جانشین استیو جابز و سکان‌دار شرکت اپل

داستان مدیرعامل اپل و نقش او در رسیدن این شرکت به جایگاه باارزش‌ترین شرکت جهان

جانشین استیو جابز و سکان‌دار شرکت اپل

تیم کوک مدیرعامل اپل در ۱۰ سال اخیر، از همان ابتدا کاری دشوار در پیش داشت. او نه‌تنها باید اپل را حفظ می‌کرد و گسترش می‌داد، بلکه باید از سایه عظیم استیو جابز هم خارج می‌شد. تصوری که تیم کوک را نه مدیری مدبر، که تنها وارث یک امپراتوری موفق می‌دانست. که با حمایت شخص استیو جابز افسانه‌ای سکان هدایت این شرکت را در سال ‌۲۰۱۱ و در اوج موفقیت و محبوبیت به دست گرفته و حالا مشغول برداشت محصول تلاش‌های دیگران است. اما واقعیت این است که تیم کوک، که قبل از مدیرعامل‌شدن چندان جلوی دوربین‌ها دیده نمی‌شد،

آتش پس از خاکستر

بیش از ۲ دهه از عمر کاری خود را در اپل سپری کرده است. او سال‌ها پیش از رسیدن به مدیرعاملی، نقشی تاثیرگذار در احیا و بعدها رشد تصاعدی این شرکت در دوران معرفی آی‌پاد، آی‌فون و آی‌پد داشته. می‌توان گفت موفقیت‌های افسانه‌ای استیو جابز را باید تا حد زیادی مرهون ایده‌های راهبردی تیم‌ کوک در حوزه مدیریت چرخه تولید و نحوه تعاملش با تامین‌کنندگان قطعات بدانیم. اما تیم کوک در جایگاه مدیریت عاملی هم کارنامه درخشانی از خود به جا گذاشته است.

او نه‌تنها موفق به حفظ جایگاه اپل به‌عنوان ارزشمندترین و موفق‌ترین شرکت کامپیوتری جهان در طول بیش از یک دهه و علی‌رغم رقابت مرگبار غول‌هایی مثل آلفابت، آمازون و فیس‌بوک شده است، بلکه ضمن دوبرابر کردن درآمد و سودآوری موفق شده ارزش این کمپانی را از ۳۴۹‌ میلیارد دلار در سال ۲۰۱۱ به حدود ۲.۴‌ تریلیون دلار در سال ‌۲۰۲۱ برساند. آنچه در ادامه می‌خوانید، داستان مرد خندان مودبی است که توانسته در طول ۳ دهه تلاش تبدیل به یک میلیاردر، سلبریتی، چهره تاثیرگذار جهانی و البته مدیرعامل باارزش‌ترین شرکت جهان شود.

بیوگرافی تیم کوک مدیرعامل فعلی شرکت اپل

تیم کوک در سال‌ ۱۹۶۰ در شهر موبایل در ایالت آلابامای آمریکا در خانواده‌ای بسیار معمولی متولد شد. پدرش کارگر بندر و مادرش متصدی داروخانه بود. تیم نوجوانی بی‌سروصدایی داشت و پس از فارغ‌التحصیلی از دبیرستان در سال‌ ۱۹۷۸ به دانشگاه آوبورن رفت تا در رشته مهندسی صنایع تحصیل کند. تیم به محض تمام‌کردن دوره لیسانس در سال ‌۱۹۸۲ در شرکت IBM در بخش کامپیوترهای شخصی شروع به کار کرد. تیم، مهندس خوش‌فکری بود که علاقه زیادی به استفاده از روش‌ها و فناوری‌های جدید در حوزه لجستیک و چرخه تولید داشت. برای مثال یکی از پیشگامان استفاده از فناوری رباتیک در تولید کامپیوترهای شخصی IBM بود. در نتیجه این عملکرد مناسب، تیم جوان به‌سرعت پله‌های ترقی را طی کرد و به‌زودی به مقام مدیر تامین آمریکای شمالی ارتقا پیدا کرد.

رد کردن مدیریت کل عملیات شرکت IBM و تلاش برای پیشرفت شرکت در زمینه لجستیک و زنجیره تامین

موفقیت‌های تیم در شرکت ‌IBM نظر مدیران شرکت Intelligent Electronics را جلب کرد و به کوک مقام مدیریت کل عملیات در بخش فروش کامپیوترهای شخصی را پیشنهاد دادند. او این شغل را پذیرفت و به‌زودی توانایی‌های خود را به‌عنوان یک مغز متفکر در حوزه پشتیبانی و لجستیک نمایش داد. او با ایده‌‌ گرفتن از سیستم مشهور تویوتا که به مدیریت منابع به روش Justintime شهرت دارد، چرخه تولید شرکت را اصلاح کرد تا منابع حداقل زمان را در انبارها گذرانده و تنها به‌میزان حداقل موردنیاز برای تولید سفارش داده شوند.

این روش نه‌تنها باعث کاهش هزینه‌های انبارداری و تولیدشد، بلکه کیفیت و زمان تحویل محصول به مشتری را نیز به‌شکل قابل ملاحظه‌ای بهبود ‌بخشید. تیم کوک کم‌کم به یکی از چهره‌های معروف در حوزه لجستیک در صنعت کامپیوتر تبدیل شده بود. درنتیجه به‌زودی مقام معاون مدیرعامل در آماد و پشتیبانی شرکتی در Compaq به او پیشنهاد شد. البته او این شغل را پذیرفت، اما خیلی در این شرکت ماندگار نبود.

شروع همکاری با استیو جابز؛ فرصتی تکرار نشدنی

وقتی استیو جابز در سال ‌۱۹۹۶ به اپل بازگشت، ویرانه‌ای را تحویل گرفت که در حال فروپاشی بود. او به‌سرعت تشخیص داد که اپل نیازمند متحول‌کردن سازوکارهای طراحی، تولید و عرضه محصولات خود است. رقبای اپل همچون HP در همین دوران وارد فضای تجارت الکترونیک شدند و کامپیوترهای شخصی خود را به‌صورت آنلاین می‌فروختند. این روش در کنار کاهش هزینه‌ها با به‌کارگیری روش‌های جدید تولید باعث افزایش فروش و سودآوری آن‌ها شده بود و این همان کاری بود که جابز قصد انجامش را داشت. فردی که جابز برای انجام این کار مهم انتخاب کرده بود، کسی نبود جز تیم کوک، مدیر اجرایی جوان و خوش‌آتیه کامپک که سابقه درخشانی در پیاده‌سازی روش‌های جدید تولید و تامین داشت.

 

احیای شرکت اپل تنها با محصول iMAC

تیم کوک پیشنهاد جابز را قبول کرد، چون نمی‌خواست فرصت تکرار‌نشدنی ملاقات با استیو جابز افسانه‌ای از بنیانگذاران صنعت کامپیوتر را از دست بدهد. شرکت Compaq در آن دوران موفق‌ترین شرکت کامپیوتری جهان بود. دلیلی وجود نداشت کوک بخواهد موقعیت مدیریتی عالی خود را برای حضور در اپل رو به ورشکستگی رها کند. اما او در همان دقایق نخست ملاقاتش با استیو جابز، چیزی را حس کرد که اصلا انتظارش را هم نداشت. شوق و اشتیاقی عجیب برای پیوستن به تیم این نابغه خلاق و نجات اپل از سرنوشت محتومش یعنی ورشکستگی تا چند ماه دیگر. همه‌چیز به موفقیت محصول بعدی یعنی iMac بستگی داشت که نخستین محصول مهم اپل بعد از رونمایی از Apple2 محسوب می‌شد. سابقه چندسال اخیر اپل باعث شده بود اکثر متخصصان انتظار شکست این آخرین تیر ترکش اپل را داشته باشند، اما همان طور که حدس می‌زنید، این پیش‌بینی غلط از آب درآمد.

چالش‌های تیم کوک با فرایند طراحی محصول در شرکت اپل

در اپل برخلاف تقریبا تمامی شرکت‌های بزرگ همه بخش‌ها زیرنظر تیم تولید فعالیت نمی‌کنند. بلکه باید مستقیما زیر نظر تیم طراحی محصول فعالیت کنند. این فلسفه کاری به‌خصوص استیو جابز کار را برای کوک سخت می‌کرد. چون باید با پیش‌بینی نیازمندی‌های محصولات آتی اقدام به توسعه زیرساخت‌های تولیدی شرکت و تامین قطعات موردنیاز با کمترین قیمت و بیشترین کارایی برای تولید انبوه این محصولات موفق می‌کرد. این کار واقعا دشواری است که از عهده هرکسی بر‌نمی‌آید و به‌ندرت در رسانه‌ها مورد توجه قرار می‌گیرد، اما کوک به‌خوبی توانست آن را اجرا کند.

اصلاح چرخه تامین و تولید شرکت اپل به دست تیم کوک

تیم کوک به محض پیوستن به اپل در جایگاه مدیر ، شروع به اصلاح چرخه تامین و تولید این شرکت کرد. او کارخانه‌ها و انبارها را جمع کرد و شروع به بکارگیری تامین‌کنندگان طرف‌سوم به‌صورت قراردادی کرد. این باعث کاهش قابل‌ملاحظه قطعات موجود در انبارهای اپل شد تا جایی که به جای چندماه ذخیره تنها به‌اندازه چند روز تولید در آنها نگهداری می‌شد.

نوآوری دیگر کوک، نحوه تعامل او با تامین‌کنندگان قطعات الکترونیکی و تضمین دسترسی اپل به قطعات مورد نیاز در زمان مورد نیاز بود. برای مثال، او در سال ۲۰۰۵، چندسال پیش از عرضه آی‌فون و آی‌پد و عمومی‌شدن فناوری حافظه‌های فلش، اقدام به بستن قراردادهای تامین طولانی‌مدت با سازندگان این قطعه در آسیای شرقی کرد. همین قرارداد بود که به اپل امکان داد تنها در ۵سال ۳ محصول موفق با تولید انبوه را در سطح بین‌المللی عرضه کند.‌ ترکیب این راهبردها در کاهش هزینه‌های انبارداری و تولید شرکت و عملکرد درخشان محصولات تولیدی در این دوره، باعث تولید سودی خیره‌کننده و پرتاب مجدد اپل به قله موفقیت و محبوبیت شد.

ارائه محصول جدید اپل در زمان درست و مکان درست

به لطف تدابیر اندیشیده‌شده توسط تیم کوک و تیم تولید اپل، محصولاتی مثل آی‌پد نانو در سال ۲۰۰۵، آی‌فون در سال ۲۰۰۷ و آی‌پد در سال ۲۰۱۰ بدون محدودیت با قیمت تمام‌شده‌ای بسیار مناسب و در سطح بین‌المللی به بازار عرضه شدند. در واقع این تاکتیک آنقدر در ایجاد انحصار برای اپل موفق بود که HP به‌عنوان یکی از رقبای اصلی اپل مجبور شد تبلت لمسی خود یعنی Touchpad را با قطعات برگشتی و معیوب خطوط تولید آی‌پد تولید و پس از مدتی کوتاه آن را از بازارها جمع‌آوری کند.

در نهایت باید به این نکته اشاره کنیم که این راهبرد کنترل بیشتری روی روند توسعه فناوری‌ها توسط پیمانکارها، قابلیت‌های درنظرگرفته شده برای سازگاری حداکثری قطعات با نرم‌افزارهای اپل و تطابق آنها با استانداردهای کیفی این شرکت داشته باشد. نکته‌ای که تبدیل به مهم‌ترین مزیت رقابتی این شرکت و دلیل اصلی محبوبیت ماندگار آن بین کاربران به‌ شمار می‌رود و به اپل جایگاهی دست‌نیافتنی بخشیده است.

دستیابی تیم کوک به موقعیت مدیریت عملیات کارخانه اپل

درنتیجه تمامی این موفقیت‌ها، تیم کوک در این مقطع تبدیل به مدیر عملیاتی، یکی از مهم‌ترین مهره‌های اجرایی اپل‌ شده بود. در سال‌ ۲۰۰۹ وقتی جابز برای درمان سرطان به مرخصی رفت، هدایت این شرکت را به‌صورت موقت در دست گرفته بود. او همچنین در سال ‌۲۰۱۱ و پس از موافقت هیات مدیره شرکت با سومین و آخرین مرخصی استعلاجی استیو جابز، تا رسیدن بهار و کسب جایگاه مدیریت عاملی اپل مسئول اداره امور روزمره شرکت شده بود و تنها برای تصمیم‌های اساسی به جابز مراجعه می‌کرد. با این وجود اما هنوز هم اگر از کسی می‌پرسیدید مدیرعامل بعدی اپل چه کسی خواهد بود، کمتر کسی فکر می‌کرد تیم کوک قرار باشد جانشین جابز کبیر باشد.

تیم کوک مدیرعامل اپل و تنها وارث استیو جابز

همان‌طور که گفتیم تیم کوک سال‌ها در پس پرده‌‌ مشغول اداره نمایش عظیمی بود که استیو جابز، جاناتان آیو یا اسکات فورستال تنها نمایندگان آن روی صحنه به‌شمار می‌رفتند. هم‌چنین او در کنار جابز نقشی کلیدی در خارج‌کردن اپل از سراشیبی سقوط و بازگرداندن آن به سودآوری و موفقیت داشت و از این نظر هم شخصیتی مورد اعتماد به‌شمار می‌رفت. در نتیجه وقتی نوبت جایگزینی استیو جابز شد با آنکه بیشتر نگاه‌ها به مدیر طراحی محصول یا مدیر توسعه نرم‌افزار این شرکت دوخته شده بود، توسط هیات مدیره به‌عنوان مدیرعامل بعدی اپل معرفی شد.

رهبری و مدیریت بینظیر تیم کوک، عامل موفقیت اپل

مسلما اکنون و پس از گذشت یک دهه، می‌توان گفت او بهترین انتخاب و گزینه ممکن برای ادامه راه استیو جابز و رساندن اپل به جایگاه فعلی آن بود. واقعیت این است که مدیرعامل قرار نیست بهترین طراح محصول یا توسعه‌دهنده نرم‌افزار باشد. مدیرعامل باید بتواند نقش رهبری گروه را به‌خوبی ایفا کند. کسی که می‌تواند افراد مستعد و متناسب را در کنار هم جمع کند. می‌تواند تصمیم‌های مهم و سرنوشت‌ساز در لحظه و معمولا با تکیه بر ادراک شهودی خود اتخاذ کرده و بهترین خروجی ممکن را از کارکنانش بگیرد. خود تیم کوک در یکی از مصاحبه‌های خود عنوان کرده بود که هرگز خود را در هیچ زمینه‌ای ستاره نمی‌دانسته است. اما شکی نیست که تمامی خصوصیات ذکر شده به بهترین شکل در شخصیت او در کنار هم قرار گرفته‌ است. این تمام آن چیزی است که برای موفقیت یک کسب ‌و ‌کار و انداختن آن در جاده موفقیت نیاز دارید.

پیشرفت تکرارنشدنی در عرصه تکنولوژی، بدون تقلید از راه و روش استیو جابز

به‌علاوه او موفق شده از ‌یکی از بزرگ‌ترین اشتباهات رایج مدیرعامل‌هایی که قرار است جایگزین یک شخصیت غیرقابل‌جایگزینی مثل والت‌ دیزنی یا استیو جابز شوند، یعنی تلاش برای بازتولید روند تصمیم‌گیری آن‌ها، خودداری کند. خود استیو جابز در زمان حیاتش از تیم که به‌تازگی مدیرعامل اپل شده بود، قول گرفته بود که ‌هنگام تصمیم‌گیری، به اینکه اگر جابز بود چه تصمیمی می‌گرفت فکر نکند. و تنها به آنچه به صلاح شرکت است، بیندیشد.

او به قولی که به استیو جابز داده بود وفادار مانده است. چرا‌که نشان داده در رهبری و مدیریت اپل سبک و سیاق شخصی خود را دارد. برای مثال، تیم بین کارکنان اپل محبوبیت فوق‌العاده‌ای پیدا کرده است. چرا‌که اعتقاد دارند که رفتار تهاجمی کمتری دارد و احتمال بیشتری دارد که کارمندانی را که کارشان را به‌خوبی انجام می‌دهند، مورد تشویق قرار دهد، درحالی که از نظر استیو جابز کار خوب خودش جایزه بود.

 

دیگر رسانه ها

کدخبر: 23

ارسال نظر