نقشه جدید علیاف و نتانیاهو در مرز ایران
رژیم باکو تلاش دارد وابستگی خود را به اسرائیل افزایش دهد و در واقع بر وجود یک حامی به اسم اسرائیل تاکید کند که در برابر ایران میتواند از باکو حفاظت کند؛ چنان که در دیدار علیاف با وزیر دفاع اسرائیل بر توسعه همکاریهای دفاعی، فنی و نظامی بین دو طرف و بر اهمیت برپایی سفارت باکو در اسرائیل که باعث توسعه روابط بین آذربایجان و اسراییل میشود، تاکید شد.
یک کارشناس مسائل قفقاز ابراز عقیده کرد که الهام علیاف، رئیسجمهور آذریایجان، رژیم باکو را به یک غده سرطانی و به شعبه تازه اسرائیل در مرز ایران مبدل کرده است.
احسان موحدیان، کارشناس مسائل قفقاز در مورد اظهارات و اقدامات ضدایرانی الهام علیاف در روزهای اخیر از جمله سخنانش در جمع خبرنگاران در حاشیه اجلاس امنیتی مونیخ علیه تهران و ادعاهایی که او در مورد نقش داشتن یک سازمان ایرانی در حمله صورت گرفته به سفارت این کشور در تهران مطرح کرده است، گفت: در ابتدا باید واکاوی کنیم که حضور رئیسجمهور باکو در اجلاس کنفرانس امنیتی مونیخ با چه اهداف و رویکردی انجام شده است. وقتی مجموعه ملاقات های او، صحبتها و موضع گیریهای رئیسجمهور باکو را مرور میکنیم، میبینیم یک دستورکار ضدایرانی و ضدارمنی را با هدایت اسرائیل دنبال میکرده است و یک پروژه بزرگی که اسرائیل بر عهده رئیسجمهور باکو گذاشته بود را در کنفرانس امنیتی مونیخ پیگیری کرده است.
بیشتر بخوانید: نقشه جدید علیاف برای تهران
علیاف، به دنبال حذف ایران از کریدورهای انتقال کالا و انرژی
او با بیان این که اجزای این پروژه ضدایرانی، ضدارمنی بسیار گسترده است، گفت: دستورکاری که او پیگیری میکند، تلاش برای دور زدن ایران و حذف ایران از کریدورهای انتقال کالا و انرژی است؛ چنانچه علیاف در میزگردی در ارتباط با امنیت انرژی در کنفرانس مونیخ شرکت و در آنجا تلاش کرد جایگاه باکو را به عنوان تأمین کننده گاز اروپا که میتواند با این کار به حفظ امنیت اروپا کمک کند، تثبیت کند.
بیشتر بخوانید: الهام علیاف به ایران اعلام جنگ کرد؟/ویدیویی جنجالی
موحدیان با بیان اینکه این نقشی است که آمریکا و رژیم صهیونیستی دوست دارند باکو ایفا کند تا از یک طرف امنیت انرژی صهیونیست ها تأمین شود و هم کشورهای اروپایی بتوانند با کمک باکو به گاز دسترسی داشته باشند و وابستگیشان را به گاز روسیه کاهش دهند، ادامه داد: البته باکو آنقدر گاز ندارد که بخواهد این کار را انجام دهد و با همکاری ترکیه که می خواهد هاب گاز منطقه شود، قصد دارد از ظرفیت گاز ترکمنستان هم استفاده کند. بنابراین تلاش برای کنار گذاشتن ایران از کریدورهای انتقال انرژی و کالا که در این راستا می خواهند جنوب ارمنستان را هم اشغال کنند، یکی از اهداف ضدایرانی علیاف در جریان برگزاری این کنفرانس بود.
این کارشناس مسائل قفقاز با بیان اینکه علیاف در حاشیه این کنفرانس با رئیس بانک سرمایهگذاری اروپا دیدار و بر افزایش صادرات آذربایجان به بازار انرژی اروپا تأکید کرد، افزود: نکته دیگری هم که علیاف در این دیدار تأکید کرد و نشان میدهد که دوست دارد بازیگر برتر انرژی شود، تأکید بر تولید انرژی های تجدیدپذیر بادی از طریق ایجاد مزارع توربین های بادی در ساحل دریای کاسپین است که با همکاری گرجستان، رومانی و کردستان در دست پیگیری است و اکنون میخواهند با ظرفیت ۲۵ گیگابایت انرژی تولید کنند.
تلاش علیاف برای افزایش وابستگی باکو به اسرائیل
موحدیان همچنین به دیدارهای علیاف با مقامات اسراییل در حاشیه این اجلاس اشاره کرد و گفت: تعدد دیدارهای علیاف با مقامات وابسته به اسرائیل در این کنفرانس امنیتی جالب است. رئیسجمهور آذربایجان با وزیر دفاع اسرائیل دیدار کرد و به نظر میرسد با توجه به تحولات اخیر در ترکیه از جمله وقوع زلزله در این کشور و مشکلات و گرفتاریهایی که اردوغان در پی این تحولات با آن روبرو شده است، رژیم باکو تلاش دارد وابستگی خود را به اسرائیل افزایش دهد و در واقع بر وجود یک حامی به اسم اسرائیل تاکید کند که در برابر ایران میتواند از باکو حفاظت کند؛ چنان که در دیدار علیاف با وزیر دفاع اسرائیل بر توسعه همکاریهای دفاعی، فنی و نظامی بین دو طرف و بر اهمیت برپایی سفارت باکو در اسرائیل که باعث توسعه روابط بین آذربایجان و اسراییل میشود، تاکید شد و این حامل پیام روشنی برای ایران است.
او با بیان اینکه علیاف در این کنفرانس با «پیناس گلداشمیت» رئیس کنفرانس خاخام های اروپایی دیدار کرد و در آنجا هم بحث های مشابهی در مورد اهمیت جامعه یهودی باکو مطرح شد، در همین ارتباط تاکید کرد: تقویت محور ضدایرانی تابع اسرائیل در این کنفرانس در دستور کار بود و دیدار رئیس دولت اقلیم کردستان عراق با علیاف و اعلام تأسیس کنسولگری باکو در کردستان عراق نشاندهنده این همکاری است.
موحدیان ادامه داد: علیاف همچنین در این دیدار بر ایجاد یک سازوکار سهجانبه همکاری بین باکو، ترکیه و اقلیم کردستان تأکید کرد، در واقع آنها تلاش میکنند که حلقه های ضدایرانی را در مرزهای مختلف ایران شکل بدهند. در مرز باکو با ایران، شاهد حضور مستقیم صهیونیست ها هستیم. در اقلیم کردستان هم حضور دارند و اکنون با تأسیس کنسولگری باکو در کردستان عراق، قرار است این همکاریهای امنیتی، اطلاعاتی و اقتصادی گسترش پیدا کند و فضای امنیتی، اطلاعاتی علیه ایران ناامن شود.
او در این ارتباط مدعی شد: باید این پدیده را در کنار مسافرت علیاف به آلبانی و همکاری با گروهک منافقین و اعلام رسمی پیوند علیاف با رضا پهلوی و همکاریهایی که قبلاً رژیم علیاف با جدایی طلبان، تجزیهطلبان و پانترکها و... داشته است، دید.
موحدیان با اعتقاد بر این که در واقع اسرائیل می خواهد یک هم افزایی بین قوم گرایان پان ترک و قوم گرایان پان کرد ایجاد کند و انرژی این تجزیه طلبان ضد ایرانی با مساعدت رئیس دولت اقلیم کردستان افزایش پیدا کند و اینها در کنار هم علیه ایران فعالیت کنند، تصریح کرد: تلاش دیگری که علی اف در این کنفرانس داشت این بود که تصویر خود به عنوان یک فرد متجاوز و جنگ طلب را ترمیم کند و این را از طریق دیدار سه جانبه با مقامات ارمنستان و به واسطه گری رئیس اتحادیه شورای اروپا و وزیر خارجه آمریکا انجام داد.
این کارشناس مسائل اوراسیا با بیان اینکه محور کار دیگر علیاف در این نشست، تلاش برای تقویت توان نظامی آذربایجان بود، خاطرنشان کرد: علیاف در این کنفرانس در کنار کمک هایی که از اسرائیل در این زمینه دریافت کرده دیدار مهمی هم با مدیر اجرایی شرکت لئوناردو ایتالیا داشت؛ لئوناردو شرکتی چند ملیتی است که انواع جنگ افزارها را می سازد؛ در حوزه هوا و فضا و امنیت اطلاعات فعال است و یکی از بزرگترین پیمانکاران صنایع دفاعی جهان است. این دیدار حتماً با هدف تقویت توان نظامی رژیم علیاف انجام شده است و ما می دانیم ایتالیایی ها در حوزه انرژی و فعالیت های امنیتی با رژیم علیاف همکاری دارند. این هم جنبه دیگر رویکرد ضدایرانی-ضدارمنستانی باکو در این اجلاس بود که علیاف تعقیب می کند.
موحدیان با بیان اینکه مسئله دیگری که باید به آن توجه شود و شاید به طور مستقیم به ایران مربوط نباشد اما به طور غیر مستقیم، امنیت ایران را به خطر می اندازد این است که علیاف در این کنفرانس در دیدارها و گفتوگوهای خود بر ضرورت پاکسازی بخشی از منطقه قره باغ، تلاش برای ایجاد کریدور زنگزور به آن سبک که خودش می خواهد و... تاکید کرد، در بخشی دیگر از صحبت های خود در این مصاحبه اظهار کرد: رییس جمهور آذربایجان همچنین در گفتوگو با رسانه ها قصد داشت القا کند که مقامات ایرانی در حمله به سفارت آذربایجان در تهران دخالت داشتند در حالی که می دانیم که این حادثه، یک اقدام فردی با انگیزه های کاملاً شخصی بوده و تلاش آن فرد، ربطی به دولت ایران نداشته و دولت باکو با اقداماتی که انجام داد این زن با همراهی برادرانش و همکاری سفارت باکو مخفیانه و بدون اجازه از همسر ایرانی و بدون پاسپورت از ایران خارج شد و به باکو برده شد و این فرد به علت اینکه پاسخ درستی هم از سفارت آذربایجان در این ارتباط دریافت نکرد، دست به این اقدام غیرقانونی زد و به سفارت باکو حمله کرد.
هدف اصلی علیاف، کور کردن مسیر دیپلماسی با ایران است
او با اعتقاد بر اینکه کل این پروژه را میتوانیم یک پروژه آمریکایی-اسرائیلی برای مسدود کردن مسیر دیپلماسی با ایران و ایجاد یک فضای جنگی و تنشآلود علیه تهران بدانیم که با توجه به جاهطلبی و محاسبات غلطی که علیاف دارد، آمریکا و اسرائیل ایفای این نقش را بر دوش علیاف گذاشته اند، گفت: هدف اصلی که علی اف دنبال می کند کور کردن مسیر دیپلماسی با ایران است. در این قضیه یک تقسیم کاری هم بین علیاف و رضا پهلوی (پسر شاه) اتفاق افتاد، در شرایطی که علی اف شخصاً مصاحبه کرد و مسئولان ایرانی را در این ماجرا دخیل دانست و خواستار محاکمه آنان شد، رضا پهلوی هم یک پاس گل به علی اف داد و به صراحت از روابط درخشان با باکو در زمانی که او مسئولیت بر عهده بگیرد صحبت کرد و ماجرای تأسف آور این بود که رسانههای باکو ادعا کردند، رضا پهلوی مدعی شده و گفته است که هر کسی در ایران زندگی می کند باید به ساکنان آذربایجان جنوبی احترام بگذارد، این جمله را رسانههای باکو از رضا پهلوی نقل قول کردند و علیرغم اینکه چند روز از نسبت دادن این گفتگو به رضا پهلوی می گذرد، تکذیب نشده است و این نشان دهنده این است که دستور کار پنهانی بین علیاف و رضا پهلوی وجود دارد و این فرد علیرغم ادعایی که نسبت به ایران دوستی دارد، اهمیتی به تمامیت ارضی ایران نمی دهد چرا که او قبلا نیز با «مهتدی» رئیس گروهک کومله هم نشستوبرخاستهای مکرر داشته است.
او با بیان اینکه بنابراین اصرار رئیس جمهور باکو بر تروریستی بودن این اقدام نشان دهنده این است که وی اجرای یک پروژه ضدایرانی را بر عهده گرفته و قصد دارد مسیر دیپلماسی با ایران را مسدود کند، گفت: در این ماجرا شاهد یک نوع فرافکنی نیز هستیم روایتی که باکو ارائه داده است، روایت مخدوشی است. مثلا خود علی اف گفت این تروریست در زمانی که داخل سفارت بود چرا خلع سلاح نشده بود؟ این یک مغالطه است. چرا که تامین امنیت داخل سفارت هر کشوری، به عهده همان کشور است و به کشور میزبان ربطی ندارد. اینکه در داخل سفارت چرا خلع سلاح نشده به خودشان مربوط است. علی اف همچنین به دروغ ادعا کرده که پلیس در برخورد با این فرد، اهمال کرده است و مصاحبه هایی که ایران برای شفاف سازی ماجرا داشته است را به این تعبیر کرده که فرد مهاجم به سفارت باکو توسط یکی از نهادهای وابسته به ایران فرستاده شده است، این در حالی است که وقتی ایران در این زمینه مصاحبه صریح با ضارب و توضیحات کافی در مورد این ماجرا در ساعات اولیه این حمله نشان داده، بیانگر این موضوع این است که ایران به دنبال شفاف سازی است وهیچ ریگی به کفش ندارد.
موحدیان در ادامه با بیان این که مشاهده می کنیم زنی که به نوعی تمام این ماجراها مربوط به او بوده است و به خاطر خروج مخفیانه و غیر قانونی این زن، مرد ضارب به این کار غیرقانونی روی آورده، از سوی مقامات کوبا مخفی شده و هیچ مصاحبه ای با او انجام نمی شود و مقامات آذربایجان توضیح نمی دهند چرا به این شکل از ایران خارج شده است، خاطرنشان کرد: جالب بود این خانم که رژیم باکو آن را مخفی کرده است، در یک رسانه آذربایجانی به نقل از او این ادعا مطرح شده که ضارب با حسینیون ارتباط داشته است، بلافاصله سرویس امنیت باکو بیانیه می دهد و خواستار این می شود اطلاعات در این ماجرا با هماهنگی این سرویس منتشر شود و این خود نشان میدهد رویکرد باکو به این ماجرا پروژه امنیتی است ، در حالی که باکو در شرایط مشابه چنین سیاستی نداشته است؛ چنان که وقتی یک عده از مخالفان دولت علیاف در لندن به سفارت باکو حمله کردند، بالکن سفارت را اشغال کردند و شعارهای ضد حکومت دیکتاتوری علیاف سردادند؛ باکو در برابر انگلیس چنین رویکردی نداشت و خواستار حل مسالمت آمیز ماجرا شد و قضیه به سرعت فیصله داده شد. اما در مورد ماجرای ایران، نوع رفتار مقامات آذربایجانی بیانگر این است که در واقع باکو از خود در این زمینه اختیاری ندارد و اوامر اسرائیل را می خواهد در رابطه با ایران پیاده کند و یک نوع تقسیم کار را بین باکو و اسرائیل در این ماجرا شاهد هستیم.
این کارشناس مسائل قفقار در پاسخ به این سوال که باید واکنش مقامات جمهوری اسلامی ایران به این گونه اقدامات علیاف چه باشد، اظهار کرد: مشکل اصلی و اساسی که در این خصوص وجود دارد، این است که افرادی که در حوزه روابط ایران با باکو تصمیم گیری و سیاست گذاری میکنند، اصولا فهمشان از ماجرا اشتباه است. آنها رفتار ضدایرانی باکو با جمهوری اسلامی ایران را به یک سوءتفاهم تقلیل میدهند که با یک مذاکره قابل حل است و متاسفانه این رویکرد در دو دهه اخیر بر روابط ایران و باکو به صورت جدی حاکم شده است.
او با اعتقاد بر اینکه باکو به صورت مکرر به ایران اتهام می زند و در چند حوزه ضد ایرانی کار می کند، ادامه داد: حذف ایران از کریدور انتقال کالا و انرژی، همکاریهای اطلاعاتی و امنیتی با اسرائیل علیه تهران، حمایت از تجزیه طلبی، پان ترکیسم، قوم گرایی، تشیع زدایی، باز کردن پای نیروهای تکفیری ،ضد ایرانی و تجزیه طلب به مرز ایران، ایجاد نفرت در بین مردم آذربایجان علیه ایران با ایجاد و ارائه یک روایت تحریف شده از تشیع ملیگرایانه که هیچ پیوندی با آموزه های شیعه ندارد از جمله اقدامات ضدایرانی باکو است ولی مقاماتی که در ایران در این حوزه تصمیم گیرنده هستند، اطلاع رسانی دقیق و درستی در طی دو دهه گذشته در این ارتباط نکرده اند و به جای اینکه بر اساس واقعیات، سیاست گذاری درستی در این زمینه صورت بگیرد، مشکل را به گردن ایران انداختهاند و توقع داشته اند ایران در مقابل تمام این گستاخیها کوتاه بیاید و عذرخواهی و سکوت کند. علت این مسئله هم ترکیبی از علقه های عاطفی برخی از این افراد است که عمدتا آذری هستند و فکر می کنند با رویکرد کدخدامنشانه میتوانند باکو را آرام کنند و برخی از این افراد هم دارای روابط و علائق اقتصادی هستند و این دلیلی است که نخواهند در مقابل دولت باکو قاطعیت نشان دهند.
موحدیان با تاکید بر اینکه در برابر این رویکردها ،باید یک رویکرد رسانه ای مناسبی داشته باشیم، افزود: باید در مورد ماهیت عملکرد رژیم باکو و دلایل این عملکرد به طور گسترده از طریق رسانه های جمعی به مردم اطلاع رسانی شود، صداوسیما، شبکه سحر باید در این زمینه برای آذریهای خودمان و جمهوری آذربایجان فعالانه تر عمل کنند و به آنها اطلاع رسانی کنند تاکنون با یک خلاء اطلاع رسانی و آگاه سازی مواجه بوده ایم و این مسئله باعث شده که روایت ما از واقعیت نه در داخل کشور و نه در جمهوری آذربایجان به خوبی شنیده نشود.
او با بیان اینکه در این زمینه باید یک سری اقدامات عمیق تر هم انجام دهیم، تصریح کرد: یکی از اقدامات عمیق این است که باید توان تأثیرگذاری و فشار باکو بر جمهوری اسلامی ایران کاهش پیدا کند و یکی از روشها این است که مسیرهای کریدوری و ترانزیتی خود را متنوع کنیم. یک سری از افرادی که نزدیک به باکو هستند و در نهادهای مختلف ما مثل سازمان برنامه و بودجه، وزارت راه و... هستند، متأسفانه مدعی هستند که تنها مسیر کریدوری شمال ایران باید از جاده رشت- آستارا باشد در حالی که علاوه بر راه آهن رشت- آستارا که به این زودی هم تکمیل نخواهد شد، باید مسیرهای کریدوری متنوعی را طراحی کنیم که وجود این مسیرها به عنوان جایگزین طمع باکو را کم کند و آنها بدانند اگر بخواهند در انتقال اقلام صادراتی ایران از طریق مرز آستارا کارشکنی کنند، ایران مسیرهای متنوع دیگری را برای دورزدن آنها در اختیار دارد و طمع باکو برای گستاخی کاهش پیدا می کند. باید مسیر راه آهن «اینچه برون» را فعال کنیم. این مسیر، اکنون فقط تا گنبد کابوس آمده و خطوط این راه آهن باید از مسیر آزادشهر و بعد شاهرود به شبکه ریلی سراسر ایران متصل شود و فعال تر شود. علاوه بر این مسیر باید از ظرفیت دریای کاسپین برای انتقال کالا و صادرات استفاده کنیم، این ظرفیت الان محدود است به این علت که ناوگان شناوری ما در دریای کاسپین فرسوده است و هم شناورهای ما کم است.
این کارشناس مسائل قفقاز همچنین با بیان اینکه مسیر ریلی ایران باید به منطقه آزاد تجاری دریای کاسپین وصل شود، افزود: خوشبختانه تا بهار سال آینده گفته شده که این ریل وصل خواهد شد، علاوه بر این اسکلهای که برای کشتی های "رورو" در نظر گرفته شده باید زودتر تکمیل شود. الان دو سال است که با پیشرفت ۴۵ درصدی متوقف شده است. با تکمیل این اسکله، صادرات و واردات کالا از دریای کاسپین به بندر آزاد کاسپین در حوالی بندرانزلی راحت تر خواهد شد. این دو مسیر را باید تکمیل کنیم. باید یک مسیر جایگزین سوم از طریق جمهوری ارمنستان ایجاد کنیم. جمهوری ارمنستان هم معادن زیادی در جنوب خود دارد و حضور ترانزیتی ایران و حضور اتباع ایران در این جنوب این کشور می تواند نقشه های ترکیه، اسرائیل و باکو را برای اشغال این منطقه و ایجاد کریدور جعلی زنگزور و ایجاد دالان تورانی ناتو برای قطع مرزی ایران و ارمنستان و محاصره ایران توسط کشورهای ترک را دور بزند. مسیر چهارم می تواند مسیر باکو و تکمیل راه آهن رشت- آستارا و وصل شدن ایران به روسیه از طریق راه آهن آذربایجان باشد، البته این باید یکی از گزینه ها باشد که باکو بداند اگر بخواهد گستاخی کند ما مسیرهای متنوعی را در اختیار داریم.
موحدیان با بیان اینکه علاوه بر تکمیل مسیرهای ریلی و توجه به دریای کاسپین، کار دیگری که باید انجام دهیم این است که باید با گروههای قومی که در جمهوری آذربایجان هستند و علقه عاطفه و دلبستگی به جمهوری اسلامی ایران دارند، ارتباطاتمان را تقویت کنیم، اظهار کرد: تالشیهایی که در سواحل دریای کاسپین زندگی می کنند و مناطق نفتی و گازی جمهوری باکو همه زیر پای آنها است، باید با تالشیها ارتباط برقرار کنیم و با توجه به اینکه هم باکو و هم ترکیه با سیاست گذاری رسانهای یکپارچه تلاش می کنند مردم استانهای آذرینشین را علیه جمهوری اسلامی ایران تحریک کنند و به دنبال تقویت گرایشهای هویتی، قومی، مذهبی و تجزیهطلبانه هستند، باید هشدار دهیم که اگر باکو بخواهد این کار را انجام دهد، ظرفیت های خوبی در جمهوری باکو در این زمینه وجود دارد و ما می توانیم از تالشی ها دعوت کنیم یک دفتر نمایندگی در ایران و تهران تأسیس کنند تا پاسخی به تأسیس دفتر جمهوری جعلی ترکیه «گویچا زنگزور» داده شود که در آنکارا پایتخت ترکیه این کار انجام شد و این نشان می دهد محرک اصلی برخی از این اقدامات هم ترکیه است.
او با بیان اینکه در این چارچوب باید حمایت و همراهی خود را از کردها و علویهای ترکیه بیشتر کنیم، گفت: باید همکاری های نظامی خود را با ارمنستان تقویت کنیم و رزمایش مشترک برگزار کنیم و تقویت تشکل حسینیون آذربایجان هم به عنوان نیرویی که می تواند فعالیت فرهنگی، آموزشی و هویت بخش و مذهبی در قبال جمهوری آذربایجان داشته باشند، در دستور کار قرار بگیرد. در مورد تالشی ها و اقلیت هایی که در آنجا هستند، تأکید کنیم که آنها حق دارند آموزش ببینند. باید کتبی به زبان محلی آنها منتشر شود. نباید به آنها تبعیض شود و اگر قرار است به آنها ظلم شود، ایران می تواند از آنها حمایت کند و فعالیت های آنها را سازماندهی کند.
موحدیان با تاکید بر اینکه در حوزه دیپلماسی عمومی باید در آسیای مرکزی و قفقاز بیشتر فعال شویم، ادامه داد: باکو سوابق سیاه و تاریکی در زمینه شکنجه و اعدام میلیونها شیعه، تخریب مساجد، ممنوع کردن برگزاری آئین های مذهبی مثل عاشورا را دارد. باید کشتار تاریخی «نارداران» را پیگیری قضایی کنیم. نارداران یک شهر در ۲۸ کیلومتری شمال شرقی باکو است که یکی از کانون های حرکت اسلامی در قفقاز جمهوری آذربایجان بوده و در واقع رژیم باکو حدود ۱۰ سال پیش کشتار وحشیانه ای در آنجا راه انداخت. باید نخبگان شیعه آذربایجانی به مراکز علمی، دانشگاهی و حوزوی مان جذب کنیم و آنها را تربیت کنیم. باید آثار علمی، فرهنگی و هنری به زبان آذری با اولویت هویت بخشی به شیعیان شمال ارس تألیف کنیم. بازتولید هویت ایرانی در این مناطق داشته باشیم و توضیح بدهیم که آنها تمام آداب و رسوم و فرهنگ و تمدن خود را از ایران گرفته اند نه از ترکیه، باید نمادهای اسلامی ایرانی در جامعه هدف (شمال ارس) تولید و توزیع شود و شبهاتی که وجود دارد را از طریق ظرفیت اینترنت و شبکه های اجتماعی پاسخ دهیم. نهادها و سازمان های مردم نهاد، انجمنهای ایرانی، مجموعههای دولتی باید سکوتشان را در مقابل تحریف تاریخ و تحریف مذهب شیعه بشکنند و به تحریف ها به شیوه های مناسب از طریق تولید فیلم، سریال، نگارش کتاب، شعر و روشهای هنری پاسخ دهند.
بر این موضوع که در برخی از این مناطق برای بازگشت به سرزمین جدا شده از ایران به عنوان سرزمین مادری مطالبه وجود دارد، تاکید کنیم و اثرگذاری بر افکار عمومی داشته باشیم تا بتوانیم باکو را به عقب برانیم و مقامات این کشور متوجه شوند که اگر بخواهند رفتارهای خصمانه و تحریک آمیز علیه تمامیت ارضی ایران و ملیت جمهوری اسلامی ایران داشته باشد، حتماً ما قادر به پاسخگویی متقابل هستیم.
این کارشناس مسائل قفقاز همچنین با بیان این که از طرفی دیگر باید سیاستهای فرهنگیمان را در استان های آذری خودمان تقویت کنیم، گفت: مثلا می توانیم براساس قرائت جمهوری اسلامی ایران از واقعیت منطقه قفقاز، واحدهایی را در دانشگاههای این مناطق بگنجانیم، در مدارس یکسری آموزشهایی با هدف تقویت هویت ایرانی و اسلامی انجام شود که اثرات تحریکات رسانهای و قومی، زبانی و خارجی و تحریفات تاریخی که توسط باکو انجام میشود، کاهش پیدا کند.
علیاف، رژیم باکو را به شعبه تازه اسرائیل در مرز ایران تبدیل کرده است
او با اعتقاد بر اینکه الهام علی اف، رژیم باکو را به یک غده سرطانی و به یک شعبه تازه اسرائیل در مرز ایران مبدل کرده و قصد دارد این سیاست را با همکاری اسرائیل در کردستان عراق پیاده کند و ضرورت دارد هوشیاری خود را در ایران در این ارتباط حفظ کنیم، تصریح کرد: در مورد کسانی که پرونده سیاست خارجی ایران در ارتباط با باکو را هدایت میکنند، بخش عمده آنها ضرورت دارد، نگرش خود را عوض کنند و اگر بر رویه های فعلی اصرار دارند، به نظر می رسد آنها نمیتوانند سیاست درستی را قبال باکو که متضمن حفظ امنیت ملی و منافع ملی جمهوری اسلامی ایران باشد، شکل دهند. امید است این افراد کنار گذاشته شوند و افراد تازه نفسی که بتوانند سیاست درستی را در قبال گستاخی های باکو در پیش بگیرند، به جای این افراد منصوب شوند تا سیاست و ریلگذاری کشور را در قبال جمهوری باکو به طور کامل عوض کنند تا بتوانیم یک سیاست کنشی فعال و موفق را در قبال گستاخیها باکو در پیش بگیریم.
ارسال نظر