شالها را در نوروز بیندازید و عیدی بگیرید! + تصاویر
در شالاندازی، هدیه را به کسی میدهی که بیشتر اوقات او را نمیشناسی اما شوق خوشحالی او را داری.
آثار فرهنگی ناملموس سرمایه های ارزشمندی برای یک ملت هستند که میتوانند به غنای فرهنگی و اصالت سرزمینی کمک کنند؛ تعدادی از این آثار فرهنگی که در جایجای ایران به ثبت ملی و جهانی رسیدهاند، به عید نوروز برمیگردند.
کردستان، بهویژه منطقه لیلاخ، از این آثار بسیار دارند و شالاندازی یکی از این رسوم است.
شالاندازی از جمله آیینهایی است که در ایام عید نوروز در بسیاری از مناطق ایران برگزار می شود. منطقه حاصلخیز لیلاخ در کردستان که سرشار از فرهنگ و هنر است نیز از دیرباز، این رسم را به پررنگی به راه برده است.
شالها را پایین بکشیم
خانههای روستایی در گذشته در منطقه لیلاخ دارای یک روزنه در سقف بود، تنور در داخل خانه روشن می شد و برای خروج دود، این روزنه در سقف ایجاد می شد که بانجه نام داشت.
رسم شالاندازی از بانجه انجام میشد؛ به نحوی که شالها را از این روزنه به پایین میانداختند و عیدی میگرفتند، بانجه در تمام خانههای روستایی در منطقه لیلاخ و معماری آن وجود داشت.
اتاقی که بانجه را داشت، سرتنور نامیده می شد، چون که تنوری داخل این اتاق تعبیه شده بود که برای پخت نان و غذا و گرمای کرسی زمستان به کار می رفت و خانواده ها بیشتر وقت خود را در این اتاق به سر می بردند و در واقع اتاق نشیمن آنان بود، پس اگر شال برای عیدی آویزان می شد، به سرعت افراد خانواده متوجه می شدند و عیدی را آماده می کردند.
حشمت الله زندی از اهالی لیلاخ می گوید: شب عید، گروهی از جوانان که برای گرفتن عیدی جمع می شدند؛ به بالای سقف خانه ها میرفتند و همزمان آوازهای محلی شمامه خال خال، باوان باوانم، باران بارانه را میخواندند:
«ئهری به بانانهوه گیانه به بانانهوه
ئهری بهرتیلیان دهدا و گیانه دهپارانهوا
شهمامه و خال خال شهمام شلکی
نایتو بهرهو مال دایله فینکی»
که عاشق از دیدار معشوق در پشت بام میگوید، تمنای آمدنش را دارد و از نیامدن او گله میکند. در بخشی دیگر از آهنگ هم صحبت از رفتن جوانان به این خانه و آن خانه میشود.
وقتی به بالای روزنه بانجه می رسیدند شال ها را پایین می انداختند و نوروز را به صاحبخانه تبریک می گفتند.
در برخی مناطق ایران، رسم شال اندازی در چهارشنبه سوری برگزار می شد.
عیدی های داخل شال
وقتی شال به داخل خانه آویزان می شد، صاحبخانه از خوراکی هایی که در منزل داشت، چیزی را داخل شال می گذاشت و گره می زد و می گفت: خدا آرزویت را برآورده کند یا مرادت را بدهد، شال را بالا بکش.
عیدی های شال اندازی، خرما، کشمش، نقل، پول و گاهی تخم مرغ رنگی بود. تخم مرغ بهترین عیدی به شمار می رفت و بیشتر وقت ها اگر صاحبخانه صاحب شال را می شناخت که از فامیل یا از نزدیکان بود، تخم مرغ به او هدیه می داد.
فایق زندی از کسانی است که خود او در چندین شال اندازی شرکت کرده است و خاطراتی را در ذهن دارد. وی به ایسنا می گوید: وقتی به پشت بام خانه ای می رسیدیم که صاحبخانه فامیل بود یا پسر خودش در میان گروه ما بود، عیدی بهتری می گرفتیم.
شال لباس های کردی حدود سه متر است و گاهی حتی با گره هایی که زده می شد بیشتر از سه متر هم می دوختند و این مقدار برای رسیدن به بالای کرسی که خوراکی ها و عیدی ها از قبل توسط صاحبخانه آماده می شد، کافی بود.
علی اصغر مصطفوی نویسنده کتاب فلسفه نوروز و چهارشنبه سوری نیز در مورد هدایا در رسم شال اندازی می گوید: هر هدیه و عیدی معنایی داشت، چنانکه اگر آن هدیه، نان باشد، نشانهٔ برکت است. شیرینی، نشانهٔ شیرینکامی و شادمانی است؛ انار، نشانهٔ آوردنِ فرزند است؛ گردو، نشانهٔ درازی زندگی است؛ بادام و فندق، گویای سرسختی و بردباری هستند.
او در مورد انجام این آیین می گوید: یکی دیگر از مراسم هایی که از عهد باستان تا کنون در تمام شهرها و روستاهای ایران به اعتبار خود باقی است، «شالاندازی» است. بدین گونه که چندین دستمال حریر و ابریشمی را به سر یکدیگر گره زده، از آن طناب رنگین به بلندی حدود سه متر فراهم میآورند؛ آنگاه از راه پلکان خانهها یا از روی دیوار و یا به وسیله نردبامهای متحرک، یکی پس از دیگری بر بالای بام خانه افراد فامیل و همسایگان برآمده، طناب حریر یا ابریشمین را از روزنهای که در میان بام منازل جهت خروج دود اجاق یا تنور نانپزی تعبیه شده است، وارد منزل مینمایند و یک سر آن را خود در بالای بام در دست دارند. آنگاه با چند سرفه بلند صاحبخانه را متوجه ورودشان میسازند.
صاحبان تمام خانهها که حتماً در آن شب منتظر آویختن چنین شالهایی هستند، به محض مشاهده طناب رنگین سوری، آنچه را که قبلاً آماده کرده، در گوشه شال میریزند و گرهای بر آن زده، با یک تکان ملایم، صاحب شال را آگاه میسازند که هدیه سوری آماده است.
شالاندازی؛ اثر ناملموس فرهنگی
رسم زیبای شال اندازی یکی از میراث ناملموس فرهنگی است که در جای جای ایران به ثبت رسیده است.
یک مدرس دانشگاه و پژوهشگر تاریخ، میراث فرهنگی و زبان های باستانی در مقاله خود با عنوان میراث ناملموس که سال ۱۳۹۶ منتشر شد، میگوید:
شاخصترین سند حقوقی در حوزه میراث فرهنگی معنوی ناملموس، کنوانسیون ۲۰۰۳ شهرت دارد. متنی که سرآغاز به رسمیت شناخته شدن میراث فرهنگی ناملموس در عرصه حقوق بین الملل است و حاصل تلاش مردم شناسان برای تدوین سندی بین المللی جهت پاسداری از بخشی از میراث بشری است.
الهه غریبزاده به ماهیت این آثار اشاره دارد که تاکید این سند بر بخشی از میراث بشری است که زیر عنوان فرهنگ غیرمادی قرار میگیرد. مواردی چون آداب و رسوم، دانش و مهارتهای سنتی، سبک های زندگی و حتی شیوه های پخت غذا که پیش از آن به نظر اموری معمولی و پیشپاافتاده می آمدند. اما به اندازه عمر بشریت قدمت دارند و در زندگی انسانها نقش غیرقابل انکاری دارند. اهمیت و اعتبار میراث فرهنگی معنوی ناملموس نه از جهت مظاهر فرهنگی که به علت ثروت و ارزش مهارتها و علومی است که از نسلی به نسل دیگر سپرده می شوند. ارزش اقتصادی و اجتماعی این آثار برای اکثریت جامعه ملموس و آشکار است.
شالاندازی، اثری ماندگار است که رازها در خود دارد و از فرهنگ و آداب و رفتار مردمی می گوید که دل در گروی هم داشتند و شادیهای خود را به هر بهانهای تقسیم میکردند؛ در رسم شالاندازی حتی هدیه را به کسی میدهی که بیشتر اوقات او را نمیشناسی اما شوق خوشحالی او را داری. عملی زیبا در آغاز سالی جدید.
ارسال نظر