انتخابات ترکیه؛ اردوغان یا قلیچدار اوغلو؟
شرایط به نفع مخالفین اردوغان است. اردوغان نزدیک به ۴۰ درصد و قلیچدار اوغلو ۴۵ درصد آرای مردم را در اختیار دارد.
شواهد نشان می دهد که ترکیه در آستانه یک تحول سیاسی – اجتماعی بسیار مهم قرار گرفته و اگر اتفاق عجیب و غریب و حادثه غیرمترقبهای روی ندهد، مخالفین، قالی را از زیر پای اردوغان و باغچلی، بیرون می کشند.
کمتر از ۲۰ روز دیگر به برگزاری حساس ترین انتخابات ترکیه باقی مانده است. ناظران سیاسی معتقدند که این یکی از سرنوشت سازترین انتخابات های تاریخ جمهوری ترکیه است و تکلیف بسیاری از روندها و تحولات سیاسی در آینده را مشخص خواهد کرد.
برای حضور در سیزدهمین دوره انتخابات ریاست جمهوری ترکیه، چهار نامزد نهایی از جمله رجب طیب اردوغان از سوی ائتلاف جمهور، کمال قلیچداراوغلو از سوی ائتلاف ملت، محرم اینجه از سوی حزب مملکت و سینان اوغان از سوی ائتلاف آتا معرفی شدهاند. وضعیت اقتصادی در پی کاهش ارزش پول ملی و همچنین زلزله اخیر و مشکلات متعاقب آن سوال های زیادی را در خصوص آینده سیاسی اردوغان به وجود آورده است. کفه ترازو به نفع کدام نامزد سنگینی می کند؟ آیا رقابت اصلی بین اردوغان و قلیچداراوغلو است؟ احتمال کشیده شدن انتخابات به دور دوم تا چه متحمل است؟
برای بررسی بیشتر موضوع با محمدعلی دستمالی پژوهشگر حوزه ترکیه گفتگو کرده ایم که در ادامه مشروح آن را می خوانید:
ارزیابی شما از آخرین تحولات انتخاباتی ترکیه چیست؟
تا اینجای کار، شرایط به نفع مخالفین اردوغان است. اردوغان نزدیک به ۴۰ درصد و قلیچدار اوغلو ۴۵ درصد آرای مردم را در اختیار دارد و احتمالا ۵ درصد هم می ماند برای دو نامزد دیگر. این یعنی احتمال کشیده شدن انتخابات به دور دوم. در کل، با توجه به تبعات سنگین بحران اقتصادی و وحدت ۶ حزب مخالف علیه اردوغان، کار برای آکپارتی، بسیار دشوار شده است. البته چنین چیزی به این معنی نیست که کار یکسره شده و قلیچدار اوغلو برای رسیدن به پیروزی، چک تضمین شده در جیب دارد.
این فضای پر تنش و دوقطبی که در ترکیه به وجود آمده، هر آن ممکن است کا را به سوی یک غوغای خارج از کنترل و امنیتی سازی ببرد. تا حالا به چند ساختمان حزب جمهوری خلق و حزب خوب حمله شده و در بسیاری از شبکه های اجتماعی فضای مجازی نیز، هواداران اردوغان در حال تهدید و ترغیب رقبا هستند.
پیداست که خود اردوغان نیز با این فضا مخالف نیست و به عبارتی دیگر، به طور ضمنی و غیرمستقیم، دوقطبی را تقویت می کند. اما در شرایط عادی و طبیعی، هیچکدام از موسسات نظرسنجی گزارشی بیرون نداده اند که دالّ بر احتمال پیروز شدن اردوغان باشد. شواهد نشان می دهد که ترکیه در آستانه یک تحول سیاسی – اجتماعی بسیار مهم قرار گرفته و اگر اتفاق عجیب و غریب و حادثه غیرمترقبه ای روی ندهد، مخالفین، قالی را از زیر پای اردوغان و باغچلی، بیرون می کشند.
چرا بر احتمال امنیتی شدن فضا و محتمل بودن بروز یک اتفاق پیش بینی نشده تاکید می کنید؟
ببینید! به عنوان یک فرد آشنا به مسائل ترکیه، از سال ۲۰۰۲ میلادی که حزب عدالت و توسعه یا آکپارتی به قدرت رسیده، تحولات ترکیه را با دقت پیگیری کرده ام و مطالعاتی هم در مورد تاریخ عثمانی و تاریخ جمهوری ترکیه دارم. چیزی که من در این سال ها آموخته ام، این است که فضای سیاسی ترکیه، خیلی وقت ها کارت هایی رو می کند که ممکن است یک کارشناس یا تحلیل گر آشنا به این حوزه را نیز شگفت زده کند
به عنوان مثال، به خوبی به یاد دارم وقتی که محسن یازیجی اوغلو سیاستمدار ملی گرا و رهبر حزب ملی گرای وحدت بزرگ، در یک حادثه نمایشی سقوط هلیکوپتر کشته شد، در همان دقایق نخست، تمام تجهیزات مخابراتی و الکترونیکی هلیکوپتر توسط مامورین ناشناس از جا کنده شد و از صحنه حادثه به مکانی نامعلوم منتقل شد تا امکان هیچ نوع تحقیق و پیگیری روشنی وجود نداشته باشد. به خوبی به یاد دارم که آقای بلنت آرنچ از مردان قدرتمند حزب عدالت و توسعه اعلام کرد که دولت اجازه نمی دهد این پرونده در دهلیزهای تاریک آنکارا فراموش شود.
وقتی هم که هرانت دینک روزنامه نگار ارمنی را در یکی از خیابان های استانبول کشتند، مقامات گفتند؛ مجازات قاتلین، بخشی از تعهدات اخلاقی و ناموسی دولت است. خوب! چه اتفاقی افتاد؟ هیچ. هر دو پرونده مسکوت ماند. اینها فقط مربوط به دوران اقتدار حزب عدالت و توسعه نیست و در گذشته نیز بسیاری از سیاستمداران و مقامات نظامی و امنیتی، به راحتی از میان برداشته شده اند.
این تیپ رفتارها الزاما ربطی به دولت و حزب حاکم و نهادهای رسمی ندارد و گروه ها و انجمن ها و دست پنهان ها و کنشگرانی وجود دارند که ممکن است دست به هر کاری بزنند. در روز روشن به قلیچدار اوغلو حمله فیزیکی صورت گرفت، در یکی از استان ها به مرال آکشنر حمله شد، در استانبول و آنکارا به ساختمان احزاب مخالف، تیراندازی شد، در ساختمان حزب دموکراتیک خلق ها در ازمیر، یک فرد مسلح ملی گرا که با حمایت سرویس اطلاعاتی میت، مدتها در سوریه و در کنار معارضین اسد حضور داشت، یک دختر جوان کُرد را از پای درآورد، در روز روشن علاالدین چاکیجی که به عنوان یک قاتل سیاسی خطرناک شناخته می شد به محض آزادی از زندان به دیدار دولت باغچلی شریک اردوغان رفت!
با این حال، همه چیز عادی است و آب از آب تکان نمی خورد. اتفاقا سلیمان سویلو وزیر کشور کابینه اردوغان که مسئول اصلی حفظ امنیت انتخابات است، خود به آتش بیار معرکه تبدیل شده و همه را تهدید می کند. اینها موارد و مصادیقی است که نشان می دهند ترکیه، هم در حوزه پیدا و رسمی یعنی در دولت و نهادهای حقوقی و امنیتی و هم در گستره پنهان و زیرزمینی، همواره ظرفیت آن را دارد که با یک خبر و حادثه ناگهانی، همه را مبهوت کند.
به قول آن ضرب المثل ترکی که می گوید «گرگ در هوای مه آلود بیرون می زند»، اگر فضای دوقطبی شده کنونی ترکیه دچار شوک و ضربه ناگهانی شود، بسیاری از پیشبینی ها و تحلیل های فعلی ما، نقش بر آب خواهند شد! اما اگر انتخابات در مسیر عادی و امن پیش برود، ماندن اردوغان بر اریکه قدرت، یک گزینه بعید و بسیار دور از ذهن است.
برخی کارشناسان معتقدند اردوغان تا زمان برگزاری انتخابات برگ های خود را یکی یکی رو می کند. بحث گاز رایگان به مردم ترکیه و ساخت ساختمان های ضد زلزله و.... از نظر شما مهمترین مسائلی که اردوغان برای جمع آوری آرا می تواند روی آن مانور دهد چیست؟
هیچکدام از رهبران سیاسی ترکیه، به اندازه اردوغان، انتخابات شناس و انتخابات باز نیست! این آدم در سه دهه گذشته، همیشه در حال رهبری یک جریان حرفه ای هدایت انتخاباتی بوده و به خوبی به چم و خم کار انتخابات و رسانه آشناست. او تجارب فراوانی دارد و خیلی خوب می داند که در کدام منطقه و استان، با توزیع چه مقدار زغال سنگ، پول نقد یا توزیع لوازم خانگی و تراکتور و غیره و ذالک، می توان بیشترین کرسی های پارلمانی را در اختیار گرفت.
البته نمی خواهم بگویم همه پیروزی های اردوغان و حزب عدالت و توسعه به خاطر توزیع رانت و پول و رشوه انتخاباتی بوده است. خیر. این رهبر سیاسی و حزب او، بارها رای حلال هم گرفته اند! اما خوب ...آکپارتی، حزب کهنه کار و قدرتمندی است و هر جا لازم بداند، برای رسیدن به پیروزی، از ابزار پول و قدرت هم استفاده می کند. اما این بار، فضا متحول شده است. چرا که اولا اقتصاد ترکیه، هرگز به این اندازه بحران زده و تورم زده نبوده است.
دوم این که سنکنجبینِ خرید ده ها مجموعه عظیم رسانه ای مستقل و بخش خصوصی ترکیه توسط رفقای اردوغان و تبدیل آنها به تریبون حامی دولت، صفرا فزوده و باعث شده که احزاب رقیب، با صرف بودجه هایی به مراتب کمتر و هزینه ناچیز، با استفاده از رسانه های اینترنتی و فضای مجازی، میدان را به گونه ای دیگر مدیریت کنند. سابق بر این، ترکیه صاحب سه نوع رسانه بود. مجموعه رادیو تلویزیونی تی.آر.تی که محتاطانه از دولت و حزب حاکم حمایت می کرد، مجموعه کوچکی از رسانه های مستقل محافظه کاران حامی اردوغان و مجموعه قدرتمند و عظیم رسانه های بخش خصوصی تحت امر لاییک ها و کمالیست های غربگرا که با قدرتی مثال زدنی، حزب حاکم را به چالش می کشیدند. اما حالا چنین نیست. ما در ترکیه، ده ها شبکه تلویزیونی داریم که همه یکدست و مشابه هم، شب و روز به نفع اردوغان حرف می زنند.
برخی از نزدیکان اردوغان از جمله همین آقای دمیر اورن رفیق گرمابه گلستان او، با صرف هزینه های چند میلیارد دلاری، کل آن رسانه ها را خریدند تا یکصدا به نفع اردوغان و آکپارتی کار کنند. نتیجه چه شد؟ در یک فضای یکدست، فقط هواداران آکپارتی پای تلویزیون می نشینند و تمام مخالفین به فضای اینترنت کوچ کردند و حالا یک تحلیل گر مخالف اردوغان، با صرف هزینه ای کمتر از پانصد لیره در یوتیوب، برنامه ای تولید و بارگذاری می کند که نمونه مشابه آن در شبکه های تلویزیونی حامی اردوغان، ده ها هزار لیره هزینه دارد اما دریغ از اندکی اثرگذاری! بنابراین فضا عوض شده و انتشار اخباری همچون توزیع رایگان گاز و موضوعات مشابه، نمی تواند سایه خطر را از سر حزب اردوغان بردارد.
وضعیت رقبای اردوغان چگونه است؟ آیا رقابت اصلی بین او قلیچدار اوغلو است؟ محرم اینجه و سینان اوغان تا چه حد شانس دارند؟
بگذارید اول درباره محرم اینجه و سینان اوغان صحبت کنیم. اینجه، یک دبیر عادی دروس شیمی و فیزیک در دبیرستان های ترکیه بوده و خیلی دیر وارد صحنه رسمی سیاست شده است. آرای میلیونی او در انتخابات قبلی و در رقابت با اردوغان، صرفا به این دلیل بود که به عنوان نامزد مورد حمایت حزب جمهوری خلق هب میدان فرستاده شده بود. اما او حالا حزب مستقلی تاسیس کرده و در بهترین شرایط ممکن، حتی ۵ درصد هم رای ندارد. اینجه به دنبال بیزینس و چانه زنی است و اگر یک وزارتخانه به او بدهند، همین فردا به نفع قلیچدار اوغلو از صحنه خارج می شود.
اوغان هم یک جوان ملی گرا است که در کل ترکیه، زیر۲ درصد شانس کسب رای دارد و یک رقیب جدی نیست. اما همین دو بازیگر با آرای محدود، کاری می کنند که انتخابات به دور دوم کشیده شود. اگر چه در دور دوم نیز به طور کلی شانس با اردوغان یار است.
اما بالاخره در دنیای سیاست، اتفاقات زیادی روی می دهد! از کجا معلوم، اینجه و اوغان در اقدامی ناگهانی در دور بعدی انتخابات، از اردوغان حمایت نکنند؟ پس هنوز هم حزب عدالت و توسعه روزنه های محدودی دارد و اتاق فکر این حزب، می خواهد حتی از کوچکترین ابزارها نیز استفاده کند. کار به جایی رسیده که اردوغان، دست به دام حزب اسلامی – کُردی هداپار شده است. همه می دانیم که هداپار یک حزب بدنام است که در واقع میراثدار سنت سیاسی تندروانه جریان موسوم به حزب الله ترکیه است که در قتل صدها تن از کردها و ترک ها دست داشته و مرتکب اقدامات افراطی فراوانی شده است. اما حالا اردوغان، این حزب را با خود همراه کرده تا به کمک آنها، رای بیشتری از کردها بگیرد. نمونه دیگر، فاتح اربکان فرزند مرحوم نجم الدین اربکان است. او سیاستمدار خوشنام و معتبری است اما حزب او به نام «دوباره سعادت» حتی کمتر از ۱ درصد رای دارد. ولی اردوغان او را نیز با خود همراه کرده است.
در مورد قلیچدار اوغلو نیز باید گفت؛ به قول ما ایرانی ها، او یک سیاستمدار دنده پهن و صبور است. قلیچدار اوغلو در دو دهه گذشته، همواره کُند و آرام حرکت کرده اما قدم هایش را دوراندیشانه و مطمئن برداشته است. او برخوردار از صفات و ویژگی هایی همچون ساده زیستی و پاکدستی، آرامش و اعتدال، توانایی همراهی با دیگران و معتقد به تکثر و چند صدایی است و به نظر می رسد با خونسردی مثال زدنی خود، توان بیشتری برای جذب همدلی و همراهی مردم دارد.
نقش کُردها را در تعیین سرنوشت انتخابات چگونه ارزیابی می کنید؟
وقتی که درباره کردها صحبت می کنیم؛ باید به یاد داشته باشیم که همه کردها در ترکیه، دارای یک گرایش سیاسی یکدست و مشابه نیستند. بخش قابل توجهی از کردهای ترکیه، هوادار پ.ک.ک و نهادهای زیرمجموعه آن هستند، بخشی دیگر محافظه کار و اردوغانی هستند و بخش محدودی نیز یک جریان ملی گرای سوم هستند.
فکر می کنم خطای راهبردی پ.ک.ک کار دست کردها داد و یک فرصت تاریخی بی مانند را از آنها گرفت. چرا که مذاکرات صلح سال ۲۰۱۳ میلادی بین دولت اردوغان و سران پ.ک.ک، یک دوره مهم و بی نظیر بود که جنگ و درگیری سی ساله را متوقف کرد و امکان عظیمی برای فعالیت سیاسی پارلمانی و پویایی نهادهای مدنی کردها به وجود آورد. به همین دلیل بود که ۸۰ کرسی از ۵۵۰ کرسی پارلمان ترکیه به دست کردهای هوادار پ.ک.ک افتاد و کار به جایی رسید که دولت وقت داوداوغلو نتوانست به تنهایی کابینه تشکیل دهد! این همان مقطع حساسی بود که نهادهای قانونی تحت امر پ.ک.ک و در راس آنها حزب دموکراتیک خلق ها (ه.د.پ)؛ می توانست از تیم اردوغان، امتیاز طلایی بگیرد.
اما به جای آن چه کردند: نخست، همزمان با مذاکرات سیاسی، شاخه نظامی پ.ک.ک حمله کرد تا چند شهر کوچک کردستان ترکیه را فتح کند و جنگ موسوم به جنگ خندق های خیابانی را آغاز کرد. در آنکارا نیز صلاح الدین دمیرتاش خطاب به اردوغان گفت: نمی گذاریم رئیس شوی. داوداغلو و اردوغان نیز شدیدترین حملات نظامی را آغاز کردند و اتفاقا ده ها شهروند غیرنظامی کُرد نیز به دست نظامیان ترکیه کشته شدند و حزب عدالت و توسعه هم به دنبال شراکت با تندروترین جریان ملی گرا رفت که از آغاز مخالف صلح با پ.ک.ک بود! اردوغان بعدها هم در اقدامی غیرقانونی، بیش از یکصد شهرداری استان های کردنشین را از ه.د.پ پس گرفت و به موازات آن، با استفاده گسترده و موثر از پهپادها، پ.ک.ک را زمین گیر کرد.
در نتیجه ه.د.پ الان تبدیل به ابزاری شده که می تواند سنگین ترین شکست ها را بر اردوغان تحمیل کند، بدون آن که هیچ ما به ازای مثبتی برای خود کردها داشته باشد! به عنوان مثال در انتخابات شهرداری ها، در هر سه شهر استانبول، آنکارا و آدانا، این همراهی کردهای هوادار پ.ک.ک بود که موجب شکست اردوغان و پیروزی نامزدهای تحت حمایت قلیچدار اوغلو شد. آیا کردها پس از این همراهی بزرگ و تاریخی، چیزی به دست آوردند؟ خیر. در نتیجه در انتخابات پیش رو نیز، رای کردهای هوادار پ.ک.ک به نفع قلیچدار اوغلو به صندوق انداخته خواهد شد.
اما نه پ.ک.ک، نه عبدالله اوجالان و نه ه.د.پ، مانند سابق، بازیگران موثری برای تحقق مطالبات کُردی نخواهند بود و اتفاقا بیش از پیش در کنار چپ های ترک حضور خواهند داشت. باید این نکته را به درستی ترک کنیم که نهادهای تحت امر پ.ک.ک در صحنه سیاسی ترکیه، چپ گرایی و آرمان های سوسیالیستی را بر ناسیونالیسم کردی ترجیح می دهند و اتفاقا بخش قابل توجهی از سیاستمداران ه.د.پ، یا ترک و عرب هستند یا از کردهایی هستند که نمی توانند به زبان کُردی صحبت کنند.
گفته می شود زنان نیز تاثیر زیادی بر این انتخابات خواهند داشت. نظر شما چیست؟
بگذارید قبل از آن که به ماهیت سیاسی این سوال شما پاسخ دهم، به بُعد اجتماعی – فرهنگی شگرفی اشاره کنم که بسیار تکان دهنده است. ببینید! در طول سال ۲۰۲۲ میلادی در سراسر ترکیه ۳۸۱ زن توسط مردان کشته شدند و شمار کل زنانی که در ۱۵ سال گذشته توسط مردان به قتل رسیده اند، از عدد ۴ هزار و یکصد نفر، فراتر رفته است. نمی دانم آیا در دیگر کشورهای منطقه ما چنین آمارهای تکان دهنده ای وجود دارد یا نه. در هر صورت در ترکیه، رسانه ها و نهادهای مدنی مرتبط با زنان، بسیار فعال هستند و آمارهای دقیق و معتبری در این خصوص منتشر می شوند. اشاره به این حجم بالا زا خشونت علیه زنان، به این دلیل بود که نشان دهیم مشکلات و مطالبات زنان، از مهمترین مسائل روز ترکیه است.
اغلب روایت های سیاسی و تاریخی معاصر، دال بر این است که مرحوم نجم الدین اربکان، نخستین سیاستمدار ترکیه ای است که پتانسیل عظیم نقش آفرینی سیاسی و اجتماعی زنان را کشف کرد. او با تاسی از شیوه تبلیغاتی بسیار اثرگذار و مهم «دیدار خانه به خانه» کاری کرد که کادرهای سیاسی حزب او، به دیدار همه خانواده ها بروند و توجه زنان و دختران را برای مشارکت در انتخابات جلب کنند. حزب عدالت و توسعه نیز میراث دار همین سنت سیاسی است و توانسته زنان را به شکل جدی وارد میدان کند.
حزب جمهوری خلق نیز به عنوان یک حزب قدیمی مدعی دفاع از حقوق زنان، رابطه خوبی با زنان دارد. اما به جرات می توان گفت، هیچ حزبی به اندازه حزب دموکراتیک خلق ها یا ه.د.پ، توان جذب زنان را ندارد. این حزب در بین همه احزاب تاریخ جمهوری ترکیه، رکورد تعداد زنان نماینده پارلمان را شکسته است و به درستی از نیروی زنان استفاده می کند. البته منش ایدئولوژیک عجیبی هم دارد و هر پست ریاستی بر اساس باورهای اوجالان، حتما و الزاما باید در اختیار یک زن و یک مرد باشد.
به عنوان مثال، وقتی که یک مرد شهردار یک شهر کردنشین یا ترک نشین تحت حمایت این حزب انتخاب می شود، باید در کنار خود، یک زن را نیز به عنوان رئیس مشترک یا «هم شهردار» معرفی کند! کل حقوق دریافتی شهردار مرد، با هم شهردار زن تقسیم می شود و در هیچ کدام از تصمیمات و اقدامات خود، بدون مشورت با او، نمی تواند تصمیم بگیرد.
هر زنی هم که شهردار شود باید حتما یک مرد در کنار او باشد! در مورد کلیه نهادهای اقماری پ.ک.ک در ترکیه و سوریه و جاهای دیگر نیز همین فرمول صدق می کند. این قاعده البته در روند تصمیم گیری مشکلاتی به همراه دارد و قدری کُمدی هم به نظر می رسد. اما به هر حال، ترکیب فیمنیسم، چپ گرایی، ایده های اوجالان و مطالبات کُردی، باعث شده که ه.د.پ در سیاست زنان، جایگاه مهمی داشته باشد.
چنین به نظر می رسد در این دوره از انتخابات ترکیه، بخش مهمی از زنان محافظه کار نیز به دلایل اقتصادی از اردوغان و حزب او فاصله گرفته اند و علاوه بر این، لائیک ها، با استقبال زا عضویت زنان محجبه و احترام نهادن به باورهای دینی شان، قواعد بازی را به نفع خودشان تغییر داده اند. پیشبینی من این است که رای زنان، جوانان و رای اولی ها، غالبا به نفع مخالفین اردوغان به صندوق انداخته شود.
ارسال نظر