لطفا با دنده سنگین حرکت کنید!
معمولا اخطار با دنده سنگین را در سراشیبیها میبینیم. سراشیبیها در زندگی امروزی کم نیست.
وقتی فرصتی بیش از ظرفیت و توانمندی خود در اختیار داریم، تقریبا هر جا که یک مانع متعارف برداشته میشود، یک سراشیبی پیش روی ما ظاهر میشود.
موارد زیر تنها نمونههایی از سراشیبیهای ممکن در مسیر کار و زندگی هستند:
وقتی دیگری در مسیری که حرکت میکرده، زمین خورده و فرصت مناسبی است تا من هم – که قبلا همقد او نبودم – در حال عبور لگدی هم به او بزنم یا از روی او عبور کنم.
_وقتی مدیر من به علت اعتمادی که به من دارد، دستم را باز میگذارد تا خودم، حیطه وظایف و مسئولیتهایم را تعیین کنم.
وقتی یک ابزار اطلاعرسانی رایگان مثل کانال تلگرام در اختیارم قرار میگیرد و میتوانم با مخاطبان خود در مورد هر چیزی که به ذهنم میرسد صحبت کنم.
وقتی وبلاگ دارم و فکر میکنم میتوانم هر موضوعی را تحلیل کنم.
وقتی میتوانم پای سایت یا اکانت شبکه اجتماعی هر فردی در مورد او و رفتار و زندگی و تصمیمهایش اظهار نظر کنم.
وقتی دوستی مرا در جایی معرفی میکند و رابطه تازهای برایم میسازد و دیگران به اعتبار معرفی او، به من اعتماد میکنند.
وقتی میتوانم در حوزههایی که تخصص ندارم فعالیت کنم.
وقتی میتوانم بهخاطر رابطهای که دارم، تقریبا هر مبلغی که دلم میخواهد وام بگیرم و به شرکت تزریق کنم.
وقتی میبینم مشتریهای بسیاری برای محصول و خدماتم وجود دارد و میتوانم آنها را بهسرعت جذب کنم (بدون اینکه زیرساختهای درونسازمانی را برای آن حجم از مشتری فراهم کرده باشم).
وقتی فرصت همکلامی و همنشینی و دوستی با فرد یا افرادی را پیدا میکنم که در حالت عادی، از طبقه اجتماعی و اقتصادی و فرهنگی من، فاصله قابل توجهی دارند و ممکن بود فرصت همراهشدن با آنها هرگز برای من پیش نیاید.
وقتی کسی اجازه میدهد یک گام به حریم خصوصی او نزدیکتر شوم یا اصلا گام در حریم خصوصی او بگذارم.
وقتی یک همکار یا دوست در یک جلسه، کمی کنار میکشد تا کمرنگتر شود و من بهتر دیده شوم.
به این فهرست بالا، میتوان دهها و صدها مورد دیگر اضافه کرد.
من و احتمالا شما تجربههای فراوانی داریم که در چنین شرایطی قرار گرفتهایم و گاهی فراموش کردهایم با دنده سنگین حرکت کنیم.
محیط و شرایط محیطی، منابع و فرصتها، اقبال عمومی به ما، همگی کمک کردهاند سریعتر از آنچه باید حرکت کنیم و بیشتر از آنچه مناسب است، شتاب بگیریم.
فکر میکنم بسیاری از ما، هزینههای این بیدقتی را هم پرداخت کردهایم و شاید هماکنون در حال پرداخت آن باشیم.
ارسال نظر