مشاجره سحرگاهی دو برادر، جشن عروسی را به خاک و خون کشید
دو برادر جوان که پس از آغاز مشاجره سحرگاهی در یک مجلس عروسی، نزاع خونینی را به دلیل اختلافات ملکی به راه انداخته بودند، در اعترافات تکان دهنده خود قتل مرد ۷۰ ساله را به گردن گرفتند و ماجرای جا گذاشتن تیغه یک خنجر ترسناک در پهلوی فرزند مقتول را شرح دادند.
دو برادر جوان که پس از آغاز مشاجره سحرگاهی در یک مجلس عروسی، نزاع خونینی را به دلیل اختلافات ملکی به راه انداخته بودند، در اعترافات تکان دهنده خود قتل مرد ۷۰ ساله را به گردن گرفتند و ماجرای جا گذاشتن تیغه یک خنجر ترسناک در پهلوی فرزند مقتول را شرح دادند.
این حادثه وحشتناک صبح دهم تیر در روستای «بزوشک» از توابع بخش احمدآباد مشهد هنگامی رخ داد که پسر جوانی به نام «مصطفی» به مجلس عروسی رفت که در روستا برگزار شده بود.
او کنار باجناق خودش به نام ابوذر نشست و مشغول گفت وگو شدند اما ناگهان دامنه این صحبت ها به اختلافات ملکی قدیمی کشید و مصطفی از ابوذر خواست تا پدرش را برای واگذاری بخشی از یک زمین راضی کند که در مسیر عبور اهالی قرار داشت اما این گفت وگوها دقایقی بعد به مشاجره لفظی و توهین و فحاشی و درگیری انجامید.
در این هنگام «مصطفی» از مجلس عروسی بیرون آمد و به طرف منزل مادرش به راه افتاد اما وقتی در مسیر به برادرش «مهدی» برخورد کرد، ماجرای درگیری در عروسی را برایش شرح داد و گفت: بعد از این حادثه من هم برای آن که مجلس عروسی دیگران به هم نخورد، از آن جا بیرون آمدم!
آثار خون روی نرده ها و پله های این خانه بود
«مهدی» نیز با شنیدن این ماجرا، درون پراید مصطفی نشست و دو برادر دوباره به سوی محل برگزاری مجلس عروسی به راه افتادند اما هنوز وارد کوچه روستا نشده بودند که «مهدی» با دیدن «ابوذر» و محمد (پدر ابوذر) از خودرو پایین آمد و با پدر و پسر مذکور گلاویز شد.
مهدی که جوانی تنومند بود خود را روی ابوذر انداخت ولی در این لحظه «محمد» چاقویی را برداشت و با مصطفی درگیر شد که حالا از پشت فرمان خودرو پیاده شده بود اما مصطفی چاقو را از دست طرف مقابل گرفت.
خنجر فرورفته در پهلوی جوان روستایی
در همین گیر و دار بود که «مهدی» خنجر بدون دسته ترسناکی را برداشت و ضربه ای به پهلوی «ابوذر» زد به گونه ای که تیغه خنجر در پهلوی او باقی ماند. مصطفی نیز به سمت «محمد» حمله ور شد و او را با سه ضربه چاقو نقش بر زمین کرد به طوری که خون از پیکر وی فواره زد و او در میان ترس و وحشت و چشمان حیرت زده برخی از شاهدان عینی جان سپرد.
فرار مصطفی پس از ضربه زدن با چاقو
مصطفی بعد از وارد آوردن ضربات چاقو سوار بر پراید از محل گریخت و «مهدی» نیز با فرار به انتهای کوچه، به داخل بیابان های روستا رفت و دو برادر در حالی خود را پنهان کردند که امدادگران اورژانس، جوان مجروح را به همراه پیکر بی جان پدر وی به بیمارستان شهید کامیاب رساندند اما معاینات پزشکی نشان داد که مرد ۷۰ ساله به قتل رسیده است و تلاش برای نجات مرد ۴۳ ساله با خارج کردن تیغه کارد از پهلوی وی، آغاز شد و او از چنگ مرگ گریخت.
عقربه های ساعت به حدود ۱۰:۳۰ رسیده بود که نیروهای انتظامی، مراتب را به قاضی ویژه قتل عمد اطلاع دادند و بدین ترتیب با حضور صبحگاهی قاضی دکتر صادق صفری در روستای بزوشک، بررسی های قضایی در این باره ادامه یافت.
۲ برادر فراری خود را به قانون تسلیم کردند
با توجه به اهمیت و حساسیت ماجرا، با صدور دستوری ویژه از سوی قاضی شعبه ۲۰۸ دادسرای عمومی و انقلاب مشهد، گروهی تخصصی از کارآگاهان اداره جنایی پلیس آگاهی برای ردزنی و دستگیری دو برادر فراری وارد عمل شدند و تحقیقات گسترده ای را زیر نظر سرهنگ مهدی سلطانیان (رئیس اداره جنایی) آغاز کردند. رصدهای اطلاعاتی بیانگر آن بود که متهمان شب را در بیابان های اطراف روستا گذرانده اند اما با تنگ تر شدن حلقه محاصره کارآگاهان بالاخره، دو برادر فراری که بسیار از این اقدام پشیمان شده بودند، تصمیم گرفتند خود را به قانون تسلیم کنند.
طولی نکشید که دامنه بررسی های تخصصی پلیس به شمال مشهد کشید اما دو متهم خود را به نیروهای انتظامی معرفی کردند. با انتقال متهمان به پلیس آگاهی، بازجویی های تخصصی از آنان زیر نظر سرهنگ ولی نجفی (رئیس دایره قتل عمد ) و با نظارت مستقیم مقام قضایی شروع شد که در نهایت هر دو متهم به درگیری و قتل اعتراف کردند. در این میان «مصطفی» وارد آوردن ضربات چاقو به محمد (مرد ۷۰ ساله) را پذیرفت و مهدی نیز به فروکردن خنجر وحشتناک به پهلوی ابوذر اقرار کرد.
شایان ذکر است بررسی های بیشتر در این باره توسط سرهنگ مرادی (افسر پرونده) همچنان ادامه دارد.
ارسال نظر