مرگ به خاطر یک اعتراض | ساسان به اعدام محکوم شد!
متهم در جریان نزاع بر سر تصادفی ساده مرتکب قتل شده بود و حالا به مرگ محکوم شده است.
مردی که به خاطر تصادف با یک موتورسیکلت با جوانی درگیر شده و او را به قتل رسانده است از سوی قضات دادگاه کیفری استان تهران به قصاص محکوم شد.
این مرد که کاشیکار است هنگام پارک کردن به موتور فرد ناشناسی کوبید و با یکی از شاهدان ماجرا درگیر شد. مقتول که به مدت دو ماه در کما بود، سرانجام فوت کرد و حالا متهم به قصاص محکوم شده است.
آبانماه یک سال قبل پلیس با تماس شهروندان در جریان درگیری چند مرد قرار گرفت و مشخص شد یکی از آنها به نام جلال زخمی شده است. او که به بیمارستان منتقل شده بود تحت درمان قرار گرفت اما به خاطر شکستگی جمجمه خونریزی ناشی از آن به کما رفت.
برادر جلال که شاهد درگیری خونین بود به ماموران گفت: من مقابل مغازه برادرم ایستاده بودم که راننده پرایدی را دیدم که قصد داشت اتومبیلش را پارک کند. او هنگام پارک خودرو با موتوری که در گوشهای متوقف شده بود برخورد کرد و من با آنکه نمیدانستم صاحب موتورسیکلت چه کسی است به او اعتراض کردم. او و دو پسر دیگر که همراهش بودند به سمتم حملهور شدند. همین موضوع باعث درگیری میان ما شد. برادرم که از داخل مغازه سروصدای ما را شنیده بود بیرون آمد. راننده پراید با میلهای که از صندوق عقب ماشینش بیرون آورده بود، ضربهای به سر برادرم زد و گریخت.
با اطلاعاتی که این مرد به پلیس داده بود، ماموران به ردیابی راننده پراید پرداختند و مشخص شد دوربینهای مداربسته خیابان، صحنه درگیری را ضبط کردهاند.
ماموران دریافتند صاحب خودرو مرد ۳۰سالهای به نام ساسان است که بلافاصله پس از درگیری به مکان نامعلومی گریخته است.
دو ماه از درگیری خونین گذشته بود که جلال به خاطر شدت جراحات روی تخت بیمارستان تسلیم مرگ شد. با مرگ این مرد، تحقیقات پلیسی وارد مرحلهای تازه شد و در حالی که نزدیک به پنج ماه از درگیری خیابانی گذشته بود ماموران رد ساسان را در یکی از شهرهای غربی کشور یافتند و او را بیستم فروردینماه امسال بازداشت کردند.
ساسان به درگیری خیابانی اعتراف کرد و مدعی شد قصد داشته چند روز دیگر خودش را تسلیم پلیس کند.
برادر ساسان و دوستش نیز به اتهام شرکت در نزاع منجر به قتل ردیابی و بازداشت شدند.
به این ترتیب برای ساسان به اتهام قتل و برای برادر و دوستش به اتهام شرکت در نزاع دستهجمعی کیفرخواست صادر و پروندهشان به شعبه دهم دادگاه کیفری یک استان تهران فرستاده شد.
در ابتدای جلسه پدر و مادر قربانی درخواست قصاص را مطرح کردند. سپس ساسان در حالی که سرش را پایین انداخته بود و اشک میریخت ابراز پشیمانی کرد و گفت: باور کنید قصد کشتن جلال را نداشتم. من اصلاً او را نمیشناختم و خصومتی با او نداشتم.
او در تشریح جزئیات درگیری گفت: من و برادرم کاشیکار هستیم. آن روز همراه دوستمان سوار ماشین به خیابان بنیهاشم رفته بودیم. قرار بود آنجا کاشی تهیه کنیم و سرکار برویم. میخواستم پرایدم را در خیابان پارک کنم اما ناخواسته پراید با یک موتورسیکلت برخورد کرد. برادر جلال که شاهد ماجرا بود با لحن بدی به من اعتراض کرد و برادرش به سمتم حملهور شد. من از صندوق عقب ماشینم میلهای را که مربوط به کاشیکاری بود بیرون آوردم و ضربهای به سر جلال زدم. هرگز فکر نمیکردم ضربه کشنده باشد؛ اما او متاسفانه دو ماه بعد فوت شد و من شرمنده پدر و مادر او هستم.
متهم در ادامه گفت: من واقعاً پشیمان هستم و هنوز باور ندارم به خاطر درگیری بچگانه قاتل شدهام. من زن و یک فرزند دارم که حالا زندگی آنها هم تباه شده است.
سپس دو متهم دیگر یکبهیک به دفاع ایستادند و منکر شرکت در نزاع منجر به قتل شدند. آنها گفتند وقتی متوجه درگیری شدیم سعی در وساطت داشتیم.
در پایان جلسه قضات وارد شور شدند و با توجه به مدارک موجود در پرونده ساسان را به قصاص محکوم کردند. دو متهم دیگر نیز به جرم شرکت در نزاع منجر به قتل به زندان محکوم شدند.
کنترل خشم یاد بچه هامون بدیم
سها م عدالت