناشی از ترکیبات شیمیایی در دسترس بوده، عفونی و قابل انتقال به دیگران نیست.» او همچنین گفت که ترکیبات به کار رفته در‌ این حوادث «مواد شیمیایی جنگی نیست.» دکتر پناهی، تنها ساعتی بعد از ‌این اظهارات و بعد از‌ این که پاک‌آیین، سخنگوی وزارت بهداشت آن را تکذیب کرد، در گفت‌وگو با‌ ایرنا گفت که منظورش بد فهمیده شده و قصد نداشته بگوید مسمومیت‌ها در قم «عمدی» هستند. هر چند اگر او اظهاراتش را تکذیب نمی‌کرد هم آنچه گفته بود تازگی نداشت و مقامات قضایی قبلا احتمال عمدی بودن‌ این حوادث را مطرح کرده بودند. 

افکار عمومی‌ این روزها تشنه گمانه‌زنی‌های رادیکال در مورد گزارش‌های سریالی مسمومیت است. از مقایسه گزارش‌های مسمومیت دانش‌آموزان در شهر‌های ‌ایران با حوادث مشابه در هرات افغانستان که ۸ سال پیش در سال ۹۳ در چند مدرسه دخترانه رخ داده است، تا مقایسه‌ این حوادث با عملیات تروریستی در متروی توکیو که با گاز سارین انجام شده، مردم مسیری برای تفسیر ‌این ماجرا پیدا کرده‌اند که احتمالا مقامات رسمی از آن استقبال نمی‌کنند. همزمان برخی رسانه‌های فارسی‌زبان داخلی و خارجی احتمال دست داشتن گروه‌های تندرو مذهبی در ‌این مسمومیت‌ها را مطرح کرده و به آن دامن می‌زنند و برخی از احتمال مسموم کردن دانش‌آموزان با حل کردن قرص برنج در آب حرف می‌زنند، آلومینیوم فسفید یا همان قرص برنج، می‌تواند گاز فسفین هم منتشر کند که هر چند اشتراک جزیی با سومان - که در شمار «عامل اعصاب» است قرار می‌گیرد - فاصله مولکولی آن به قدری با‌ این گاز زیاد است و تاثیر و کشندگی آن به قدری بالاست که احتمال صحت‌ این گمانه‌زنی‌ها را تا حد «صفر» کاهش می‌دهد. 

ما هنوز نمی‌دانیم عامل بروز مسمومیت در مدارس قم و بروجرد چیست؟ تکذیب‌های پی در پی، قول پیگیری مراجع مختلف از وزارت آموزش و پرورش گرفته تا وزارت بهداشت و سازمان بازرسی و قوه‌قضاییه، هنوز اطلاعات قابل استنادی در اختیار افکار عمومی نگذاشته‌اند. درخواست‌های مکرر برای تشکیل کمیته حقیقت‌یاب و اعزام تیم‌های تخصصی به محل حوادث در‌این روزها از طرف نمایندگان مختلف مجلس چه از شهرهای محل حادثه، چه از جاهای دیگر منتشر شده اما آنها هم هنوز به نتیجه‌ای نرسیده است. 

مسوولان مکررا می‌گویند «در حال پیگیری» هستند، اما نتیجه پیگیری‌های‌شان را با ما به اشتراک نمی‌گذارند. ظاهرا غریبه در ‌این ماجرا، مردم، افکار عمومی نگران و خانواده‌هایی هستند که نمی‌دانند بچه‌های‌شان در مدرسه امنیت دارند یا نه.

 

دیگر رسانه ها

کدخبر: 75011

ارسال نظر