ماجرای قتل جنونآمیز لیلا در بستر خواب
مردی در اقدامی جنونآمیز همسرش را در خواب به قتل رسانده بود دستگیر شد. این جنایت خانوادگی سناریوی تلخی را کلید زد.
مردی در اقدامی جنونآمیز همسرش را در خواب به قتل رسانده بود دستگیر شد. این جنایت خانوادگی سناریوی تلخی را کلید زد.
وقتی یکی از بستگان و نزدیکان زوج جوان روز ۲۶ فروردینماه در تماس با پلیس شهرستان ادعا کرد قتل باورنکردنیای رخ داده است، بلافاصله تیمی از تجسس کلانتری پا در قتلگاه گذاشتند و با پیکر بیجان زنی به نام «لیلا» مواجه شدند.
دقایقی نگذشته بود که ماجرای این قتل به بازپرس مخابره شد و وی همراه تیمی از پلیس آگاهی و ماموران تشخیص هویت به محل جنایت اعزام شدند. وقتی تیم جنایی خود را بالای سر جسد لیلا رساند، دید که این زن در بستر خواب از پا درآمده است.
پزشک جنایی نیز پس از معاینه جسد اعلام کرد که هیچ علائم دفاعی، زخم و جراحت دیگر روی بدن لیلا وجود ندارد و وی وقتی به قتل رسیده که کاملا خواب بوده است.
قاتل آشنای این قتل جنون آمیز
کارآگاهان در بررسیهای میدانی پی بردند که شوهر این زن در خانه حضور ندارد و از آنجایی که هیچ آثاری از شکستگی روی قفلهای در وجود نداشت، از ادعای همسایگان و آشنایان لیلا مطمئن شدند قاتل کسی جز شوهر وی نبوده است.
هیچ اثری از «مرتضی» در دست نبود. ماموران دریافتند که مرد همسرکش پس از قتل جنونآمیز خانهشان را ترک کرده و گریخته است. بدین ترتیب اقدامات اطلاعاتی در دستورکار قرار گرفت. کارآگاهان به بازجویی از آشنایان و بستگان لیلا پرداختند و اطلاع یافتند این زن با شوهرش اختلافات شدیدی داشته و بارها ریشسفیدان میانجیگری کرده بودند، اما این اختلافات هر روز شدیدتر شده بود، اما کسی تصور نمیکرد مرتضی دست به این جنایت بزند.
مخفیگاه روستایی
کارآگاهان که همزمان با تحقیقات ویژه از نزدیکان لیلا سراغ همسایهها نیز رفته بودند، شنیدند که شب گذشته صدای مشاجره این زوج از ساختمانشان شنیده شده است، اما پس از دقایقی این درگیری خاتمه یافته و دیگر تا وقتی آنها خوابیدهاند کسی دیگر صدای دعوایی را نشنیده است.
همین کافی بود که فرضیهای مبنی بر اینکه کینه ناشی از دعوای شبانه این جنایت را رقم زده باشد، پیش روی کارآگاهان قرار گیرد و ماموران خیلی زود با اقدامات مخابراتی ردی از مرتضی در روستای کانیقلعه به دست آوردند.
4 ساعت از افشای قتل خاموش لیلا نگذشته بود که پلیس خانه روستایی را تحت محاصره قرار داد و مرتضی که باور نمیکرد مخفیگاهش لو رفته باشد، چارهای جز تسلیم ندید.
اعتراف به قتل
این مرد در برخورد نخست با پلیس ادعا کرد اطلاعی از سرنوشت لیلا ندارد و وقتی شنید اتهامش قتل همسرش است، ابتدا اصرار بر بیگناهی کرد، اما خیلی زود سر به زیر انداخت و گفت که از روی کینه و خشم دست به این اقدام جنونآمیز زده است.
مرتضی گفت: از مدتها پیش به خاطر مسائل مختلفی درگیر بودیم. لیلا خیلی اذیتم میکرد و من هم نمیخواستم کوتاه بیایم. بارها تصمیم به جدایی گرفتم. کتک کاری بین ما و ناسزاگویی عادی شده بود. دیگر علاقهای به یکدیگر نداشتیم و به زور همدیگر را تحمل میکردیم.
وی افزود: هر وقت پای مرحله طلاق میرسیدیم، بستگانمان بدون اینکه درک کنند زیر یک سقف ماندن برایمان سخت است، مجبورمان میکردند سر زندگیمان برگردیم و درگیریهایمان هر روز بیشتر میشد.
مرد همسرکش گفت: دیشب من و لیلا باز هم دعوا کردیم. هر دو داد و فریاد راه انداخته بودیم. میدانستیم همسایهها هم اذیت میشوند، اما نمیتوانستیم کوتاه بیاییم. وقتی دعوایمان تمام شد، همسرم خوابید و من بیدار ماندم. همه نوع فکر به ذهنم خطور میکرد. کینه همه وجودم را گرفته بود. انگار دیوانه شده بودم. وقتی با خشم بالای سر لیلا رفتم، او خواب بود. روسری را برداشتم و او را خفه کردم، حتی فرصت نکرد فریادی بزند.
چند ساعتی در خانه بودم تا اینکه تصمیم به فرار گرفتم، میدانستم صبح همهچیز مشخص خواهد شد. به روستا رفتم تا مدتی آنجا بمانم و بعد به شهر بزرگتری رفته و پنهان بمانم که دستگیر شدم.
بنابر این گزارش، مرتضی با این اعترافات هولناک، صحنه قتل لیلا را بازسازی کرد و با دستور بازپرس به زندان افتاد تا پس از صدور کیفرخواست در دادگاه کیفری محاکمه شود.
ارسال نظر