تجاوز هولناک به 3 دختر در خانه وحشت قزوین |‌ کشف جسد نایلون پیچ‌شده در کنار بدن دختران وحشت‌زده نیمه عریان

خانه وحشت زمانی شناسایی شد که همسر یکی از زنان ربوده‌شده شکایت کرد و به پلیس گفت همسرش مدتی است گم شده و از طریق عابربانکی که همسرش داشته متوجه شده او از یک سوپرمارکت خرید کرده است.

تجاوز هولناک به 3 دختر در خانه وحشت قزوین |‌ کشف جسد نایلون پیچ‌شده در کنار بدن دختران وحشت‌زده نیمه عریان

متهم پرونده خانه وحشت که سه دختر را مورد سوء استفاده قرار داده و یکی از آنها را کشته بود، یک بار دیگر پای میز محاکمه می‌رود.

متهم که مردی جوان است، متهم است سه دختر جوان را آزار جنسی و جسمی‌ داده و یکی از آنها را به قتل رسانده است. قربانیان این جنایت خشن با ورود ماموران پلیس به خانه‌ای در میدان قزوین شناسایی شدند. پلیس در خانه دو دختر را نیمه‌عریان پیدا کرد که شرایط بسیار وخیمی‌ داشتند و تا حدی قدرت تکلم خود را از دست داده بودند. بوی تعفن در خانه پلیس را حساس کرد و بررسی بیشتر باعث شد ماموران یک جسد هم از خانه پیدا کنند. جسد متعلق به دختر جوانی بود که به قتل رسیده و جسدش نایلون‌پیچ شده بود.

در نهایت ماموران سعید ۳۳ ساله و خواهر ۳۰ ساله او را که صاحب خانه بودند، بازداشت کردند.

خانه وحشت زمانی شناسایی شد که همسر یکی از زنان ربوده‌شده شکایت کرد و به پلیس گفت همسرش مدتی است گم شده و از طریق عابربانکی که همسرش داشته متوجه شده او از یک سوپرمارکت خرید کرده است.

وقتی ماموران به سراغ سوپرمارکت رفتند صاحب مغازه گفت: با این کارت بانکی از من شیر و پوشک بچه خریدند. او خانه سعید را معرفی کرد و وقتی ماموران به آن خانه رفتند متوجه شدند سعید زنان را اسیر کرده و از آنها سوءاستفاده می‌کند.

بررسی‌های ماموران نشان داد قربانیان سعید دختران و زنان آسیب‌دیده‌ای بودند که از سوی خانواده بسیار تحت فشار بودند و در مواردی هم مجبور به ترک خانه شده‌اند. سعید به عنوان مامور پلیس و فردی خیر آنها را سوار ماشین کرده و به خانه می‌آورده و مورد سوءاستفاده قرار می‌داده است. او دختران را وادار می‌کرد به صورت بسیار نامناسبی مقابل دوربین بنشینند و از آنها فیلم می‌گرفت و با آن فیلم تهدید می‌کرد و مدعی بود می‌تواند کاری کند تا دختران اعدام شوند.

زهرا یکی از قربانیان گفت: مادرم وقتی مرا باردار شده بود، پدرم خیلی تلاش کرد من سقط شوم و همین کارها باعث شد از ناحیه پا دچار معلولیت شوم. پدرم مرا سربار می‌دانست. دیگر نمی‌توانستم در آن خانه با نگاه‌های سرد پدرم و اطرافیان بمانم و تصمیم گرفتم به ترکیه مهاجرت کنم. کمی‌ پول جمع کردم و از خانه‌مان در اسلامشهر فرار کردم و به تهران آمدم. می‌خواستم به کمک یک قاچاق‌بر به ترکیه بروم که در دام سعید گرفتار شدم. مرا به خانه و نزد خواهرش برد. سعید مرا مورد سوء‌استفاده جنسی قرار داد. او از صحنه‌های این ارتباط‌ها فیلم می‌گرفت.

دختر نجات‌یافته ادامه داد: سعید علاوه بر این فیلم‌ها مرا بارها مجبور کرده بود که مقابل دوربین توهین کنم. او تهدید می‌کرد که اگر به فکر فرار باشم، با انتشار فیلم‌های خصوصی آبروی خانواده‌ام را می‌برد. او همچنین خودش را سرهنگ معرفی و تهدید می‌کرد فیلم توهین من به مسئولان را در اختیار همکارانش قرار می‌دهد و پرونده سیاسی برای من تشکیل می‌دهد تا به اعدام محکوم شوم. از ترسم مجبور شدم در آن خانه بمانم. سعید این فیلم‌ها را از بقیه دختران و حتی دختر کشته‌شده هم گرفته بود. آن شب که دختر جوان را کشت جسد او را به حمام برد، چند روزی آنجا نگهداری کرد و بعد به اتاق برد و در کمد گذاشت. برای اینکه بوی جسد در فضا نپیچد هر روز ساعت‌ها عود روشن می‌کرد.

دیگر دختر نجات‌‌یافته هم گفت: پدرم معتاد بود و مجبورم می‌‌کرد بیرون از خانه هر کاری انجام دهم و با پول آن برایش شیشه بخرم. به همین دلیل سه سال قبل از خانه‌مان در تهرانپارس بیرون زدم و در دام سعید افتادم. او از من هم فیلم  گرفته بود. همیشه وقتی قربانی جدید به خانه می‌آورد جای بقیه دختران را جابه‌جا می‌کرد. در اتاق، حمام یا سرویس بهداشتی قرار می‌داد تا کمتر همدیگر را ببینیم و نتوانیم فرصتی برای فرار پیدا کنیم.

با توجه به گفته‌های این دو دختر، ماموران از سعید به‌ عنوان متهم اصلی خانه وحشت تحقیق کردند. او در مواجهه با دو دختر نجات‌یافته اعتراف کرد فیلم‌هایی از آنها گرفته و در فلشی نگهداری کرده اما درباره بقیه فیلم‌ها سکوت کرد. همچنین مدعی شد آن فیلم‌ها برای این بوده که بگوید خود دختران تمایل به برقراری این رابطه‌ها داشتند.

سعید درباره انگیزه‌اش از زندانی کردن زنان گفت: از خانم‌ها متنفرم و به همین دلیل آنها را در خانه‌ام برای مدتی حبس می‌‌کردم.

رسیدگی به پرونده تجاوز در دادگاه کیفری

با توجه به شکایت دختران جوان از سعید، پرونده برای رسیدگی به دادگاه کیفری یک استان تهران منتقل شد و در رابطه با قتل دختر جوان نیز در شعبه دوم دادسرای امور جنایی تهران رسیدگی به پرونده ادامه دارد. گرچه سعید منکر اتهام تجاوز و قتل بود اما با ارسال پرونده به دادگاه کیفری، تحقیقات درباره تجاوز و آزار و اذیت قربانیانش از سوی قضات شعبه ششم دادگاه کیفری استان تهران تحت رسیدگی قرار گرفت و قضات دادگاه کیفری طبق شکایت شاکی‌ها، مدارک موجود در پرونده، گواهی پزشکی قانونی و اعترافات خواهر سعید در دادگاه، مرد شرور را به اتهام سه فقره زنای به عنف نسبت به شاکی‌ها به یک مرتبه اعدام با چوبه دار به‌ عنوان حد شرعی محکوم کردند.

مسعود افرازه، وکیل شاکی‌های پرونده، درباره حکم صادره از سوی شعبه ششم دادگاه کیفری یک استان تهران گفته بود: پرونده از جنبه تجاوز به عنف و آدم‌ربایی به دادگاه کیفری یک استان تهران ارجاع شد اما از جنبه رسیدگی به قتل در شعبه دوم دادسرای جنایی تهران همچنان در دست رسیدگی است.

او ادامه داد: متهم سه مرتبه در دادگاه کیفری پای میز محاکمه رفت و قضات دادگاه با توجه به درخواست شاکی‌ها و مدارک موجود در پرونده سعید را به اعدام محکوم کردند.

با اعتراض سعید پرونده برای رسیدگی به دیوان عالی کشور رفت، در این اعتراض سعید مدعی شده بود تجاوز به عنفی اتفاق نیفتاده است. در حین بررسی درخواست سعید، دیوان عالی کشور ایرادات شکلی به پرونده وارد کرد و خواستار بررسی دوباره دفاع آخر در شعبه ۶ شد. بنابراین با توجه نقص واردشده بر پرونده، یک بار دیگر شعبه ۶ پرونده را در نوبت بررسی قرار داد و سعید دوباره پای میز محاکمه می‌رود.

این در حالی است که پرونده قتل دختر جوان که جسدش در خانه سعید پیدا شده بود همچنان باز است.

منبع: اعتماد

دیگر رسانه ها

کدخبر: 88049

اخبار مرتبط سایر رسانه ها

    تمامی اخبار این باکس توسط پلتفرم پلیکان به صورت خودکار در این سایت قرار گرفته و سایت عرشه‌آنلاین هیچگونه مسئولیتی در خصوص محتوای آن به عهده ندارد

    سایر رسانه ها

      تمامی اخبار این باکس توسط پلتفرم پلیکان به صورت خودکار در این سایت قرار گرفته و سایت عرشه‌آنلاین هیچگونه مسئولیتی در خصوص محتوای آن به عهده ندارد

      آخرین اخبار

      • ناشناس

        اگر مجازات متهم را همانوقت اعلام کنید نارضایتی در مردم بوجود نمی آید

      • حامد

        اینطور ادم هارو باید سه مرتبه اعدام کنند و زجر کش کنند تا درس عبرت بقیه کسانی بشه از این کارها میکنند و متوجه بشن چنین چیزی هم‌تو انتظار اونهاست

      ارسال نظر