اشتباهات والدین در تربیت کودکان | این کارها را نکنید!
کودکان با کتابچه های راهنما بزرگ نمی شوند. کودکان نوپایی که سرشار از انرژی هستند و مشتاق به تجربه ی هر چیزی که شما به آنها ارائه می دهید، ممکن است در واقع به دنبال فریب والدین خود باشند.
اولین کاری که باید بکنید، حفظ خونسردی خودتان است. توصیه هایی را که ممکن است به فرزندتان در هنگام اشتباه کردن به او بدهید، به خود یادآوری کنید. اشتباهات در واقع فرصتی هستند برای یادگیری بهتر و بیشتر.
اشتباهات رایجی که نباید در تربیت کودک مرتکب شوید
سر فرزندتان فریاد بزنید یا آن را تحقیر کنید
سختگیری بیش از حد در هنگام عصبانیت
توضیح مفصل و طولانی دادن
به جای اینکه بر روی اصلاح رفتار او تمرکز کنید، فقط روی اشتباهش متمرکز می شوید
قوانینی را که خودتان وضع کرده اید، زیر پا بگذارید
از رویکرد انضباطی یکسانی برای هر کودک استفاده کنید
قاعده یا عواقبی را تعیین نکنید
کارهایی که بهتر است انجام دهید
مشکلات را محترمانه بیان کرده اما قاطع رفتار کنید
قبل از هر چیز خود را آرام کنید
علت اشتباه بودن رفتار آنها را واضح و منطقی برایشان توضیح دهید
در مورد الگوهای مثبت و کارهای مفید با همدیگر صحبت کنید
انضباط را روشی برای آموزش رفتار خوب در نظر بگیرید
نمونه و الگوی خوبی باشید
روشی را پیدا کنید که برای هر کودک بهترین کارکرد را داشته باشد
قوانین و پیامدهای روشن را ارائه دهید
برخورد های اشتباه والدین با کودکان
۱- احترام من را نگه نداشتی !
والدین از فرزندان خود می خواهند که به آنها احترام بگذارند، اما گاهی فراموش می کنند که احترام باید امری دو طرفه باشد. یکی از رایج ترین اشتباهاتی که والدین در تنبیه کودکان مرتکب می شوند، فریاد زدن، صحبت با لحن تند و عصبانی و یا حتی توهین به فرزندانشان است. احترام دو طرفه حتما بین فرزند و والدین او باید رعایت شود.
راه حل: به این فکر کنید که اگر با یک فرد بزرگسال، مانند همکار یا خویشاوند، درگیری دارید، دوست دارید چگونه با شما صحبت کرده و یا رفتار کنند؟ خود را در نظر کودکتان کوچک نکنید؛ مشکل موجود را با ملایمت (اما همچنان قاطع) و محترمانه مطرح کنید. مهم نیست چقدر عصبانی هستید، سعی کنید آرام باشید.
۲- وقتی عصبانی هستید، کودک را تنبیه نکنید
زمانی که کنترل خود را از دست داده اید و به شدت عصبانی هستید از تذکر دادن به کودک و یا تربیت او خودداری کنید؛ مواردی وجود دارد که به سادگی نباید با هم همراه شوند، مانند نوشیدن مشروبات الکلی و رانندگی یا صحبت کردن با کسی که شما را عصبانی کرده است. تنبیه کودک در حالی که عصبانی هستید، قطعا در این دسته از نبایدها قرار می گیرد.
راه حل: قبل از صحبت کردن با فرزندتان در مورد رفتار بد او، چند دقیقه (یا بیشتر در صورت نیاز) برای آرام شدن و کنترل افکار خود وقت بگذارید. خود یا فرزندتان را از موقعیت پیش آمده دور کنید گذر زمان ممکن است به هر دوی شما کمک کند که با شرایط آرامتر برخورد کنید.
۳- خود و رفتارتان را زیر سوال نبرید
شما فرزندتان را به خاطر تمیز نکردن اتاقش سرزنش می کنید اما وقتی اتاقش برای روزها به هم ریخته است به آن توجهی نمی کنید؟ و بار دیگر او را به خاطر تمیز نکردن اتاقش سرزنش می کنید؟ فرزند شما تربیت شما را جدی نخواهد گرفت !
یکی از بهترین راهها برای کمک به کودکان برای اصلاح رفتار بد، دادن دستورالعملهای واضح درباره آنچه از آنها انتظار میرود است.
راه حل : به فرزندتان دستورالعمل های واضح و ساده و فهرستی واقع بینانه از انتظارات بدهید. برای مثال، اگر میخواهید هر هفته اتاقش را تمیز کند، آن را در تقویم علامت بزنید و آن را «روز تمیز کردن اتاق» مد نظر بگیرید.
او را برای رفتار خوبش تشویق کرده و اگر انتظار شما را برآورده نکرد او را متوجه پیامدهای منطقی آن بکنید. برای یک رفتار نادرست درجات مختلف تنبیه را ندهید.
۴- از توضیح بیش از حد بپرهیزید
توضیح مفصل و طولانی درباره رفتار نامناسب فرزندتان ایده خوبی نیست. کودکان، حتی بچههای دبستانی که به قادر به درک موقعیت هستند، میتوانند در صورت توضیح طولانی و پرداختن بیش از حد به جزئیات، از موضوع اصلی دور بشوند.
راه حل: تا حد امکان مستقیم و واضح صحبت کنید و آن اصول اولیه را به نسبت فرزندتان تعیین و مشخص کنید با بچههای بزرگتر، در مورد اشتباهات صحبت کرده و در مورد اینکه میتوانستند انتخابهای بهتری باشند، گفت و گو کنید.
در مورد فرزندان کوچکتر نیز ، به سادگی می توانید بیان کنید که این رفتارشان نشان دهنده ی چه بوده و چرا اشتباه تلقی می شود.
۵- منفی نگری را کنار بگذارید
شنیدن زنجیره ی « باید ها و نباید ها» و «نه» برای هیچکس، بهویژه کودک، سرگرمکننده نیست. تمرکز بر کارهای اشتباه یا کارهایی که کودک نباید انجام دهد، به جای تاکید بر کاری که باید انجام می شده، می تواند باعث ایجاد اثر منفی روی کودک شود.
راه حل: با دیدگاه مثبت بر آنچه باید انجام شود تمرکز کنید. اگر فرزندتان ناله میکند یا بهانه می گیرد ،به او یادآوری کنید که چگونه به شیوهای خوب و دوستانهتر صحبت کند.
بعد از اینکه خلق و خویتان بهتر شد و عثبانیتتان فروکش کرد، ساده و به شکل یک بازی ارتباط برقرار کردن و مکالمه با همدیگر را آغاز کنید.
اگر فرزندتان با خواهر یا برادر خود دعوا میکند ، راههایی را پیشنهاد کنید که میتواند یک رابطه خواهر و برادری خوب ایجاد کند، مثلاً از آنها بخواهید در یک کار با همدیگر همکاری کنند.
۶- خود به توصیه هایی که می کنید، عمل نمی کنید
شما به فرزندتان می گویید که دروغ نگوید، اما خودتان دروغ می گویید و یا سعی می کنید کاری که بسیار پر اهمیت است را انجام نداده و از دست آن خلاص شوید، و یا سر فرزندانتان فریاد می زنید و با عصبانیت به آنها می گویید که با هم خوب صحبت کنند.
مشکل این است که شما اغلب رفتار خود را نمی بینید و فراموش می کنید که فرزندانتان مراقب تک تک حرکات شما هستند و با استفاده از مثال شما یاد می گیرند که چگونه رفتار کنند.
راه حل: تا حدی که می توانید الگوی خوبی باشید و رفتاری را داشته باشید که می خواهید فرزندتان از آن الگوبرداری کنند. اگر گهگاه یکی از قوانین خود را زیر پا می گذارید، شرایط خاص و دلیل رفتارتان را برای فرزندتان توضیح دهید.
- غفلت از رفع مشکلات
بسیاری از والدین یا به این دلیل که فکر می کنند برخی از مشکلات قابل حل نیستند یا به سادگی آنها را می پذیرند، ماه ها یا سال ها ناامیدی را تحمل می کنند. این مشکلات رایج ممکن است شامل دعوا برای نخوابیدن ، بیداری های مکرر در شب، یا عصبانیت و مشکلات رفتاری در کودکان بزرگتر باشد.
بیشتر مشکلاتی که شما به عنوان والدین با آن روبرو هستید را می توان برطرف کرد و تغییر داد یا برطرف کرد. هرچند ممکن است به کمک نیاز داشته باشید. کتاب ها، وب سایت ها و افراد زیادی وجود دارند که می توانند شما را از طریق چالش های فرزندپروری راهنمایی کنند.
۸- داشتن انتظارات غیر واقعی
اگر انتظارات غیر واقعی از کاری که فرزندتان باید انجام دهد دارید، در واقع می توانید مشکلاتی را ایجاد کنید. این اغلب زمانی اتفاق میافتد که والدین نسبت به کودک ۲ و نیم سالهای که هنوز علاقهای به استفاده از لگن دستشویی ندارد ، کودک ۶ سالهای که رختخواب را خیس میکند، یا نوجوانی بداخلاق، ناامید یا خسته میشوند.
اطمینان حاصل کنید که انتظارات شما با سطح رشد کودک شما مطابقت دارد. بیشتر بچهها میخواهند احساس کنند که مورد پذیرش قرار گرفتهاند، بهویژه توسط والدینشان.
دکتر گولوتا توضیح می دهد : "اگر آنها احساس کنند با برآورده نکردن این انتظارات غیر واقعی، شما را ناامید خواهند کرد، دچار استرس و اضطراب می شوند. همچنین ممکن است با سطوح پایین عزت نفس دست و پنجه نرم کرده ممکن است باورهای منفی در مورد خود ایجاد کنند که به اندازه کافی خوب نیستند.
۹- نجات فرزندتان قبل از اینکه مرتکب اشتباه شود
طبیعی است که بخواهید از فرزندان خود در برابر اشتباهات محافظت کنید، اما کودکان برای یادگیری و رشد باید مرتکب اشتباه شوند
اشتباهات فرصتی برای ارزیابی مجدد کارهایی است که انجام دادهاید و کارهایی که میتوانید در آینده متفاوت انجام دهید و مسئولیت را بر عهده بگیرید.
نجات مستمر فرزندانتان، آنها را از یادگیری و کسب تجربه باز می دارد. همچنین ممکن است باعث شود کودکان در مورد خود باورهای ناسالم ایجاد کنند.
کسب تجربه و یادگیری از طریق اشتباه کردن میتواند بر روی انعطاف پذیری و همچنین رشد مهارتهای احساسی و اجتماعی آنها تأثیر مستقیم بگذارد. آنها همچنین می توانند شروع به مبارزه با اعتماد به نفس پایین و ترس از شکست کنند.
۱۰- به حرف کودک خود گوش نمی دهید
وقتی به حرف های فرزندتان گوش می دهید، افکار و احساسات او را تأیید می کنید . دکتر گولوتا می گوید، گوش دادن به فرزندتان نشان می دهد که برای شما مهم است و ارتباط بین شما را قوی تر می کند. گوش دادن با دقت به فرزندتان به او نشان می دهد که گوش دادن به دیگران مهم است.
او میافزاید: «وقتی والدین گوش نمیکنند، بچهها ممکن است احساس نارضایتی کنند و دچار مشکلات عزت نفس شوند. کودکان ممکن است با این احساس بزرگ شوند که هرگز مطابق تایید کسی نیستند و در حالتی دائمی مانند یک ناامیدی زندگی می کنند.
- با کودک خود ارتباط کافی برقرار نمی کنید
تمرکز بر روابط خانوادگی بسیار لذت بخش و باب میل است اما برخی والدین در انجام این کار افراط می کنند. دکتر توماس فالِن، روان شناس بالینی در حومه ی شیکاگو و نویسنده ی چندین کتاب درباره ی فرزندداری، از جمله جادوی ۱,۲.۳، می گوید: "کودکان، سپری کردن اوقات را با یکی از والدین، بسیار دوست دارند. اختصاص دادن زمانی برای کودکان به طور مجزا، برای والدین نیز بسیار سرگرم کننده می باشد؛ زیرا مجبور نیستند تا با رقابت و هم چشمی دو کودک با یکدیگر کلنجار روند".
راه حل : روش مناسب برای سپری کردن زمان با یک کودک نوپا، چه روشی است؟ فالِن، این طور پاسخ می دهد: «بسیار ساده است؛ روی زمین بنشینید و با او بازی کنید. هنگامی که می خواهد بخوابد، برای او قصه بگویید یا کتابی را که دوست دارد، برایش بخوانید.»
۱۲- بیش از حد در انجام کارها به او کمک می کنید
بیش از حد کمک کردن برخی از والدین در انجام هر کاری به کودکان هم میتواند مشکل ساز باشد؛ هنگامی که کودک برای انجام دادن کاری بسیار کوچک دچار مشکل می شوند، والدین با سرعت به آنها نزدیک شده و کارشان را انجام می دهند.
اگر بخواهید برای هر کاری، از جمله پوشیدن یک لباس، یا حل کردن یک پازل، به کودک کمک کنید، در واقع این پیام را به او می دهید، که تو هیچ کاری را نمی توانی انجام دهی- به عبارت دیگر، تو کودکی بی کفایت و نا لایق هستی. بِتسی براون، نویسنده ی کتاب تو رئیس من نیستی، این طور می گوید: "والدینی که در انجام هر کاری به کودک کمک می کنند و سعی می کنند تا بر خرابکاری های خود و اشتباهاتش به طور غیر منطقی سرپوش بگذارند، در واقع در تربیت کردن کودکانی متکی به خود، با مشکلات عدیده ای مواجه خواهند شد".
راه حل : براون می گوید: "باید به کودکان خود یاد دهیم که چالش ها را تحمل کرده و با آنها مبارزه نمایند. البتّه، تشویق و تمجید، اصلاً کار اشتباهی نیست. او را تشویق کنید. بگویید، تو می توانی از پَسِ این کار بر آیی".
۱۳- مکالمه ی بیش از حد با کودکان
بیش از حد صحبت کردن با کودکان نوپا، معمولاً ایده ی فوق العاده ای محسوب می شود. اما نه هنگامی که این کودکان رفتار نامناسبی از خود نشان می دهند. تصور کنید که مادری به کودک ۲ ساله اش که کلوچه می خواهد، جواب منفی می دهد. کودک به خاطر این نه، هیاهو به پا کرده و سر و صدا راه می اندازد.
مادر برای کودک توضیح می دهد، که الان زمان خوردن شام است. کودک به هر صورتی تلاش می کند تا کلوچه را به دست آورد؛ از سوی دیگر، مادر هم تلاش دارد که کلوچه را به کودک ندهد. حال مادر بار دیگر تلاش می کند تا علت ندادن کلوچه را به کودکی که گریه می کند، توضیح دهد. این کار باعث کلنجار رفتن دو طرف با یکدیگر، و در نهایت سرخوردگی مادر و کودک شود. فالِن می گوید:«صحبت کردن می تواند منجر به الگویی شود که ما آن را الگوی صحبت کردن- متقاعد کردن- بحث کردن- فریاد زدن- کتک زدن، می نامیم. کودکان، بزرگسالانی در بدن کودکانه نیستند. آنها افرادی منطقی نیستند و نمی توانند آنچه را که شما برایشان می گویید و توضیح می دهید، جذب کرده و برای خود تجزیه و تحلیل نمایند.»
راه حل: روش هوشمندانه برای مطرح کردن این قانون، چیست؟ فالِن می گوید: هنگامی که به کودک خود می گویید، تا کاری را انجام دهد، درباره ی آن صحبت نکنید و تماس چشمی برقرار نسازید. اگر کودک نافرمانی کرد، به صورت کلامی به او هشدار دهید، یا آنکه تا عدد سه بشمارید. اگر کودک باز هم تعلل نمود و کاری را که گفتید، انجام نداد، به او زمان دهید یا منتظر پیامد فوری این کار باشید؛ اما هرگز توضیح ندهید.
۱۴- فقط غذاهای مورد علاقه کودک را درست می کنید
فقط غذاهایی را درست کنید، که کودک دوست دارد. آیا کودک نوپای شما فقط مرغ کباب شده و سیب زمینی سرخ کرده، می خورد؟ آیا او تنها شیرینی را دوست دارد؟ اگر رژیم غذایی کودک، تنها بر مبنای غذاهایی باشد که او دوست دارد، در برابر غذاهای دیگر از خود مقاومت نشان خواهد داد. بسیاری از والدین، بسیار دیر متوجه این موضوع می شود.
راه حل : کودک تان را تشویق کنید تا مانند بچه ای خوب رفتار کند. آلتمَن می گوید: «درصد زیادی از کودکان تمایل زیادی برای امتحان کردن، غذاهای جدید دارند؛ البته اگر ببینند مامان و بابا از خوردن این غذاها لذت می برند. اگر با خوردن یک لقمه عقب کشیدند، کمی از غذا را در ظرف شان بگذارید. برخی کودکان قبل از پذیرفتن یک غذا، باید چند بار آن را امتحان کنند". براون گفت: "اگر کودک نوپای شما با ناخونک زدن غذا می خورد، خیلی نگران نباشید؛ بیشتر کودکان همین طور هستند". "بچه ها دوست دارند با غذا کلنجار رفته و با آن بجنگند؛ اگر بخواهید به خاطر این رفتار آنها داد و فریاد راه اندازید، مطمئن باشید فقط مشکل را پیچیده تر می کنید.»
و اما پیشنهاد او: تا زمانی که چیزی در بشقاب کودک برای خوردن وجود دارد، نگران نباشید. به خود اجازه ندهید تا تبدیل به آشپز همیشگی او تبدیل شوید.
۱۵- خلاص شدن از گهواره کودک
خلاص شدن از تختخواب بچه (گهواره) ، گاهی برای پدر و مادران معضل میشود . این تختخواب ها سبب می شوند تا عادات خوب، در کودک تقویت شود. کودکی که به سرعت درون تخت واقعی قرار گیرد، با مشکلات عدیده ای در خوابیدن و در تختخواب ماندن، روبه رو می شود. و ممکن است در نهایت شما را بیدار نموده و بخواهند کنار شما بخوابند.
آلتمَن می گوید: "برخی مادران خود را فرسوده می کنند، زیرا هر شب کنار کودکان خود می نشینند تا او بخوابد. آنها نمی دانند که علت این الگو، خود آنها می باشند".
راه حل : چه زمانی باید از تختخواب بچه (گهواره) رها شویم؟ هنگامی که کودک خود از این تخت خسته شد و از شما خواست تا آن را عوض کنید؛ یا زمانی که شروع به بالا رفتن از آن کردند. برای بیشتر کودکان سنین ۲ تا ۳ سالگی بهترین زمان می باشد. یا زمانی که قد کودک حدود ۹۰ سانتی متر شد.
۱۶- آموزش توالت رفتن را زود شروع کنید
برخی از والدین، زمانی که می خواهند به کودک نوپای خود توالت رفتن را یاد دهند، این کار را با گول زدن او شروع می کنند. و اگر کودک کمی از الگویی که والدین برایش چیده اند، منحرف شود، با تنبیهی سخت مواجه خواهد شد.
این امر می تواند منجر به جنگ قدرت بین والدین و کودک شود.
راه حل: آلتمَن می گوید:«کودکان توالت رفتن را یاد می گیرند، زمانی که از آمادگی کافی برای یادگیری برخوردار باشند. نباید در این کار، عجله کنیم» اما می توانید مقدمات این کار را آماده کنید. توالت را به کودک نوپای خود نشان دهید. استفاده از آن را برای او توضیح دهید. اگر کودک به سن ۴ سالگی برسد و هنوز هم پوشک باشد، آن وقت چه؟ آلتمَن می گوید: «نگران نباشید؛ هیچ کودکی تا به امروز، با پوشک وارد دانشگاه نشده است.»
۱۷- برای تماشای تلوزیون زمان مشخص نمی کنید
به کودک اجازه دهید تا زمان زیادی را پای تلویزیون بنشیند. کودکان نوپایی که زمان زیادی را صرف دیدن تلویزیون می کند، بعداً با مشکلات عدیده ای در یادگیری مواجه خواهند شد. مطالعات نشان داده است کودکان زیر دو سال، قادر به درک آنچه که در صفحات تلویزیون و مانیتور می بینند، نیستند.
راه حل: کودکان نوپای خود را با خواندن، و کارهای خلاقانه ی دیگر، سرگرم کنید. با کودک خود صحبت کنید و او را تشویق کنید تا علاوه بر حرف زدن، گوش هم بدهد. آلتمَن می گوید: "هر چه بیشتر کودک خود را از تلویزیون دور نگه دارید، بسیار بهتر است".
ارسال نظر