پایان زورگیری‌های وحشتناک گروه خشن

اعضای یک باند خشن با شیوه‌های مختلف از شهروندان زورگیری می‌کردند.

پایان زورگیری‌های وحشتناک گروه خشن

اعضای باندی که با مقصر دانستن مالباختگان از آن‌ها سرقت می‌کردند به دام پلیس افتادن و تحقیقات از آن‌ها ادامه دارد.

زمستان پارسال زنی جوان به یکی از کلانتری‌های تهران رفت و از سرقت وسایلش توسط چهار سرنشین یک خودرو پراید خبر داد. زن در تشریح شکایتش گفت: منتظر تاکسی بودم تا به خانه بروم که خودروی پرایدی با چهارسرنشین جلوی پایم ایستاد، با این تصور که راننده مسافرکش است و سه مرد دیگر هم مسافر هستند سوار خودرو شدم؛ اما هنوز مسافتی زیادی طی نشده بود که راننده داخل یکی از خیابان فرعی پیچید و مرد جوانی که کنار من نشسته بود با تهدید چاقو گفت سر و صدا نکنم وگرنه تیزی را در پهلویم فرو می‌کند. آن‌ها از من خواستند اموالم و هر چیز ارزشمندی را که دارم بدهم. ابتدا مخالفت و مقاومت کردم و با مردی که کنارم بود درگیر شدم و به موهایش و صورتش چنگ انداختم. با این کار من، مو‌های سرش و ریش او که مصنوعی بود، افتاد. آن موقع بود که فهمیدم خیلی جوان‌تر از چیزی است که فکرش را می‌کردم، در واقع مرد جوان تغییر چهره داده بود.

زن شاکی ادامه داد: آن‌ها وقتی که می‌خواستند از من سرقت کنند گفتند شما حق ما را خورده‌اید و سزایتان همین است، ولی بعد از این اتفاقات آن‌ها که دیدند کوتاه نمی‌آیم، ترسیدند و مرا از ماشین به بیرون پرتاب کردند و فرار کردند.

با شکایت زن جوان تحقیقات آغاز و در بررسی‌های دقیق‌تر مشخص شد مدتی است پنج مرد به صورت نوبتی سوار بر خودرو‌های پژو و پراید، زنان و مردان را تحت عنوان مسافر سوار خودرو کرده و از آن‌ها با تهدید سلاح سرد سرقت کنند. طبق اظهارات شاکیان، سارقان هنگام سرقت جمله‌های مشابهی می‌گفتند که همه شاکیان آن را به یاد داشتند، سارقان مدعی بودند: «شما حق ما را خوردید و سزابتان همین است.»

به این ترتیب تحقیات برای دستگیری اعضای این باند ادامه داشت و این در حالی بود که بعد از آن دیگر شکایتی در مورد این باند اعلام نشد.

مدتی از این ماجرا گذشته بود که گزارش خفت‌گیری‌های سریالی در پارک‌های تهران در مناطق مختلف به ماموران پلیس اعلام شد. گزارش‌هایی که نشان می‌داد پنج مرد با پوشاندن چهره‌هایشان به افرادی که در پارک نشسته‌اند حمله و از آن‌ها سرقت می‌کنند. در این بین نکته‌ای که توجه ماموران را به خود جلب کرد همان جمله‌ای بود که اعضای باند هنگام سرقت به شاکی‌هایشان می‌گفتند.

با این سرنخ احتمال تکرار جرایم از سوی اعضای یک باند تقویت شد و با مقایسه مشخصات ظاهری سارقانی که در پارک‌ها خفت‌گیری کرده بودند با مشخصات ظاهری سارقانی که سوار بر خودرو زورگیری می‌کردند، شباهت‌های زیادی بدست آمد.

با مشخص شدن این موضوع، تحقیقات برای دستگیری سارقان ادامه یافت و در نهایت کارآگاهان با کمک چهره نگاری توسط زن جوان که در درگیری با یکی از سارقان چهره او دیده بود موفق به شناسایی او شدند.

به این ترتیب با شناسایی متهم جوان، او بازداشت شد و در بازجویی‌ها به سرقت‌های سریالی اعتراف کرد و گفت: در زندان با دوستانم آشنا شدم و قرار گذاشتیم بعد از آزادی از زندان، سرقت‌های جدیدی را شروع کنیم. خودرو‌های پژو و پراید را از کنار خیابان سرقت می‌کردیم و با آن‌ها مسافر مثلا مسافرکشی می‌کردیم، اما در واقع بعد از انتخاب طعمه با تهدید چاقو سرقت می‌کردیم.

این متهم جوان همچنین گفت:، چون سابقه‌دار بودیم، گریم می‌کردیم تا توسط شکات شناسایی نشویم، اما در یکی از سرقت‌ها شاکی با من درگیر شد و گیرمم لو رفت، بعد از آن بود که شگردمان را تغییر دادیم که گیر نیفتیم، اما همان یکبار که لو رفتیم کار دستم داد و الان هم که دستگیر شده‌ام.

با اعتراف متهم جوان به عضویت در باندی که سرقت و زورگیری می‌کردند، همدستان او بازداشت شدند و تحقیقات برای شناسایی سایر جرایم احتمالی اعضای این باند ادامه دارد.

منبع: سایت جنایی

دیگر رسانه ها

کدخبر: 97695

ارسال نظر