پسری که معشوقه اش را بخاطر طلا کُشت!
پسر جوان که برای سرقت طلاهای دختری نقشه کشیده بود با حرفهای عاشقانه او را فریب داد و به قتل رساند.
اعتمادآنلاین نوشت: پسر جوان دختر مورد علاقهاش را با انگیزه سرقت طلاهای او به قتل رساند.
پسر جوان که برای سرقت طلاهای دختری نقشه کشیده بود با حرفهای عاشقانه او را فریب داد و به قتل رساند.
هرچند متهم در دادگاه ابراز پشیمانی کرد اما اولیای دم برای او قصاص درخواست کردند.
جنایت در پی عشق دروغین یک سال قبل اتفاق افتاد و دوست مقتول پلیس را از موضوع باخبر کرد. او با پلیس تماس گرفت و گفت: دوست ۲۲سالهام به نام شیرین که به تنهایی زندگی میکند در را باز نمیکند و گوشی موبایلش نیز خاموش است. من نگران او هستم و میترسم بلایی سرش آمده باشد.
ماموران کلانتری و آتشنشانی در پی این تماس به خانه مورد نظر رفتند و پس از گشودن در با جسد دختر جوان که با پیچیده شدن پارچه سیاه دور گردنش و ضربههای چاقو از پا درآمده بود روبهرو شدند. بررسیها نشان میداد طلاهای شیرین سرقت شده و عامل جنایت فردی آشناست.
جسد که شواهد نشان میداد دو روز از مرگش گذشته با دستور قضایی به پزشکی قانونی منتقل شد و ماموران در نخستین گام از تحقیقات به بررسی فهرست مکالمات تلفنی دختر جوان پرداختند و به رابطه پنهانی او با یک پسر ۲۱ساله به نام سیامک پی بردند.
ماموران به ردیابی پسر جوان پرداختند اما شواهد نشان میداد او به محل نامعلومی گریخته است. نزدیک به سه ماه از این ماجرا گذشته بود که ماموران پلیس رد سیامک را در یزد یافتند و طی عملیات ویژه او را دستگیر کردند.
بررسیها حاکی از آن است که سیامک قصد داشته مخفیانه از کشور خارج شود و به کشور ترکیه بگریزد. ماموران در مخفیگاه متهم مقداری از طلاهای قربانی را کشف کردند.
سیامک که فهمید دستش برای پلیس رو شده به ناچار لب به اعتراف گشود و به قتل دختر جوان اعتراف کرد.
او گفت: چند روز قبل از قتل با شیرین در خیابان آشنا شدم و به او ابراز علاقه کردم. وقتی فهمیدم در خانه مجردیاش به تنهایی زندگی میکند بعد از چند بار صحبت تلفنی به بهانه ملاقات به خانهاش رفتم و سه شبانهروز آنجا ماندم. من یک روز متوجه شدم طلا و سکههای زیادی در خانهاش دارد. به همین خاطر به فکر سرقت طلاها افتادم. چون کار درست و حسابی نداشتم این فکر رهایم نمیکرد. تا اینکه نیمهشب بیستویکم اسفندماه وسوسه شدم. من مشروب خورده بودم و حال طبیعی نداشتم که با چاقو به جانش افتادم و چند ضربه به او زدم. اما او شروع به داد و فریاد کرد. من که ترسیده بودم همسایهها سر برسند، پارچهای را دور گردنش پیچیدم و او را خفه کردم. سپس شش النگوی طلا، زنجیر، سکه و گوشی موبایلش را دزدیدم و گریختم. من همان شب به یزد رفتم و زندگی مخفیانه در پیش گرفتم. تصمیم داشتم به ترکیه بروم که بازداشت شدم.
به دنبال اعترافهای پسر جوان، او به بازسازی صحنه جرم پرداخت و برایش کیفرخواست صادر شد و در شعبه دهم دادگاه کیفری یک استان تهران از خود دفاع کرد.
در ابتدای جلسه اولیای دم درخواست قصاص را مطرح کردند. سپس متهم در جایگاه ویژه ایستاد و قتل و سرقت را گردن گرفت.
متهم در تشریح جزئیات ماجرا گفت: من در خیابان با شیرین آشنا و به او علاقهمند شدم. بعد از چند روز به خانه مجردی او رفتم و سه شبانهروز را آنجا ماندم. وقتی فهمیدم در خانهاش طلاهای زیادی دارد به فکر سرقت افتادم اما باور کنید نمیخواستم او را بکشم.
او ادامه داد: آن روز مشروب خورده بودم و حالی طبیعی نداشتم که با چاقو به جان شیرین افتادم و سپس خفهاش کردم. میدانم اشتباه کردهام و حالا پشیمان هستم.
در پایان جلسه قضات وارد شور شدند تا رأی صادر کنند.
ارسال نظر