قتل فجیع همسر با ساتور

زن جوانی همسر خود را با ضربه ساتور به قتل رسانده است. عامل این قتل هم خیلی زود دستگیر شد و به قتل اعتراف کرد.

قتل فجیع همسر با ساتور

 زن جوانی همسر خود را با ضربه ساتور به قتل رسانده است. عامل این قتل هم خیلی زود دستگیر شد و به قتل اعتراف کرد.

آن‌طور که خواهر مقتول می‌گوید، همه‌چیز از هفت سال پیش شروع شد. آن موقع برادر وی شهاب در بندرعباس سرباز بود و ۲۱ یا ۲۲ سال بیشتر نداشت. خواهر مقتول اظهار کرد: گویا در مسیر خود به پادگان، همسرش را که آن زمان دختر جوان ۱۹ ساله‌ای بود، دید و دلباخته او شد. پدر و مادر این دختر از هم جدا شده بودند و ما به دلیل برخی مسائل، به‌شدت مخالف ازدواج برادرم با او بودیم.

خواهر بزرگ‌ترم بدون بی‌احترامی، به دختر گفت برادر ما سن مناسبی برای ازدواج ندارد و بهتر است رابطه خود را تمام کنند. در هر صورت، ازدواج کردند و ما هم در مراسم آنها شرکت نکردیم. پس از تولد برادرزاده‌ام، خواهر بزرگ‌ترم گفت به خاطر بچه باید کدورت‌ها را فراموش‌کنیم.

به گفته خواهر شهاب، برادر او عاشق همسر و دخترش بود اما به دلیل اینکه حرف‌های ناخوشایندی در مورد همسرش به گوشش رسیده بود، بین آنها کشمش وجود داشت تا عید امسال که شهاب به خانواده اعلام کرد می‌خواهد از همسرش جدا شود. خواهر مقتول ادامه داد: برادرم گفته بود بیشتر وقت‌ها با هم دعوا می‌کنند و زن او بعد از دعوا خانه را ترک کرده و دائم از کارهایش بهانه‌گیری می‌کند.

یک شب برادرم و همسرش به کافه رفته بودند که دوباره دعوای‌شان شد. زن برادرم یک دفعه وسط خیابان رفت و خود را جلوی یک ماشین انداخت. اگر قصد عروس ما از این کارها جدایی بود، ما مشکلی نداشتیم اما حاضر به جدایی نبود. شهاب به ما گفته بود همسرش با دوستانش گروهی داشتند که دوستانش در آن به برادرم توهین کرده بودند اما همسر او تنها شکلک خنده می‌گذاشت.

چند روز قبل از قتل، زن برادرم بعد از یک دعوا به خانه مادرش رفت. از مادر عروس‌مان خواستم که با دختر خود صحبت کند تا سر زندگی برگردد و اگر نمی‌خواهد، بگوید تا کار تمام شود. برادرم می‌خواست شکایت کند که گفتیم زشت است و خواستیم این کار را نکند. پدر دختر آمد و با کمی صحبت، آنها را دوباره با هم آشتی داد.

زن برادرم لازانیا پخته و درون غذای شهاب ماده بیهوش‌کننده ریخته بود. غذا که تمام شد، شهاب به اتاق رفت تا استراحت کند که بیهوش شد. آن‌طور که قاضی به ما توضیح داد، زن برادرم ابتدا ضربه‌ای به گردن او زده و سپس سرش را از تن جدا کرده است. بعد هم پیکر بی‌جانش را قطعه قطعه کرده تا راحت از خانه خارج کند.

زن برادرم حتی از خانم همسایه هم یک کارتن خالی کولر گرفته و گفته بود برای آوردن اسباب از خانه قدیمی به خانه جدید، کارتن نیاز دارد. به گفته همسایه‌ها، قبل از آمدن مأموران، او با استفاده از وانت یکی از دوستان شوهرش، چهار کیسه زباله از خانه خارج کرده و گویا خودش کیسه‌ها را به سطل زباله انداخته بود.

ما از این اتفاق بی‌خبر بودیم تا اینکه یکی از دوستانم به من زنگ زد و گفت کجایی برادرت را تکه‌تکه کرده‌اند. با این خبر، مثل دیوانه‌ها شدم‌. به خانه برادرم رفتم، دیدم پر از مأمور است و همسایه هم جمع شده‌اند. باورم نمی‌شد و فکر می‌کردم برادرم چیزی از همسر خود دیده و به همین خاطر او کسی را کشته است اما اجازه ندادند وارد خانه شوم و می‌گفتند صحنه قتل فجیع بوده است.

زن برادرم پس از قتل با پدر خود تماس گرفته و گفته شهاب را کشته است اما چون حرف‌های دخترش را باور نکرده، با پلیس تماس گرفته و موضوع را اطلاع داده است. مأموران نیز بعدها به ما گفتند به خانه برادرم رفته بودند تا به داد او برسند اما زمانی که به محل رسیده‌اند یک روز از مرگ برادرم گذشته بود.

پدرزن برادرم به مأموران گفت دخترش پس از جنایت به خانه دوست یا خاله خود رفته است. زن برادرم حتی پس از ارتکاب قتل هم ناراحت نبود و پس از کشتن برادرم با گوشی شهاب به دیگران پیام داده بود تا همه فکر کنند شهاب زنده است. ما فقط قصاص می‌خواهیم. برادرم خیلی کوچک بود که پدر و مادرمان فوت شدند و خواهر بزرگ‌ترم او را بزرگ کرد.

برادرم همیشه نگران سرنوشت دختر خود بود و به خاطر او می‌خواست زندگی‌اش را ادامه دهد. نمی‌دانم آن زن چطور دلش آمد با زندگی دختر کوچکش که حالا با ما زندگی می‌کند، این کار را انجام دهد. دختر او را که می‌بینم، قلبم آتش می‌گیرد و نمی‌دانیم چطور قرار است بدون پدر و مادر بزرگ شود.

 

دیگر رسانه ها

کدخبر: 20257

ارسال نظر