با رنج روانی فاش شدن رابطهٔ فرا زناشویی چگونه مقابله کنیم ؟
کسی که رابطه فرا زناشویی او افشا شده، اگرچه تجربهٔ بسیار متفاوتی با همسر آسیبدیدهٔ خود دارد، اما الزامٱ رنج کمتری را تحمل نمی کند.
رنج روانی ناشی از فاش شدن رابطهٔ فرازناشویی، در اغلب موارد به اندازهای شدید است که بهبودی و ترمیم رابطه را، در ذهن افرادی که با آن روبهرو میشوند، غیرممکن میکند. اما برخلاف این تصور، بسیاری از کسانی که رابطه فرازناشویی آنها فاش میشود یا متوجه این موضوع در شریک عاطفی خود میشوند، نه تنها در زندگی با همسر خود باقی میمانند، بلکه بهبودی، ترمیم و محکمتر شدن رابطه زناشوییشان را پس از این اتفاق، تجربه میکنند.
یکی از دلایل دشوار بودن فرآیند بهبودی پس از افشای موضوع فرازناشویی، این است که طی شدن آن نیاز به ترمیم در سه حوزه مختلف دارد؛ همسری که مورد خیانت واقع شده، همسری که رابطه او افشا شده، و خود رابطه. هرکدام از این سه حوزه، فرآیند بهبودی متفاوت، با دوره زمانی مخصوص به خود را دارد.
برای کسی که متوجه رابطه فرا زناشویی همسر خود شده است، این موضوع میتواند یک ضربه روانشناختی تلقی شود. از زمانی که هریک از ما متولد میشویم، احساس امنیت و رفاه روانشناختیمان وابسته به ثبات و استحکام دلبستگی هایمان به افراد مهم زندگیمان است. خدشهدار شدن مهمترین دلبستگی زندگی بزرگسالی یک فرد، پس از خیانت همسر، میتواند تهدید کننده حیات روانی و برانگیزانندهٔ واکنشهایی مانند اضطراب شدید و حملات وحشت، افکار مزاحم، مشکلات خواب و خوردن، نشخوار فکری، مشکل تمرکز، و غرق شدن در هیجاناتی مانند خشم، کینه، غم، سوگ، گناه و شرم شود.
مواجهه با خیانت، نه تنها اعتماد فرد به شریک عاطفیاش را خدشهدار میکند، بلکه اعتماد او به خود، قدرت قضاوت، تصمیم گیری و ادراکاتش را نیز خدشهدار میکند.
یکی از چالشهای اساسی برای بازسازی اعتماد در این افراد، دریافت اطمینانبخشی از جانب همسر است. در این مسیر، نیاز مکرر به پرسیدن و دانستن جزئیات اینکه رابطه فرازناشویی، کجا، چگونه و در چه زمانهایی اتفاق افتاده، اجتناب ناپذیر است.
معتبر شمردن این نیاز، و برآورده کردن آن تا حد ممکن، در برقراری تعادل و آرامش در فرد آسیبدیده کمککننده است. همچنین تکرار اطمینانبخشی در طول زمان، از اینکه موضوع فرازناشویی خاتمه یافته و هیچ تماس دیگری وجود ندارد، در تسهیل جریان بهبودی موثر است.
پس از برقراری احساس امنیت هرچند به صورت نسبی، در گام بعد، مدیریت احساسات متناقض مرتبط با خیانت و اعتماد ازدست رفته، مهم است. یادگیری مهارت بیان احساسات خود، توانایی پردازش و حمل احساسات متناقض، تنظیم اعتماد به نفس، و تمرین ارتباط جرأتمندانه، مراحلی هستند که طی کردن آنها در فضای حمایتگرانهٔ درمانی تسهیل خواهد شد.
نیاز به ترمیم و بهبودی پس از افشای رابطه فرا زناشویی، برای فردی که متوجه این موضوع در شریک عاطفی خود شده، آشکار و معتبر است. اما در بسیاری از موارد، لزوم طی شدن فرآیندی مشابه، در طرف مقابل رابطه، نادیده گرفته میشود.
کسی که رابطه فرا زناشویی او افشا شده، اگرچه تجربهٔ بسیار متفاوتی با همسر آسیبدیدهٔ خود دارد، اما الزامٱ رنج کمتری را تحمل نمیکند. مطمئناً شیوهٔ مدارای هر فرد با مشکلاتش منحصر به خود او است، اما در این میان، برخی احساسات و واکنشهای روانی، در اغلب افرادی که در چنین شرایطی هستند، مشترکاند.
درگیری با احساس گناه به دلیل انتخابهایی که فرد داشته و احساس شرم به دلیل آسیبی که به واسطهٔ این انتخابها به شریک عاطفی وارد شده، اجتنابناپذیر است. قرار گرفتن در چنین شرایطی میتواند باعث ایجاد بیاعتمادی به خود و تردید نسبت به توانایی خود برای قطع رابطه فرازناشویی یا عدم تکرار آن در آینده شود.
پشت سر گذاشتن این احساسات دشوار، و ادامه مسیر زندگی، نیازمند تجربهٔ بخشش و اعتماد از سوی طرف مقابل است؛ نیازی که بسیاری از اوقات در تعارض با مسیر بهبودی همسر، و خواستهٔ او برای اطمینانبخشی مکرر است. هنگامی که تصمیم دو طرف بر ادامه زندگی مشترک است، به تعویق انداختن درخواست بخشش، حمایت از طرف مقابل و برآورده کردن نیاز او به بازیابی اعتماد، اولویت دارد.
چنین حمایتی شامل پاسخ دادن به سوالات طرف مقابل، شفاف کردن وضعیت فعلی رابطه فرازناشویی، و پذیرفتن مسئولیت انتخاب ها و رفتارهای آسیب زنندهٔ خود است. بر این اساس میتوان گفت همسری که رابطه فرازناشویی او افشا شده، برای کمک به طی شدن فرآیند بهبودی در طرف مقابل، خود نیاز به حمایت بسیار زیادی دارد.
یکی از موضوعات دیگر در ارتباط با همسرانی که رابطه فرازناشویی آنها افشا شده است، مسئلهٔ فقدان و سوگواری برای از دست دادن رابطهٔ فرازناشویی است. این در حالیست که، غیرقابل تحمل بودن این موضوع برای همسر و سایر نزدیکان فرد، و از طرفی احساس گناه و خودسرزنشگری درونی، مانع از ابراز و پرداختن به این احساس غم و فقدان میشود. دریافت کمک حرفه ای در قالب رواندرمانی فردی، به حل و فصل این بعد از تجربه فرد و طی شدن فرآیند سوگواری در فضایی غیرقضاوتگرانه کمک خواهد کرد.
تحلیل عوامل زمینه ساز رابطه فرازناشویی، شامل ویژگی های شخصیتی، تعارضات زناشویی، و استرس های محیطی تاثیرگذار بر رابطه و خود فرد، میتواند باعث کاهش احساس بیارزشی و بیاعتمادی نسبت به خود شود. دستیابی به درکی از شرایط زمینه ساز رابطه فرازناشویی، نقطه شروع برای اعمال تغییرات و تقویت رابطه است.
برای طی کردن فرآیند بهبودی و عبور از احساسات دشوار مرتبط با آن، توانایی بخشش خود، و حمایت از طرف مقابل تا حد دریافت بخشش از سوی او، ضروری است. عبور از مرحلهٔ بهبودی همچنین نیاز به بازسازی قوانین نقض شدهی زندگی، تحمل احساسات متناقض، یادگیری مهارتهای تازه، و آشتی دوباره با زندگی و جهانی دارد که عدم قطعیت، بیثباتی و پیش بینیناپذیری، بخش جداییناپذیری از آن است.
منبع :لادو هیلینگ سنتر، (ترجمه شده توسط علی نیکجو)
ارسال نظر