جزئیات حادثه تلخ برای خانم معلم تهرانی | خانم معلم مسافر اراک بود که به قتل رسید
حالا 10 روزی میشود که خانه از خندههای سمیه مهربان خانواده خالی است و مدرسه از نشاطی که خاله سمیه طنین میانداخت، بینصیب است.
خانواده معلم تهرانی که به طرز هولناکی در اتوبان با اصابت بلوک سیمانی به قتل رسید خواستار رسیدگی سریع به پرونده هستند.
خندههای خاله سمیه در قاب عکس هایی که این روزها غرق گل و شمع در مدرسه گذاشاند، ماسیده است. معلم پیشدبستانی مهربان در میان شاگردان قد و نیم قدش می ایستاد و زندگی را در میان خنده و بازی و شعرهای کودکانه آنها به باور بودن نزدیک می کرد.
سمیه ستوده نیک نژاد، یا همان خاله سمیه بچه های پیش دبستانی؛ همان معلم ۴۶ ساله ای است که چند روز قبل به طرز هولناکی به قتل رسید. روز ۹ دی بود که سمیه با خودروی ساندور خود در حال عبور از اتوبان نواب بود که ناگهان مورد اصابت بلوک های سیمانی از سوی یک ناشناس قرار گرفت و در دم جان خود را از دست داد.
در این حادثه راننده یک خودرو تیبا هم به شدت زخمی شده بود و فردی که اقدام به پرتاب های بلوک های سیمانی کرده بود بعد از هدف قرار دادن خودروهای عبوری از مهلکه گریخت.
حالا 10 روزی می شود که خانه از خنده های سمیه مهربان خانواده خالی است و مدرسه از نشاطی که خاله سمیه طنین می انداخت بی نصیب است.
یکی از دوستان نزدیک سمیه ستوده نیک نژاد به نام مرجان رفیعی می گوید: «سمیه را از ۱۸ سالگی می شناختم و مثل خواهر به هم نزدیک بودیم. هر دو دانشجوی دانشگاه امیرکبیر بودیم.سمیه مهارت بینظیری در برقراری ارتباط با بچه ها داشت و به همین خاطر معلم بچه های پیش دبستانی شد. همکلاسی دوران دانشگاه من و رفیق گرمابه و گلستانم همکارم هم شده بود.»
مرجان رفیعی در ادامه می گوید:«سمیه فرزند شهید بود. او حدودا ۶ سال داشت که پدرش به شهادت رسید. سمیه خواهر و برادر نداشت و مادرش او را به تنهایی بزرگ کرد و سال ۹۱ مادرش هم به دلیل بیماری به رحمت خدا رفت و سمیه تنها زندگی می کرد. او بسیار مهربان و با انرژی بود و مرگ ناگهانی او همه دوستان و آشنایانش را در شوک فروبرده است.»
پسردایی سمیه ستوده در مورد به قتل رسیدن می گوید: «ارتباط من با سمیه خیلی خوب بود.از کودکی او من را بزرگ کرده بود و بعد از فوت مادرش ارتباط عمیقتری از قبل با خانواده ما پیدا کرده بود. روز حادثه قرار بود سمیه دنبال پدرم یعنی دایی اش بیاید تا با هم برای شرکت در ختم یکی از بستگان به اراک بروند و چند روزی در خانه عمه من یعنی خاله سمیه بمانند. پدرم با من تماس گرفت و گفت سمیه دیر کرده است و خیلی نگران بود. دو ساعتی گذشته بود که از گوشی سمیه با من تماس گرفتند. مامور پلیس به من اطلاع داد که سمیه به قتل رسیده است و ما خیلی سریع خودمان را به محل حادثه رساندیم. هنوز پیکر سمیه در ماشین بود و حادثه ای که رخ داد برای ما باورکردنی نبود.»
دایی سمیه تنها کسی است که این روزها پیگیر روال قانونی پرونده او هست.خانواده سمیه تقاضا دارند عامل این جنایت وحشیانه هر چه زودتر شناسایی و دستگیر شود تا خون این خانم معلم بیگناه پایمال نشود.
آموزش و پرورش فعلا واکنش خاصی به این حادثه نداشته است.
عباس ستوده یکم فروردین ۱۳۳۴، در تهران چشم به جهان گشود. پدرش فرهاد و مادرش، زهرا نام داشت. تا پایان دوره متوسطه در رشته ریاضی درس خواند. کارمند اداره پست بود. ازدواج کرد و صاحب یک دختر به نام سمیه شد. به عنوان بسیجی در جبهه حضور یافت.۲۷ شهریور ۱۳۶۰، در سوسنگرد بر اثر اصابت گلوله به قلب شهید شد. مزار او در بهشت زهرا تهران واقع است.
ارسال نظر