قتل فجیع یک پزشک به دست برادرش | ماجرای این جنایت چه بود؟

«شهرام» برادرم را روی یک ویلچر گذاشت، دست و پای او را بست و یک میز را روی به روی او قرار داد و ابزارهای جراحی (چاقو، قیچی جراحی، تیغ و ...) را بر روی میز چیید درست مانند سکانس‌های سریال نمایش خانگی «خ.س» که شهرام عاشق این سریال بود!

دی ماه سال ۱۴۰۱، رسیدگی به پرونده قتل مرد پزشک در دستور کار محمدمهدی براعه؛ بازپرس ویژه قتل شعبه سوم دادسرای امور جنایی، قرار گرفت.

اواخر آذر ماه امسال بود که زن جوانی به اداره چهارم پلیس آگاهی مراجعه کرد و هنگامی که مقابل افسر پرونده قرار گرفت، گفت: همسرم پزشک عمومی است و چند روز قبل، طبق معمول به مطب خود رفته اما دیگر به خانه بازنگشته است همه جا را دنبال همسرم گشتم اما اثری از او پیدا نکردم.

با تشکیل این پرونده در اداره چهام پلیس آگاهی، تحقیقات میدانی آغاز و کارآگاهان راهی مطب فرد گمشده شدند و با بررسی‌های اولیه پی بردند، مرد جوان چند روزی می‌شود که به مطب خود مراجعه نکرده و کارکنان این مرکز درمانی از او خبری ندارند.

 کارآگاهان اداره چهارم پلیس آگاهی در نخستین گام، اقدامات اطلاعاتی را کلید زدند و متوجه شدند فرد گمشده به کلینیک پزشکی برادرِ پزشک خود واقع در خیابان فرشته رفته و از آنجا به بعد ناپدید شده است.

وقوع جنایت هولناک در خیابان فرشته

همین سرنخ کافی بود تا کارآگاهان اداره چهارم پلیس آگاهی راهی کلینیک پزشکی در خیابان فرشته شودند؛ کارآگاهان که در جریان تحقیقات میدانی متوجه دوربین‌های مداربسته کلینیک شده بودند، فیلم‌های آن را هدف بازبینی قرار دادند و لحظه به لحظه، تردد‌ فرد گمشده را در این ساختمان مشاهده کردند که در ادامه نیز مشخص شد مرد جوان دیگر از این کلینیک خارج نشده است.

پس از مطرح شدن فرضیه وقوع جنایت در این کلینیک پزشکی، خیلی زود تیمی از کارآگاهان اداره دهم پلیس آکاهی راهی محل موردنظر شدند و از پرسنل این ساختمان پرس‌وجو کردند که در ادامه با تناقض‌گویی پزشک جوانی به نام شهرام مواجه شدند که همین موضوع شک تیم جنایی را بر انگیخت.

کشف بقایای جسد در پشت بام کلینیک خیابان فرشته

کارآگاهان اداره دهم پلیس آگاهی در تجسس‌های بیشتر به پشت‌بام این کلینیک پزشکی رفتند و بقایای جسد یک انسان را کشف و شهرام را دستگیر کردند؛ تنها متهم پرونده پس از انتقال به اداره دهم پلیس آگاهی در بازجویی‌های فنی، منکر هرگونه اطلاعاتی در رابطه با مرد گمشده شد اما پس از مشاهده شواهد و مدارک موجود در پرونده، راز یک جنایت هولناک را فاش کرد.

وی در جریان تحقیقات مدعی شد چندی قبل با برادر مرد گمشده به نام بهروز، دوست و متوجه شده است که این ۲ برادر دچار اختلافات مالی به مبلغ ۴ میلیارد تومان شده‌اند که به همین خاطر فرد گمشده را هنگامی که کلینیک خالی بوده است، با شگردی به آنجا کشانده و پس از به قتل رساندن وی، جسد را نیز مثله کرده‌اند!

بررسی‌های تیم تحقیق نیز نشان داد، برادر مقتول و دوستش پس از مثله کردن جسد شهرام، برای گمراه کردن کارآگاهان پلیس، بقایای مثله شده جسد را در اطراف تهران پخش کردند تا خوراک حیوانات درنده شود!

دستگیری برادر مقتول در کیش

بدین ترتیب تجزیه و تحلیل‌های اطلاعاتی از سوی تیم تحقیق کلید خورد و بررسی‌های ویژه نشان داد بهروز قصد داشته پس از این جنایت به‌صورت غیرقانونی کشور را به مقصد ترکیه ترک کند که بارش شدید برف در مرز مانع از کار وی شده و به کیش رفته است.

کارآگاهان اداره دهم پلیس آگاهی پس از دریافت این اطلاعات مهم، با دستور بازرس پرونده به کیش رفتند و برادر مقتول را در یک عملیات غافلگیرانه دستگیر کردند.

اعترافات تکان‌دهنده متهم به قتل

بررسی‌ها ادامه داشت تا اینکه صبح امروز چهارشنبه بیست و هشتم دی ماه، متهم به شعبه سوم دادسرای امور جنایی منتقل شد؛ مرد جوان در تحقیقات امروز گفت: پزشک متخصص سرطان سینه، مدرس دانشگاه‌ و صاحب یک کلینیک تخصصی درمانی هستم.

متهم ادامه داد: چند سال پیش به دلیل انجام یک پروژه جدید، ۴ میلیارد تومان از برادرم قرض کردم؛ در آن پروژه علاوه بر سرمایه‌ آورده خودم، مبلغی که از برادرم قرض کرده بودم نیز سوخت شد! پس از مدتی برادرم، پولش را درخواست کرد که سر این موضوع با یکدیگر اختلاف عمیق پیدا کردیم حتی او از من شکایت کرده بود و این اختلاف آنقدر شدید شده بود که مادرم نیز موفق نشد رابطه من و برادرم را مانند گذشته کند.

متهم اصلی این قتل فجیع ادامه داد: در این میان با پسر جوانی به نام "شهرام" آشنا شدم که متخصص بیهوشی بود؛ من شهرام را در جریان اختلافات خودم با برادرم قرار دادم و البته او را با حقوق زیاد در کلینیک خودم استخدام کردم؛ شهرام هم به دلیل اینکه از شهرستان آمده بود، شب‌ها را در کلینیک می‌ماند و خیلی دوست داشت تا رضایت من را  در کار جلب کند!

قتل فجیع برادر با الهام از سریال شبکه نمایش خانگی "خ.س"!

وی ادامه داد: روز حادثه، شهرام با برادرم تماس گرفت و او را به کلینیک خیابان فرشته کشاند؛ در آنجا با برادرم برای حل اختلاف حرف زدیم اما به نتیجه نرسیدیم و با یکدیگر درگیر شدیم که در این میان، برادرم، شهرام را به دلیل اینکه در ساختمان گروگان گرفته شده، تهدید به شکایت به پلیس کرد؛ این حرف، خیلی شهرام را عصبانی کرد به همین خاطر، درگیری میان ما رخ داد؛ در این لحظه، من برادرم را گرفتم و شهرام به دست او داروی بیهوشی زد و برادرم به زمین افتاد!

متهم گفت: شهرام، برادرم را روی یک ویلچر گذاشت، دست و پای او را بست و یک میز را روی به روی او قرار داد و ابزارهای جراحی (چاقو، قیچی جراحی، تیغ و ...) را بر روی میز چیید درست مانند سکانس‌های سریال نمایش خانگی "خ.س" که شهرام عاشق این سریال بود!

متهم اصلی این قتل فجیع در ادامه اعترافات خود مدعی شد: شهرام ابتدا با چاقو، رگ‌های دست، پا و گردن برادرم را زد و برادرم تمام کرد! پس از این اقدام، با پیشنهاد شهرام، چرخ گوشت و دستگاه فرز خریدیم و جسد را مثله کردیم؛ پس از مثله کردن جسد، بقایای آن را داخل ظروف یکبار مصرف ریختیم و ظرف‌ها را در بیایان‌های اطراف تهران رها کردیم تا خوراک حیوانات درنده شود!

این متهم به قتل گفت: من قصد داشتم از طریق قانونی، اختلافم را با برادرم حل کنم و قاتل نیستم! شهرام برادرم را به روش سریال "خ.س" به قتل رساند و من هم بخاطر اینکه ترسیده بودم پا به فرار گذاشتم و بی‌گناه هستم!

تحقیقات تیم جنایی همچنان ادامه دارد

با این حال، شهرام به عنوان متهم دیگر این پرونده در جریان تحقیقات ادعا کرد که برادر مقتول، دست به این جنایت هولناک زده و هنگام وقوع قتل در طبقه چهارم کلینیک، او در طبقه سوم بوده است!

با دستور محمد مهدی براعه؛ بازپرس ویژه قتل شعبه سوم دادسرای امور جنایی، متهمان برای روشن شدن زوایای پنهان پرونده در اختیار کارآگاهان اداره دهم پلیس آگاهی قرار گرفتند و تحقیقات تیم جنایی در رابطه با اینکه چه فردی عامل اصلی این جنایت هولناک است، ادامه دارد.

در ادامه این گزارش گفتگوی رکنا با متهم پرونده را بخوانید.

اتهام قتل برادرت را قبول داری؟

نه من او را به قتل نرساندم.کارگر مطب وقتی متوجه اختلاف ما شد تصمیم به قتل گرفت.

اختلاف شما به چه علت بود؟

به دلیل اینکه من دلم می خواست نماینده مجلس شوم و برای این کار نیاز به پول داشتم تا بتوانم تبلیغات کنم اما اختلاف مالی با برادرم من را از هدفم دور می کرد.

یعنی تو نمی دانستی کارگرت قصد قتل دارد؟

نه او مدتی بود سریال خونسرد را می دید و تحت تاثیر این سریال ناگهان اقدام به قتل کرده بود.برادرم برای مذاکره با من به مطب آمده بود.یکدفعه کارگرم من را صدا زد و گفت رگ دست برادرت را زدم.از من خواست پلاستیک ببرم تا خون برادرم در کیسه بریزد.سریع خودم را به طبقه بالا رساندم و متوجه شدم رگ گلوی برادرم را هم قطع کرده بود.

با جسد چه کردید؟

جسد را تکه تکه کردیم.بعد کارگرمان مقدار از گوشت بدن برادرم را در چرخ گوشت ریخت و کباب کرد.بعد هم آن را با برنج پخته شده مخلوط کرد و آذوقه حیوانات قرار داد.بقایای جسد را هم در خیابان های تهران و قزوین رها کردیم.

فکر می کردی دستگیر شوی؟

نه قصد داشتم به ترکیه بروم اما به دلیل بارش برف پرواز کنسل شد و راهی کیش شدم.آنجا شناسایی و دستگیر شدم.