فرمان از گیشا و اندرزگو ؟ آتش را دوباره شعلهور کردند؟
دو سه روزی میشود که ویدیوهایی از برخوردهای خشن در بابا موضوع حجاب وایرال شده
بازگشت گشت ارشاد تایید شد. سخنگوی فراجا استقرار گشت ارشاد و گشتهای خودرویی و پیاده پلیس در سراسر کشور را تایید کرد و گفت: با استقرار گشتهای خودرویی و پیاده در سراسر کشور ضمن انجام مأموریتهای متعدد پلیسی، ناگزیر با آن دسته از کسانی که متاسفانه بدون توجه به تبعات و عواقب پوشش خارج از عرف همچنان بر هنجارشکنی خود اصرار دارند، ضمن انذار و تذکر، در صورت عدم تمکین از دستورات پلیس، برخورد قانونی شده و این افراد را به دستگاه قضایی معرفی خواهیم کرد.
دو سه روزی میشود که ویدیوهایی از برخوردهای خشن در بابا موضوع حجاب وایرال شده که دل خیلیها را نگران کرده، نگران از این جهت که شاید این برخوردها زمینه ساز اتفاقات سال گذشته باشد و دوباره... روزنامه همدلی در همین زمینه مطلبی نوشته که بخشهایی از آن را اینجا آوردیم:
پول بده بیحجاب باش، چی شد پس؟
«در چند روز اخیر ویدیوهایی از برخورد خشن با زنان و دختران کشور منتشر شده است که شائبه برگشت گشت ارشاد را به خیابان-ها پررنگ کرده است. در این ویدیوها مامور پلیس یا تذکردهنده حجاب با لحنی خشن و تند زنان را تهدید میکنند که اگر حجابشان را رعایت نکنند، آنان را با ون جمعآوری میکنند یا دزدها و خلافکاران را آزاد میگذارند تا را به جانشان بیفتند، فعالیتهای گشت ارشاد- بعد از مرگ مهسا امینی در مقر پلبس امنیت اخلاقی - در خیابانها متوقف شده بود. بعد از آزمایش راههای جدید برای تشویق به حجاب تهدید بی-حجابها، اکنون گویا متولیان مساله حجاب به خوان اول بازگشتند و باز ماموران برخورد با بی حجابی را به خیابانها گسیل کردند، گفتنی است پیش از این بحث لایحه حمایت از فرهنگ عفاف و حجاب بود. نکته جالب در لایحه عفاف و حجاب این است که این لایحه، که توسط دولت به مجلس فرستاده شده بود، آشکارا حجاب را به جیب شهروندان گره میزد و مفهوم «پول بده بیحجاب باش» در آن مستتر بود، اکنون که خشونتها به خاطر حجاب به جامعه بازگشته است، بسیاری بر این باورند بازگشت خشونتهای کلامی و فیزیکی به سطح جامعه به بهانه حجاب، میتواند ناآرامیهای پاییز و زمستان سال گذشته را تکرار کند»
از گیشا و اندرزگو، فرمان تکرار اتفاقات سال قبل را دادند
روزنامه توسعه ایرانی به وصف دو ویدیوی معروف این روزها، یکی در گیشا و دیگری در اندرزگو پرداخته و در ادامه از احتمال تکرار اتفاقات سال پیش ابراز نگرانی کرده:
«با اینکه بهانه مرگ مهسا امینی و در پی آن وقوع اعتراضات پاییز پارسال حجاب بود و در پی آن حتی مدافعان حجاب نیز به ظاهر و در عالم نظر پیرامون برخورد نرم و فرهنگی با این پدیده داد سخن سرمیدادند؛ اما به نظر میرسد حالا همهی آن شعارها فراموش شده و از پس اینکه از تاثیر دوربینها و جریمه بر کاهش این پدیده ناامید شدهاند، حالا بار دیگر به دنبال تئوریزه کردن خشونت برای اعمال قانون هستند. چنانچه همانگونه که اشاره شد، در فیلمی که در شبکههای اجتماعی منتشر شده، فردی با دوربین از دختران فیلم میگیرد و با صدای تغییریافته آنها را تهدید میکنند که «اگر حجابتان را رعایت نکنید، من هم دست متجاوزان و سارقان را باز میگذارم تا حسابتان را کف دستتان بگذارند، این فیلم در حالی منتشر شده که حتی مشخص نیست چه کسانی اقدام به فیلمبرداری کردهاند؟ چرا صدای آنها تغییر کرده است؟ آیا اعمال قانون با عملکرد غیرقانونی به این شیوه که فرد بگوید اگر حجاب را رعایت نکنید، ما هم سارقان را آزاد میکنیم مناسب است؟»
از گیشا و اندرزگو، فرمان تکرار اتفاقات سال قبل را دادند
نفوذیها میخواهند آتش اعتراضات دوباره شعلهور شود؟
این هم بخشی از یادداشت محمد زعیمزاده در روزنامه فرهیختگان:
« به تابستان 1401 برگردیم، سال قبل شاید همین روزها بود که ویدئویی در فضای مجازی بهشکل گسترده توزیع شد، خانمی به ون گشت ارشاد التماس میکرد فرزندش را نبرند چون بیماری دارد، چند روز بعد تلویزیون به ماجرای سپیده رشنو پرداخت و بعد هم ماجراهای شهریور، نمیخواهم پیشگویی کنم، تحلیل امنیتی هم ندارم اما حافظه تاریخی چرا. میگویند برای روشن کردن آتش سه پارامتر لازم است، مواد قابل اشتعال، هوا و البته جرقه! بیایید وقایع 1401 را در یکخط مرور کنیم، انباشت نارضایتی اقتصادی، فرهنگی، سیاسی، هویتی بهمثابه مواد قابلاشتعال، طراحی پیچیده بهمثابه دمنده به شعله و جرقهای که همهچیز را مشتعل کرد، درمورد دو مولفه اول فعلا حرفی ندارم ولی این آخری که دست خودمان است وقتی مرغ یک پا داشته باشد، انفعال آن است که نخواهیم نتایج اقداماتمان مورد مطالعه قرار گیرد و بدون شواهد متقن سیاستگذاری کنیم، انفعال آن است که حتی به دلسوزان انقلاب و کسانی که موافق حجاب هستند هم پاسخ ندهیم که این مسیر تاکنون چه ثمراتی برای ما داشته است؟ روزبهروز به حجم شبهات اضافه کنیم تا حتی عدهای شک کنند که نکند واقعا در هستههای تصمیمگیری در حوزه اجتماعی نفوذی صورت گرفته باشد.
ارسال نظر