نامه اعتراضی یک معلم به رتبه بندی | برایم نوشتید عدم فعالیتهای انقلابی! | بعید می دانم حق به حقدار برسد
یک معلم در اعتراض به رتبه ها نوشت: ببخشید که در تمام راهپیماییهای روز قدس و 22بهمن همواره شرکت کرده و دانشآموزان را نیز ترغیب به شرکت در این مهم کردهام اما ببخشید که این را هم تکلیف دینی و شرعی خویش میدانستم و سندی جهت تحویل و ارائه به شما تهیه نکردهام...
یک معلم در اعتراض به رتبه ها نوشت: ببخشید که در تمام راهپیماییهای روز قدس و ۲۲بهمن همواره شرکت کرده و دانشآموزان را نیز ترغیب به شرکت در این مهم کردهام اما ببخشید که این را هم تکلیف دینی و شرعی خویش میدانستم و سندی جهت تحویل و ارائه به شما تهیه نکردهام...
در شرایطی که رتبهبندی معلمان پس از ۱۰ سال تأخیر از سال ۴۰۱ به همت دولت سیزدهم وارد فاز عملیاتی خود شده است و بیش از ۴۰ هزار میلیارد تومان برای اجرای آن اختصاص یافت و طبیعتاً این روند باید منجر به ایجاد رضایت نسبی در بدنه معلمان میشد اما سوءمدیریت مسئولان ارشد آموزش و پرورش در تعیین صحیح رتبههای استحقاقی معلمان همچنین آشفتگی غیرقابل توجیه اسفند ماه ۴۰۱ بابت پرداخت معوقات رتبهبندی منجر به نارضایتی گسترده فرهنگیان شد.
سازوکار اجرای رتبهبندی معلمان از سوی آموزش و پرورش، اعتراضات بسیاری را شکل داد البته از روز شنبه ۱۹ فروردین، فرآیند ثبت اعتراضات معلمان به رتبههای تعیینشده آغاز شده است اما کارشناسان معتقدند قانون نظام رتبهبندی معلمان که توسط کمیسیون آموزش مجلس مورد اعمال نظر و تغییرات بسیاری قرار گرفت با ضعفهای آشکاری مواجه است از جمله دقیق نبودن دامنه شمول، معلوم نبودن اولویتبندی میان شاخصهای رتبهها و وزن آنها، مشخص نبودن وضعیت همسانسازی معلمان بازنشسته قبل و بعد از تاریخ ۳۱ شهریور ۱۴۰۰.
معلمان درباره رتبههای غیرواقعی تعیینشده، صحبتها و اعتراضات مختلفی دارند که در ادامه این مطلب، گلایه یک خانم دبیر ریاضی با ۲۲ سال سابقه تدریس در قالب دلنوشته از شیوه غلط رتبهبندی و جفایی که در حق معلمان شده، آمده است:
بعید میدانم با این افرادی که در متن آمورش پرورش بهعنوان اعضای تیمهای ارزیاب برای رتبهبندی تعیین شدهاند، حق به حق دار برسد...
ما دیگر افزایش حقوق نمیخواهیم! با این رتبههای تعیین شده، دستمایه تمسخر پیر و جوان در کوچه و بازار شدیم و مخالفین نظام و جمهوری اسلامی که شاید رگههایی از آنها در بین تیمهای ارزیاب رخنه کرده باشند، شاد و سرمست به رتبه ما پوزخند میزنند!
ما رتبه نمیخواهیم چرا که نمیدانستیم باید بابت هر کار انگیزشی و فرهنگی در کلاسمان که در این ۲۲ سال انجام دادیم در جهت ترغیب دانشآموزان به نماز، دین و انقلاب (که البته هزاران بار تکلیفمان بوده و هست) سند تهیه میکردیم برای چنین روزی ...
آقای وزیر! ببخشید که من در این چند سال به دنبال تهیه سند برای رتبهبندی این ایام نبودم و دغدغه روز و شبم این بود چه کنم تا دختران گلم در دبیرستان که مانند دختر خودم، دوستشان دارم، دختران ارزشی و متعهد و دلسوز و خانوادهدوست بار بیایند و الان سندی ندارم و شما برایم نوشتهاید عدم فعالیتهای انقلابی!!
ببخشید که در تمام راهپیماییهای روز قدس و ۲۲بهمن همواره شرکت کرده و دانشآموزان را نیز ترغیب به شرکت در این مهم کردهام اما ببخشید که این را هم تکلیف دینی و شرعی خویش میدانستم و سندی جهت تحویل و ارائه به شما تهیه نکردهام...
ببخشید که در تمام شوراهای مدرسه شرکت مستمر داشتهام و خود سخنرانی و ... داشتهام و الان انتقالی گرفتهام و گشتن در مدارس مختلفی که بودهام و تهیه برگه سند به عنوان حضور در جلسات با وجود بازنشستگی مدیران قبلی هم برایم مشقتآور است و هم مضحک چرا که شرکت در تمامی جلسات شوراهای مدارس کار روتین تمامی همکارانم بوده و فقط افرادی که واقعاً عذر موجهی برای عدم حضور داشته باشند، شرکت نمی کنند!
آقای وزیر و تمام شما دستاندرکاران رتبهبندی! باز هم ببخشید که من در این سالها مشغول فهم ریاضی به دانشآموزان نسلی بودهام که معمولاً گریزان از ریاضیاند و به فکر تهیه سند برای رتبهبندی نبودم!
ببخشید که طی این ۲۰ و اندی سال، مشغول تربیت و تزکیه دختران گلم در دبیرستانهای مختلف این کشور بودم و بارها و بارها بهعنوان تشویق دانشآموزان به کتابخوانی از هزینه خودم برای دانشآموزانی که پیشرفت داشتند یا رتبههای برتر، کتابهای شهدا و هدایای مختلف میخریدم و هدیه میدادم و سندی برای آن ندارم الا نگاهی از آسمان که همیشه آن را ناظر بر اعمالم میدانستم و میدانم البته دانشآموزانم را که الان بعد از ۲۰ سال به رتبههای عالی رسیدهاند هم در علم و هم در تقوا به عنوان سند دارم اما نمی دانم اینها را در سایت برای رتبهبندی چگونه بارگذاری کنم!!
ببخشید که همیشه در تمامی کلاسهایم چند کتاب خوب را مانند کتابخانه سیار در دستانم بین کلاسهایم رد و بدل میکردم و بسیاری از این کتابها، آخر سال در دست دانشآموزان میماند و باز نمیگشت و من خرسند از اینکه این کتابها را دانشآموزانم خواندهاند اما باز هم امروز سندی برای این کارها ندارم ...
باز هم ببخشید که من سندی ندارم از ارتباط قلبیام با دانشآموزانم و از اینکه به واسطه این ارتباط نزدیک و اطمینان، آنها همیشه طی این بیش از دو دهه از رنجها و مشکلاتشان، برایم درد دل میکردند، میگفتم بر خدا تو کل کنید و میگفتم: «ان الله یری؛ خدا میبیند» میگفتم وقتی خدا شما را میبیند پس جای هیچ نگرانی نیست و خودم هم همیشه چون اعتقاد قلبی به این کلام داشتم، میگفتم نیازی به خیلی فرمها و ثبت فلان اسناد اداری و ... نیست.
حالا هم از شما افزایش حقوق نمیخواهیم، رتبه هم نمیخواهیم! برکت حقوق معلمی را فقط یک معلم میداند و بس! اما شما را به خدا بگذارید در همان سمت قبلی کار کنیم اینچنین بعد از ۲۲سال سابقه تدریس عاشقانه، اینگونه با تعیین رتبه یک (پایینترین رتبه در رتبهبندی) مورد تمسخر دوست و دشمن واقع نشویم! ان الله یری ...
ارسال نظر