ماجرای سگآزاری که خبرساز شد! +عکس
یکی از کاربران شبکههای اجتماعی روایتی متفاوت از ماجرای یک سگ آزاری را مطرح کرده که بازتاب فراوانی در میان حامیان حقوق حیوانات و کاربران داشته است.
یکی از کاربران شبکههای اجتماعی روایتی متفاوت از ماجرای یک سگ آزاری را مطرح کرده که بازتاب فراوانی در میان حامیان حقوق حیوانات و کاربران داشته است.
کاربری به نام هیرکان در یک رشته توئیت ماجرا را اینگونه تشریح کرده است:
* امروز با اینکه تعطیل بود یه سر اومدم فروشگاه. دیدم یه سگ روبروی فروشگاه نشسته.یکم عجیب بود برام چون اینجا مرکز بابلسره و اصلا سگ و گربه پاشو تو این منطقه نمیذاره. برای بقیه مردمی که اینجا بودن حضور این سگ مهم نبود. یکم نازش کردم فهمیدم تشنشه... هیچی تو فروشگاه نداشتم براش تو لیوان یه بار مصرف آب ریختم، و گذاشتم پیشش، اونم خورد، هی چند بار پر کردم هی خورد.
* قشنگ با نگاهش میفهمیدم داره ازم تشکر میکنه. بعد اومدم تو فروشگاه داشتم به کارم میرسیدم.
* دیدم سگه رفته اون طرف خیابون و سه تا از مهمانان شهر (مهاجرهای یکی از کشورهای همسایه) دارن اذیتش میکنن.بیچاره به زور لگد میخواستن بندازن تو خیابون جلوی ماشینا.
* سریع از مغازه اومدم بیرون رفتم اون طرف خیابون اعتراض کردم، یکیشون بهم گفت نمیدونستیم صاحب داره. گفتم من صاحبش نیستم ولی اون خدایی که همونطور که منو و تو رو آفریده ،اینم آفریده و آفریدههاشو دوست داره.
* مغازهدارهای اطراف که از صدای من متوجه شده بودن بحث بالا گرفته اومدن دم در. جلوی همونا این سگ رو بغلش کردم آوردم این طرف خیابون (خیلی سنگین بود). گذاشتمش پیش مغازه خودم یکم هم بغلش کردم. چندتا از همسایهها اومدن پیشم.
* بعدش دوباره برگشتم تو فروشگاهم...کارم که تموم شد دیدم همون مردمی که حضور سگ براشون مهم نبود حسابی تحویلش گرفتن.
* میدونم متناقض بنظر میاد...هرچند همیشه میگم به حیوونای آواره غذا ندین و جای سگ و گربه تو خیابون نیست و باید جمع آوری بشن.ولی راضی به آزار هیچکدوم از اینا هم نیستم. اینا گناهی ندارن که زندگیشون اینجوریه. گناهش گردن اون حامی نماهاییه که با غذادهی باعث بدنیا اومدنشون تو این شرایط سخت شدن.
ارسال نظر