جزییات قتل مرد جوان در قلهک /قاتلان اجاره ای بخاطر ۲ میلیون آدم کشی کردند
دو مرد که متهم هستند در جریان یک نزاع در محله قلهک با چاقو و قمه مرتکب قتل شدهاند، جزئیات جنایت را شرح دادند. متهمان به خواست دوست خود در این درگیری شرکت کرده بودند و موضوع نزاع ارتباطی با آنها نداشت
۲ جوان شرور که برای گوشمالی مالک یک خودروی سانتافه اجیر شده بودند با ضربات چاقو او را به قتل رساندند و گریختند اما بعد از دستگیری در اولین جلسه بازجویی قتل را به گردن یکدیگر انداختند و گفتند قرار بود برای گوشمالی مقتول ۲ میلیون تومان دریافت کنند
همشهری آنلاین نوشت این جنایت شامگاه شنبه در منطقه قلهک اتفاق افتاد و در جریان آن مردی با ضربات چاقو به قتل رسید. ماجرا از این قرار بود که او بعد از فروختن یک دستگاه سانتافه نتوانسته بود طلب ۸۵۰ میلیون تومانی اش را از خریدار دریافت کند و به همین دلیل با داد و فریاد جلوی خانه مرد بدهکار رفته بود. در این بین مرد بدهکار از ترس آبرویش با یکی از دوستانش تماس گرفت و از او خواست تا چند نفر را برای گوشمالی این مرد به آنجا بفرستند. دقایقی بعد ۲ جوان موتور سوار که چاقو و قمه در دست داشتند خود را به محل حادثه رساندند و با ۸ ضربه چاقو مرد طلبکار را به قتل رسانده و از آنجا گریختند. به دنبال این حادثه ابتدا مرد بدهکار و دوستش دستگیر شدند و با اطلاعاتی که آنها در اختیار پلیس گذاشتند در ادامه ۲ قاتل اجاره ای نیز به دام افتادند. آنها صبح دیروز به شعبه پنحم دادسرای امور جنایی تهران منتقل شده و توسط قاضی محمدجواد شفیعی تحت بازجویی قرار گرفتند. متهمان در ادامه در گفتگویی جزئیات دقیقتری از جنایتی که مرتکب شده اند را بازگو کردند
قرار بود فقط گوشمالی بدهیم
یکی از افراد متهم میگوید هر کدام از دوستانش مشکلی داشت و قصد داشت کسی را گوشمالی بدهد با او تماس میگرفت. آنطور که او میگوید این بار هم قرار بود این مرد گوشمالی داده شود اما به قتل رسید. این متهم در گفتگویی جزئیات بیشتری از جنایت را بازگو کرد.
چطور پایت به این پرونده باز شد؟
۷ سال قبل با جوانی آشنا شدم. با من رفت و آمد داشت و اگر با کسی اختلاف داشت و میخواست او را گوشمالی بدهد به من میگفت و من هم کارش را انجام میدادم. روز حادثه او با من تماس گرفت و گفت که یکی از دوستانش با فرد دیگری درگیر شده و نیاز به کمک دارد. از من خواست برای کمک به او بروم. من هم با دوستش که یکی از دوستانم بود به آنجا رفتیم.
درباره رابطه ات با او بیشتر توضیح بده. او را چطور میشناختی؟
. او هم با محل کار من رفت و آمد داشت و اگر کاهی کاری داشتم از او کمک میگرفتم.
چه زمانی با او به محل حادثه رفتید؟
با موتور به محل حادثه رفتیم. او آنجا بود و او به ما مردی را در پیاده رو نشان داد که سر و صدا میکرد. او گفت فرد مورد نظر او است. اول دوستم از موتور پیاده شد و سراغ او رفت. به او گفت که جمع کن و زودتر از اینجا برو و همان موقع با او درگیر شد. او چند ضربه به او زد و در ادامه من هم چند ضربه با قمه به سمتش پرتاب کردم و نمی دانم ضربه های من باعث مرگش شد یا ضربه های او. همان موقع چند نفر آمدند و پرس و جو کردند که ما گفتیم دعوا ناموسی است و دخالت نکنید. بعد هم سوار موتور شدیم و از آنجا فرار کردیم. قرار بود ما فقط این مرد با گوشمالی بدیم اما او جانش را از دست داد.
بعد از قتل به کجا فرار کردید؟
اول قلیان کشیدیم و بعد به نزدیکی بیمارستان رفتیم. من وارد شدم و یک نفر را دیدم که خیلی شبیه فردی بود که او را با چاقو زده بودیم. او زخمی اما سرحال بود. من هم با خیال راحت از بیمارستان بیرون آمدم و به او گفتم طرف زنده است و خیالت راحت باشد. اما او را با فرد دیگری اشتباه گرفته بودم و نمی دانستم فردی را که با چاقو زده ایم فوت شده است. بعد هم دوستم تماس گرفت و شماره کارت گرفت تا ۲ میلیون تومان برای مان بابت کاری که کرده بودیم واریز کند.
آیا قبلا در روزنامه ها خبرهایی درباره افرادی که بخاطر رفاقت مرتکب قتل شده اند نخوانده بودی؟
اتفاق مدتی قبل خبری در این باره خواندم. با خودم گفتم فردی که بخاطر رفاقت دست به قتل بزند احمق است اما مدتی بعد خودم چنین کاری کردم.
بخاطر رفاقت مرتکب قتل شدم، نه پول
پسر جوان میگوید با اینکه بارها به اتهام درگیری و عربده کشی دستگیر شده بود اما دیگر دور کارهای خلاف را خط کشیده بود و میخواست زندگی سالمی داشته باشد تا اینکه بخاطر رفاقت قبول کرد در این درگیری شرکت کند، اما حالا پشیمان است. گفتگوی ما با این متهم به قتل را بخوانید.
خودت را معرفی کن.
۲۲ سال دارم. از بچکی اهل دعوا و درگیری بودم. ۳ سال قبل بخاطر یک درگیری دستگیر شدم و بعد هم چند مرتبه به اتهام شرب خمر و عربده کشی دستگیر و زندانی شدم.
چطور با دوستت آشنا شدی و قبول کردی بخاطر پول دست به قتل بزنی؟
. آن شب من سر کار بودم که دوستم تماس گرفت و گفت برای یکی از دوستانش مشکلی پیش آمده و از من خواست که برای کمک سراغش بروم. او گفت یک نفر جلوی خانه دوستش سر و صدا کرده و باید حالش را بگیریم. من گفتم که دیگر اهل دعوا نیستم اما وقتی اصرار کرد قبول کردم و بخاطر رفاقت مان رفتم.
وقتی به محل درگیری رفتی چه وسایلی همراه خودت بردی؟
چون ممکن بود دعوا بالا بگیرد یک چاقو و یک قمه داخل یک تکه پارچه گذاشتم و با خودم بردم. وقتی به آنجا رسیدیم چاقو را در جیب خودم نگه داشتم و قمه را به دوستم دادم. در آنجا مرد میانسالی را دیدیم که سر و صدا میکرد. اول من آرام به او نزدیک شدم و گفتم بهتر است زودتر از آنجا برود اما او فحاشی کرد و من هم عصبانی شدم و با چاقو چند ضربه به او زدم. دوستم هم جلو آمد و او هم با قمه چند ضربه زد.
ضربه های چه کسی باعث قتل شد؟
درست نمی دانم. ضربه هایی که من زدم با پخی چاقو بود و به بازوی او خورد. نمی دانم کدام ضربه ها کاری تر بود.
بعد از قتل کجا فرار کردید؟
سوار موتور شده و از آنجا دور شدیم. چند دقیقه بعد دوباره برگشتیم تا سر و گوشی آب بدهیم که دیدم چند مامور پلیس در آنحا هستند. ما هم از کنارشان گذشتیم. درست متوجه نشدیم که چه اتفاقی افتاده است. بخاطر همین به بیمارستان رفتیم و در آنجا هم دوستم به اشتباه یک نفر شبیه مردی را که زده بودیم دید که حالش خوب بود. فکر کردیم او فقط مجروح شده است. دوستم من را به خانه رساند اما من باز هم نگران بودم تا اینکه رفتم چاقو و قمه ها را زیر یک پل انداختم و صبح هم دستگیر شدم و حالا از کاری که کرده ام پشیمانم
ارسال نظر