سرقتهای سریالی و شبانه از خانههای پایتخت/ماجرا چیست
سارقان شبانه با تخریب قفل ورودی اقدام به سرقت لوازم با ارزش از خانهها میکردند. آنها پس از مدتی توسط پلیس آگاهی دستگیر شدند.»...
اعتماد نوشت پلیس آگاهی مرکز با سه ورودی بزرگ در خیابان مولوی تهران قرار دارد. یکی از ورودیها پس از طی کردن سیصد، چهارصد متر به ساختمانی بزرگ ختم میشود. همان ساختمانی که قرار است سارقان را بیاورند. دو روز پیش، در این ساختمان همه به خصوص شکات، منتظر بودند. منتظر چند سارق. گمان میکنم تا به حال کسی اینقدر بیتاب دیدن آنها نبوده. شاکیان میگفتند؛ اموالشان پیدا شده و همان جا روی میز است. میزی بزرگ که روی آن کلی طلا، ارز، وسایل گرانبها و … قرار داشت.
ساعت از ۱۲ ظهر گذشته بود که سارقان آمدند. صدای لخلخ دمپاییهایشان با زنجیری که پابندهایشان را به هم متصل کرده بود و روی زمین کشیده میشد تا پله را بالا بیایند، صداهایی بیگانه میان صداهای معمول ایجاد کرده بود. پس از چند دقیقه به طبقه سوم رسیدند و کنار دیواری ایستادند…
بند اول. سارقان
سارقان رو به دیوار ایستادند. دو، سه نفر از آنها چندان تمایلی به صحبت ندارند. حتی یکی از آنها که متولد ۷۷ است به «اعتماد» میگوید: «من سرقت نکردم. داخل مغازه بودم، ریختند و مرا گرفتند. دوستانم سرقت کرده بودند. من نه.»
دومین سارق مردی ۳۳ساله است. صحبت در مورد سرقتهایی که انجام داده برایش راحت است و میگوید: «رفیق هایم مجبورم کردند که سرقت کنم. از چند تا خانه طلا، دلار و وسایل با ارزش برداشتیم. سه تا بچه دارم که یکی از آنها مریض است. (بغض میکند) از پس هزینههای درمان فرزندم برنمیآمدم و مخارجش زیاد بود. چند نفر از دوستانم گفتند؛ برای اینکه خرج و مخارج درمان بچهات تامین شود، بیا با ما بریم دزدی. خودم جوشکارم، سارق نیستم. چند نفر بودیم اما من داخل خانهها نمیرفتم. دوستانم وارد خانهها میشدند و دزدی میکردند. ما هم داخل ماشین مینشستیم تا آنها بیایند و سریع فرار کنیم.»
سومین سارق پسری بیست و هشتساله است که تازه نامزد کرده. او هم میگوید: «یک بار زندان بودم و تازه آزاد شدم. به خاطر نیاز مالی مجبور شدم دزدی کنم. اسکلتکار بودم. اولینبار رفیقم که فوت هم کرده به من پیشنهاد دزدی داد. خانههایی که چراغهایشان خاموش بود و راه داشتند وسایلشان را سرقت میکردیم. از تراس وارد خانههایشان میشدیم یا قفل در ورودیشان را میشکستیم و وارد میشدیم.»
سارقان بعدی هم که ماشین و موتورسیکلت سرقت کردند به «اعتماد» میگویند: «به عنوان مامور جلوی ماشینها و موتورسیکلتهایی که پلاکهایشان را پوشانده بودند، میگرفتیم و سوار میشدیم. وسط راه هم آنها را پیاده میکردیم.»
بند دوم. مالباختگان
برخی از مالباختگان میترسند چهرهشان را سارقان ببینند. حتی هنگام تعریف ماجرا به آرامی صحبت میکنند. یکی از آنها در مورد سرقتی که از خانهشان شده به «اعتماد» میگوید: «خانه ما حوالی خیابان پاسداران است. نزدیک شب عید بود که چند ساعت خانه نبودیم. تمام چراغهای خانه را هم خاموش کرده و رفته بودیم. دیوار کنار خانه ما ارتفاعش کم است. از روی همان دیوار وارد تراس خانهمان شدند. قفل تراس را خیلی ماهرانه باز کرده و داخل خانه شده بودند. زندگی را زیر و رو کرده بودند. وجه نقد، طلا هرچه بود را برده بودند. از خانه ما نزدیک ۱۰ میلیون تومان وجه نقد برداشتند و مقداری هم طلا که همان جا روی میز است.» مالباخته بعدی هم در مورد شب حادثه میگوید: «نزدیک خیابان پاسداران زندگی میکنیم. تازه چند ماهی است که ازدواج کردیم. اواخر سال گذشته حدود ساعت ۹ شب از خانه خارج شدیم. سه، چهار ساعت خانه نبودیم که این اتفاق افتاد. خانه ما طبقه اول است. از پشت ساختمان با وجود حفاظهایی که داشتیم وارد شدند. تمام خانه و اتاقها را کنفیکون کرده بودند. حتی بیشتر فاکتورهای طلا را پاره کرده بودند. تقریبا ۳ میلیارد تومان از داخل خانهمان سرقت کردند. طلاها، پوند، دلار و یورو هرچه داشتیم را برده بودند. سند ماشینم هم در خانه نبود. پشت در خانهمان را هم با یک سری وسایل از جمله مبل، میز و جاکفشی… بسته بودند تا به سختی وارد خانه شویم. وقتی رسیدیم و وضعیت خانه را دیدیم سریع با پلیس تماس گرفتیم.» مالباخته دیگری که پزشک یکی از بیمارستانهای تهران است نیز به «اعتماد» میگوید: «شهرک محلاتی زندگی میکنیم. خانه ما طبقه اول واقع شده. روز حادثه مسافرت بودیم. مدیر ساختمان چندین بار با گوشی من تماس گرفته بود. حتی فکر کردم آتشسوزی شده یا لولهای ترکیده. بعد که با مدیر ساختمان تماس گرفتم او گفت که خانهمان را دزد زده. سکه، دلار، سرویسهای طلا و… را برده بودند.» یکی از مالباختگان موتورسیکلتش را سرقت کردند. او هم در مورد روز حادثه به «اعتماد» میگوید: «اواسط بهمن سال گذشته در خیابان یک نفر جلوی مرا گرفت و گفت که مامور است. با این بهانه که پلاک موتورم را پوشاندم. بعد هم گفت موتور را به پارکینگ میبرد تا تکلیفش معلوم شود. خودش سوار موتور شد و پس از چند ساعت که دور خیابانها چرخیدیم به یک بهانه مرا پیاده کرد و موتور را دزدید.»
بند آخر. رییس پلیس آگاهی تهران
«علی ولیپور گودرزی» رییس پلیس آگاهی تهران در مورد دستگیری سارقان خانههای تهران به «اعتماد» میگوید: «با وقوع سرقتهای سریالی از خانههایی در شمال تهران، موضوع رسیدگی به پرونده در دستور کار تیمی از کارآگاهان اداره هفدهم پلیس آگاهی تهران قرار گرفت. تحقیقات ابتدایی کارآگاهان نشان میداد، چهار مرد و یک زن جوان در ساعات پایانی شب به خانههای شهروندان مراجعه و با تخریب قفل در ورودی اقدام به سرقت لوازم با ارزش کرده و پس انجام اعمال مجرمانه با دو خودروی دنا و پژوپارس متواری شدهاند. کارآگاهان در نخستینگام با بهرهگیری از شیوههای کشف نوین جرم و اقدامات اطلاعاتی، هویت متهمان را شناسایی کردند و متوجه شدند آنها به خانههای زیادی در تهران دستبرد زدهاند. کارآگاهان پس از کشف این سرنخ مهم در پرونده با روشهای علمی و بررسیهای تخصصی مخفیگاههای این پنج مرد و زن را در نقاط مختلف تهران شناسایی و پس از هماهنگیهای لازم با مرجع قضایی آنها را طی عملیاتهای جداگانه دستگیر کردند. دو نفر از متهمان در عملیات دستگیری قصد داشتند تا با چاقو کارآگاهان را مجروح و فرار کنند اما موفق نشدند و توسط ماموران دستگیر شدند. متهمان پس از انتقال به اداره هفدهم پلیس آگاهی در تحقیقات ابتدایی به جرم خود مبنی بر ۳۵ فقره سرقت از خانههای شهروندان در نقاط مختلف تهران اعتراف کردند. در بررسیهای اولیه از مخفیگاههای متهمان اموال مسروقه از جمله لوازم خانه، ساعت، طلا و دلار به ارزش ۱۰ میلیارد ریال کشف شد و تحقیقات بیشتر نشان میداد، متهمان سابقه سرقت دارند و به تازگی از زندان آزاد شدهاند. با صدور قرار قانونی از سوی مرجع قضایی متهمان برای کشف جرایم احتمالی و شناسایی سایر شکات دیگر در اختیار کارآگاهان اداره هفدهم پلیس آگاهی تهران قرار گرفتند.» رییس پلیس آگاهی تهران همچنین در مورد دستگیری سارقانی که خود را مامور جا میزدند، میگوید: «با وقوع سرقتهای سریالی ماشین و موتور در نقاط مختلف تهران با شگرد جعل عنوان مامور سازمانهای اطلاعاتی، تیمی از کارآگاهان اداره پنجم پلیس آگاهی برای دستگیری متهمان وارد عمل شدند. تحقیقات میدانی کارآگاهان نشان میداد، دو مرد جوان در نقاط مختلف تهران جلوی ماشین و موتورسیکلتهای عبوری که پلاک آنها مخدوش بوده را گرفته و سپس با معرفی کردن خود به عنوان مامور سازمانهای اطلاعاتی اقدام به سرقت وسیله نقلیه کردهاند. بنابرحساسیت موضوع، کارآگاهان راهی صحنههای وقوع جرم شدند و با بهرهگیری از شیوههای کشف نوین جرم هویت دو متهم را شناسایی کردند. کارآگاهان در مرحله بعد با روشهای علمی و اقدامات اطلاعاتی گسترده مخفیگاه این دو جوان را در غرب تهران شناسایی کردند و پی بردند آنها از افراد زیادی سرقت کردهاند. کارآگاهان پس از دریافت این اطلاعات مهم با هماهنگیهای لازم با مرجع قضایی راهی مخفیگاه متهمان شدند و آنها را در یک عملیات منسجم دستگیر و به اداره پنجم پلیس آگاهی منتقل کردند. متهمان پس از انتقال به پلیس آگاهی هدف تحقیقات قرار گرفتند و به جرم خود مبنی بر سرقت وسیله نقلیه، جعل عنوان مامور سازمانهای اطلاعاتی، آدمربایی مالباختگان و ضرب وجرح آنها در نقاط مختلف تهران اعتراف کردند. »
ارسال نظر