برنامهها و ماموریتهای ویژه وزیر آموزش و پرورش اعلام شد
برنامهها و ماموریتهای اصلی وزیر آموزش و پرورش اعلام شد.
وزیر آموزش و پرورش روز سهشنبه «۹ خرداد ماه ۱۴۰۲» از مجلس رای اعتماد گرفت. وزیر آموزش و پرورش چند چالش را برای خود و مجموعه وزارت آموزش و پرورش اعلام کرده است. وزیر آموزش و پرورش در شرایطی سکان بزرگترین وزارتخانه کشور را به عهده گرفته که نظام آموزشی با مشکلات قابل توجهی روبهرو است. برنامهها و ماموریتهای ویژه وزیر آموزش و پرورش اعلام شد. وزیر آموزش و پرورش آییننامه غیرحرفهای و نامربوط به کار معلمی را علت اجرای ناقص رتبهبندی معرفی کرد. قانون رتبهبندی معلمان که یک طرح گسترده برای بهبود وضعیت معیشتی معلمان است که وزیر آموزش و پرورش به عنوان اولین قدم موظف به حل آن است.
بیشتر بخوانید: وزیر آموزش و پرورش شرایط جدید بازنشستگی معلمان را اعلام کرد
یکی میآید یک برنامهای میریزد، یک کاری را شروع میکند، [با رفتنِ او] نیمهکاره رها میشود، دیگری میآید. از سال ۹۲ تا کنون که 10 سال است، ما پنج وزیر و چهار سرپرست در آموزشوپرورش دیدهایم! این چیز خیلی عجیبوغریبی است. در وزارتهای دیگر مثل وزارت خارجه یا وزارت جهاد کشاورزی، هفت سال، هشت سال، گاهی بیشتر، یک وزیر در دو دولت میماند؛ چرا در وزارت آموزشوپرورش اینجور بیثباتی در مدیریت وجود دارد؟
این سخنان، گوشهای از بیانات مقام معظم رهبری در دیدار با فرهنگیان در ماه گذشته بود که به صورت مستقیم از تغییرات متعدد در سکانداری آموزش و پرورش گلایه داشتهاند. تغییراتی که طی آن روز گذشته، رضامراد صحرایی به عنوان هفدهمین وزیر آموزش و پرورش پس از انقلاب انتخاب شد.
صحرایی در شرایطی سکان بزرگترین وزارتخانه کشور را به عهده گرفته که این نظام آموزشی با مشکلات قابل توجهی روبهرو است. قانون رتبهبندی معلمان که یک طرح گسترده برای بهبود وضعیت معیشتی معلمان است که صحرایی به عنوان اولین قدم موظف به حل آن است. این قانون اگر چه توسط یوسف نوری وزیر سابق آموزش و پرورش آغاز شده بود؛ اما اجرای ناقص آن و تأخیر پیش آمده در پرداخت حقوق اسفند معلمان، کار نوری را در آموزش و پرورش تمام کرد.
صحرایی در چند روز گذشته تکمیل فرآیند رتبهبندی معلمان را مهمترین برنامه پیشروی خود در وزارت آموزش و پرورش اعلام کرده است.
وزیر آموزش و پرورش در جلسه رای اعتماد خود؛ به صراحت آییننامه غیرحرفهای و نامربوط به کار معلمی را علت اجرای ناقص رتبهبندی معرفی کرد و گفت: آییننامهای که برای آن نوشته شد آئین نامه مناسبی برای رتبه بندی معلمان نبود معلمان را باید بر اساس وظایف معلمی رتبه بندی کرد نه مقالهنویسی. برای معلمی که در ایل با ۴۵ دانش آموز کار میکند و با کمبود وسایل گرمایشی و سرمایشی مواجه است مقالهنویسی چه لزومی دارد؟ این درد معلمان است که در رتبه بندی بر اساس ماموریتشان رتبه بندی نشدند.
صحرایی با بیان اینکه ما در مدت ۵۰ روز سرپرستی خود نشان دادیم که میشود کار جهادی کرد، گفت: ما در متلاطمترین روزها رتبه بندی را تحویل گرفتیم و به گونهای آن را تحویل دادیم که میبینید که بیش از ۷۵ هزار نفر رتبه گرفتند و همه توانستند اعتراض کنند. نزدیک ۳۰۰ هزار نفر معترض شدند، اعتراض خود را داشتند و همه امکانات برای ثبت اعتراضشان فراهم شده است.
صحرایی به همه معلمان قول داد که در صورت حمایت مجلس به ویژه کمیسیون آموزش و تحقیقات، آئین نامه رتبه بندی اصلاح شود.
وزیر جدید آموزش و پرورش ۵ چالش را برای خود و مجموعه همراهش اعلام کرده است که عبارتند از:
- ناکارآمدی نظام حکمرانی آموزش و پرورش و فقدان عزم ملی برای تحول در آن.
- کم توجهی به ارتقا کمی و کیفی سرمایه انسانی آموزش و پرورش.
- ضعف در بهرهوری زیرساختهای فیزیکی، فناورانه و ناترازی در منابع و مصارف آموزش و پرورش.
- ضعف در کیفیت و ناکارآمدی برنامههای آموزشی و پرورشی.
- جهتگیری عدالت محور و افزایش فرصتهای برابر.
چالشهایی که صحرایی به آنها اشاره کرده است، شاید تمام چالشهای پیش روی آموزش و پرورش نباشد اما آن قدر بزرگ و گسترده هستند که طیف زیادی از مشکلات پیش روی نظام آموزشی را در بر میگیرد.
حال سوال اینجاست که وزیری که برای تأمین منابع لازم برای رتبه بندی و پرداخت حقوق نیازمند هماهنگی با دیگر دستگاهها همچون سازمان اداری و استخدامی است چگونه میتواند ضعف در بهرهوری زیرساختهای فیزیکی نظام آموزشی را برطرف کند؟
حل موضوعاتی همچون رتبه بندی نیازمند هماهنگی بخشهای زیادی همچنین سازمان برنامه و بودجه است و وعدههایی از سوی صحرایی مطرح شده که تحقق آنها درگیر انجام تعهدات دیگر بخشها در بدنه دولت است. بخش عمده اعتبارات در خصوص بهره وری زیرساختهای فیزیکی و جهت گیری عدالت محور و افزایش فرصتهای برابر آموزشی نیازمند تأمین اعتبارات است که تصمیم گیری در مورد این امر، در محدوده خارج از بدنه نظام آموزشی است.
با این حال همه ابعاد تحول در آموزش و پرورش نیازمند اختصاص بودجه و منابع مالی نیست. توجه به محتوای آموزشی، اولویت قراردادن راهکارهای سند تحول و بها دادن به مدارس دولتی صرفاً نیازمند اختصاص بودجه نیست.
مهدی نوید ادهم، دبیرکل سابق شورای عالی آموزش و پرورش در پاسخ به این سوال که چه توصیهای برای وزیر جدید آموزش و پرورش دارید؛ گفت: پیشنهاد میکنم ایشان اولویت اول کاری خود را به اجرای کامل سند تحول بنیادین آموزش و پرورش اختصاص دهند و با تجزیه و تحلیل موفقیتها و بررسی موارد شکستها و عدم موفقیتها در عملکرد وزارتخانه در دهه گذشته، تصمیمات مؤثری در اجرای بهینه سند تحول سالهای آینده چاره اندیشی کنند و با نگاه علمی که به تجزیه و تحلیل پدیدهها دارند بتوانند از همه ظرفیتهای درونی و بیرونی وزارت آموزش و پرورش برای اجرای این سند استفاده کنند.
نوید ادهم افزود: اجرای سند به معنی تحقق راهکارهای سند بوده و همین موضوع مطالبه مقام معظم رهبری است. اگر این سند به معنای واقعی اجرایی گردد اهداف مطلوبی در دسترس است.
مشاور ارشد وزیر آموزش و پرورش در اجرای سند تحول بنیادین آموزش و پرورش در پاسخ به این سوال که دوران وزارت نوری با چه مشکلی مواجه بود که به آقای صحرایی توصیه میکنید آن را برطرف کند گفت: میتوانیم در این زمینه به تعبیر مقام معظم رهبری اشاره کنیم که ایشان به تعبیر کوچک انگاری آموزش و پرورش اشاره کردند. مسئولین و مدیران آموزش و پرورش این دستگاه را کوچک میبینند؛ متأسفانه این موضوعی است که عملکرد همه وزرا از جمله آقای نوری را تحت تأثیر قرار داد.
نوید ادهم تاکید کرد: نوری هم و غمش پرداخت حقوق رتبه بندی معلمان بود در حالی که وزیر آموزش و پرورش باید به کیفیت آموزش و تعلیم و تربیت بپردازد. آقای صحرایی هم اگر این مشکل را حل نکند و حمایت مسئولان را هم برای حل این مشکل به همراه نداشته باشد؛ قطعاً با همان مشکلاتی که وزرای سابق با آن مواجه بودند مواجه خواهد شد.
واقعیت این جاست که پاسخگویی نامناسب و عدم شفافیت وزارت آموزش و پرورش، معلمان را در سال ۱۴۰۱ آزار داد و موجب شد بسیاری از آنان در برخی از موضوعات خود با وزارتخانه در بلاتکلیفی به سر برند.
در طول سال گذشته، یوسف نوری و برخی دیگر از مسئولان نظام آموزشی در برخورد با مسائل و مشکلات فرهنگیان، از حل مشکلات در اسرع وقت صحبت کردند؛ آنان زمان دقیقی برای حل مشکل نمیدادند و تنها به حل مشکل در آیندهای نزدیک اشاره داشتند. همین مسئله موجب بلاتکلیفی و سردرگمی فرهنگیان شده بود.
دو مثال مشخص در این رابطه را باید مسئله رتبهبندی معلمان و مسئله پرداخت معوقات نیروهای خرید خدمتی دانست.
از ابتدا معلوم بود که حل هر دو مسئله نیازمند هماهنگیها و موافقتهای بین دستگاهی است؛ با این حال برخی از مسئولان آموزشی نظیر وزیر وقت آموزش و پرورش به جای پاسخگویی صریح در این خصوص دائماً با پاسخهای غیر شفاف فرهنگیان را در بلاتکلیفی رها کردند.
حالا به نظر میرسد رضامراد صحرایی دریافته است که تعلل در حل دو موضوع فوق میتواند زمینه استعفا و استیضاح او را فراهم کند.
وزیر آموزش و پرورش در جلسه هیات دولت با تاکید بر اهمیت اقدام جهادی در آموزش و پرورش گفت: مسائل آموزش و پرورش امروز جزو موضوعات ملی است و باید با رویکرد جهادی و کار هماهنگ و همه جانبه توسط همه دستگاهها آنها را حل کنیم.
ارسال نظر