جزئیات تازه از توافق محرمانه ایران و امریکا
توافق ایران و امریکا فراتر از تبادل زندانیان و آزادی داراییهای مسدود شده است که می توان به افزایش صادرات نفت ایران و کاهش تنش های منطقه ای اشاره کرد.
توافق ایران و امریکا فراتر از تبادل زندانیان و آزادی داراییهای مسدود شده است که می توان به افزایش صادرات نفت ایران و کاهش تنش های منطقه ای اشاره کرد.
در طول هفتههای گذشته گمانهزنیها در مورد جزئیات توافق ادعایی میان تهران و واشنگتن به شکل چشمگیری افزایش پیدا کردهاست. ایران و آمریکا از اسفندماه سال گذشته مجموعهای از گفتوگوهای آشکار و پنهان را در نیویورک و مسقط برگزار کردهاند که بنا به ادعای رسانهها این گفتوگوها به یک «تفاهم نانوشته غیررسمی» رسیدهاست.
اما نه تهران و نه واشنگتن حاضر به تایید وجود چنین توافقی نیستند و در پاسخ به رسانهها در مورد انجام این توافق و جزئیات آن سکوت میکنند. نخستینبار یک روزنامه آمریکایی بود که به وجود چنین توافقی اشاره کرد. روزنامه نیویورکتایمز، در گزارشی که ۲۵ خردادماه امسال منتشر کرد، به نقل از مقامهای اسرائیلی و آمریکایی مدعی شد که دو طرف در آستانه رسیدن به یک توافق قرار دارند. در گزارش نیویورکتایمز جزئیات این توافق اینگونه تشریح شدهبود: «ایران تعهد میدهد که غنیسازی اورانیوم خود را از سقف ۶۰ درصد فراتر نبرد، از حمله به نیروهای آمریکایی در عراق و سوریه توسط گروههای منتسب به خود جلوگیری کند، همکاریهایش را با بازرسان آژانس بینالمللی انرژی اتمی تقویت کند و از فروش موشک بالستیک به روسیه خودداری کند.» این گزارش ادامه میداد: «در مقابل آمریکا متعهد میشود از وضع تحریمهای جدید اجتناب کند، نفتکشهای خارجی حامل نفت ایران را توقیف نکند، به دنبال تصویب قطعنامههای جدید در شورای امنیت سازمان ملل متحد و آژانس بینالمللی انرژی اتمی علیه ایران نباشد.»
براساس گزارش نیویورکتایمز، مذاکرات تبادل زندانیان و آزادی داراییهای مسدودشده ایران در کرهجنوبی و عراق، بهصورت جداگانه از مذاکرات «تفاهم غیررسمی نانوشته» یا «آتشبس سیاسی» دنبال میشدند. فرآیند اجرای توافق مربوط به تبادل زندانیان و آزادسازی داراییهای ایران سه هفته پیش آغاز شد و براساس آن پنج زندانی آمریکایی از زندان به حصر خارج از زندان منتقل شدند تا پس از تکمیل فرآیند چندهفتهای تبدیل داراییهای ایران از واحد پول کرهجنوبی به یورو و انتقال به حسابهای بانکهای ایرانی نزد یک بانک قطری، از ایران خارج شوند. همزمان با اجرای این توافق روزنامه تایمزآف اسرائیل در گزارشی به نقل از دو مقام ارشد اسرائیلی مدعی شدهبود بین ایران و آمریکا تفاهمات گستردهتر و غیررسمی شکل گرفته که شامل محدود کردن فعالیت هستهای ایران و توقف حملات نیابتی تهران به نیروهای آمریکایی میشود.
سه ماه بعد از انتشار گزارش نیویورکتایمز، قرائن و شواهد، بخش زیادی از گمانهزنیهای این روزنامه آمریکایی در مورد جزئیات توافق میان تهران و واشنگتن را تایید کردهاست. هرچند مقامهای تهران و واشنگتن، مستقیماً از تایید وجود توافق خودداری میکنند، اما از برخی از اظهارنظرهای اخیر مقامهای جمهوری اسلامی ایران، میتوان دریافت که تفاهمهای انجامشده میان تهران و واشنگتن فراتر از موضوع تبادل زندانیان و آزادی داراییهای مسدودشده ایران است. رسانهها هم گزارشهای متعددی را منتشر کردهاند که نشان میدهد مسائلی مانند «کاهش شتاب تولید اورانیوم با غنای بالا»، «کاهش محدودیتها برای صادرات نفت ایران»، «عدم تلاش برای توقیف نفتکشهای حامل نفت ایران» و «کاهش تنش در منطقه و عدم رویارویی مسلحانه میان گروههای تحت حمایت ایران و نظامیان آمریکا» از جمله مواردی هستند که بنا بر شواهد، بخشی از تفاهم نانوشته ایران و آمریکا هستند.
حسین امیرعبداللهیان، وزیر خارجه جمهوری اسلامی ایران هفته جاری در نشست خبری خود در بیروت گفتهبود: «انجام توافق اخیر غیرمستقیم ایران و آمریکا برای آزادسازی بخشی از منابع و اموال ما در بانکهای خارجی و تبادل زندانیان تاثیر مثبتی بر گفتوگوهای غیرمستقیم در خصوص لغو تحریمها خواهد داشت.» وی گفت: «تهران از اراده سیاسی لازم برای رسیدن به نقطه توافق و بازگشت همه طرفها به اجرای توافق موسوم به برجام برخوردار است. درخصوص بهکارگیری دیپلماسی سیاسی برای لغو تحریمها اکنون ابتکاری از سوی سلطان عمان روی میز قرار دارد و در چارچوب این ابتکار، تبادل پیام بین ما و طرفهای دیگر برقرار است.» ناصر کنعانی، سخنگوی وزارت امور خارجه جمهوری اسلامی ایران هم هفته پیش گفتهبود: «این رویکردی است که اگر به درستی انجام شود میتواند گام سازندهای باشد که بتوانیم در مسیر بازگشت متعهدانه طرف آمریکایی به توافق نیز گامهای بعدی را برداریم.»
کاهش ذخایر اورانیوم با غنای بالا
یکی از مواردی که به نظر میرسد بخشی از تفاهم ایران و آمریکا برای کاهش تنش باشد، کاهش شتاب تولید اورانیوم با غنای بالا و کاهش ذخایر اورانیوم غنی شده ۶۰ درصد ایران باشد. بلومبرگ سه روز پیش در گزارشی خبر داد براساس اطلاعاتی که به دست آوردهاست، در گزارش فصلی مدیرکل آژانس بینالمللی انرژی اتمی در مورد برنامه هستهای ایران به کاهش شتاب تولید اورانیوم غنیشده در سطح غنای ۶۰ درصد اشاره شدهاست. گزارش فصلی مدیرکل آژانس قرار است دوشنبه هفته آینده (۱۱ سپتامبر) در نشست فصلی شورای حکام در وین ارائه شود. هیچ یک از مقامهای ایران و آمریکا تاکنون تایید نکردهاند که توافقی در مورد سطح غنیسازی اورانیوم در ایران یا میزان ذخایر اورانیوم غنیشده در ایران بین تهران و واشنگتن انجام شدهباشد. اما به اعتقاد بسیاری از تحلیلگران رسیدن به توافق در این زمینه یکی از الزامات توافق میان تهران و واشنگتن برای کاهش تحریمها است.
جاوید قرباناوغلی، دیپلمات بازنشسته میگوید: «قطعاً ایران باید در زمینه هستهای به آمریکا امتیاز بدهد تا از امتیاز کاهش تحریمها بهرهمند شود. اساس خواست آمریکا توقف اقدامات هستهای ایران است، اینمسئلهای است که برای آمریکا بسیار مهم است.»
گرچه هنوز گزارش مدیرکل آژانس منتشر نشدهاست، اما انتشار خبر بلومبرگ باعث تقویت گمانهزنیها در مورد شمول سطح غنیسازی و میزان ذخایر اورانیوم غنیشده ایران در توافق اخیر میان تهران و واشنگتن شد. محمد اسلامی، رئیس سازمان انرژی اتمی ایران در واکنش به چنین گمانهزنیهایی هفته گذشته گفتهبود: «غنیسازی طبق قانون اقدام راهبردی در چارچوب تدابیر کلی نظام انجام میشود.» این اظهارنظر را نمیتوان تکذیب کاهش شتاب تولید اورانیوم غنیشده در سطح ۶۰ درصد فرض کرد، چراکه قانون اقدام راهبردی برای لغو تحریمها و صیانت از منافع ملت ایران مصوب آذر ۱۳۹۹ محدودیت مشخصی برای میزان اورانیوم غنیسازی در سطح ۶۰ درصد ارائه ندادهاست و فقط دولت را به افزایش ذخایر اورانیوم غنیشده در سطح ۲۰ درصد ملزم میکند. در ماده یک این قانون آمدهاست: «سازمان انرژی اتمی ایران موظف است بلافاصله پس از تصویب این قانون، جهت مصارف صلحآمیز نسبت به تولید اورانیوم با غنای بیست درصد(۲۰٪) اقدام و سالانه به میزان حداقل یکصد و بیست کیلوگرم آن را در داخل کشور ذخیره کند. همچنین سازمان مذکور موظف است نیاز کشور برای مصارف صلحآمیز به اورانیوم با غنای بالای بیست درصد(۲۰٪) را بهطور کامل و بدون تأخیر تأمین کند.»
حسن بهشتیپور، تحلیلگر مسائل بینالملل در این مورد میگوید: «در صورتی که اطلاعات مورد اشاره بلومبرگ در گزارش آژانس آمدهباشد، حتی اگر ایران هم این موضوع را تکذیب کند، باز هم این تکذیب ارزشی ندارد. به نظر من آژانس یک نهاد فنی است و هرگز در گزارش مدیرکل آژانس اتفاقی که رخ ندادهاست، مورد اشاره قرار نمیگیرد. در واقع این یک گزارش مثبت در مورد برنامه هستهای ایران است. من شخصاً قائل به دروغگویی آژانس نیستم اما حتی کسانی که تصور میکنند مدیرکل آژانس با سیاسیکاری علیه ایران گزارش منفی منتشر میکند، باید توجه داشتهباشند که ادعای کاهش ذخایر اورانیوم با غنای بالا، در جامعه جهانی گزارشی مثبت و به نفع پرونده هستهای ایران است.»
بهشتیپور معتقد است: «اگر گزارش رافائل گروسی تایید کند که ایران شتاب انباشت اورانیوم با غنای بالا را کمتر کردهاست و حتی بخشی از ذخایر اورانیوم با غنای بالای خود را رقیق کردهاست، آنگاه میتوان گفت که ایران امتیازهایی دریافت کرده و چنین امتیازی دادهاست.» این کارشناس مسائل بینالملل معتقد است که از چنین تحولاتی میتوان برداشت کرد که توافقهایی صورت گرفتهاست و امتیازهایی رد و بدل شده، اما نمیتوان دقیقاً نتیجه گرفت که چه بدهبستانهایی انجام شدهاست.»
دلیل غیرعلنی بودن این تفاهم کاملاً روشن است، شرایط ایران در عرصه بینالمللی، آمریکا را برای اینکه با ایران به یک تفاهم علنی برسد، دچار معذوریت میکند و احساس میکند که در این شرایط نمیتواند به صورت علنی به ایران امتیاز بدهد
کاهش محدودیتها برای صادرات نفت ایران
گزارشهای اخیر رسانهها و نهادهایی که رفتوآمد نفتکشها و میزان فروش نفت را پیگیری میکنند، نشان میدهد که در ماههای اخیر میزان تولید و صادرات نفت خام ایران به شکل چشمگیری افزایش پیدا کردهاست. دوشنبه هفته گذشته، ناصر کنعانی، سخنگوی وزارت امور خارجه ایران در پاسخ به سوالی در مورد صحت گزارش پایگاه خبری بلومبرگ در مورد مجوز آمریکا به افزایش صادرات نفت ایران به ازای کاهش سطح غنیسازی اورانیوم، گفت: «مبتنی بر مذاکرات رفع تحریمها، ما این موضوع را دنبال میکنیم که صادرات نفت ایران هیچگونه محدودیتی را از سوی هیچ طرفی از جمله آمریکا شاهد نباشد.» وی در ادامه همچنین تاکید کرد که تخلیه نفت یک نفتکش توقیفشده ایرانی در تگزاس «با تفاهم انجام شده با آمریکا سازگار نیست.» این اظهارنظر سخنگوی وزارت امورخارجه بلافاصله این برداشت را تقویت کرد که سخنگوی وزارت خارجه ایران تایید کردهاست تهران و واشنگتن در مورد فروش آزادانه نفت خام ایران و همچنین عدم تلاش آمریکا برای توقیف نفتکشهای حامل نفت ایران توافق کردهاند.
براساس گزارشی که خبرگزاری رویترز منتشر کرده، تولید نفت ایران در ماه اوت به ۳ میلیون و ۱۵۰ هزار بشکه در روز رسید که بالاترین سطح تولید نفت خام ایران از سال ۲۰۱۸، زمانی که دونالد ترامپ، رئیسجمهور پیشین آمریکا از برجام خارج شد، تاکنون است. مؤسسه «ابتکار داده سازمانهای مشترک» (Joint Organizations Data Initiative) که آمار تولید نفت و گاز را منتشر میکند، ژوئن ۲۰۱۸ تولید نفت خام ایران در سطح ۳ میلیون و ۸۰۰ هزار بشکه قرار داشت. این گزارش نشان میدهد که به رغم استمرار تحریمهای سختگیرانه آمریکا که جلوی همکاری کمپانیهای انرژی جهان را با ایران میگیرد، صنعت نفت ایران به رونق و رشد خود ادامه میدهد.
کاهش تنشهای منطقهای
مورد دیگری که توسط رسانهها به آن اشاره میشود، کاهش درگیریها میان نیروهای تحت حمایت ایران در عراق و سوریه با نظامیان آمریکایی است. آخرین نمونه از این درگیریها فروردینماه امسال در چند نوبت با حملات هوایی آمریکا به مواضعی که مدعی میشد متعلق به نیروهای منتسب به ایران است و حملات خمپارهای و موشکی نیروهای متحد بشار اسد به پایگاههای آمریکا در استان دیرالزور سوریه، رخ داد. از آن زمان تاکنون، درگیریهایی از این دست کاملاً متوقف شدهاست. گروهی از تحلیلگران معتقدند که توقف این درگیریها نتیجه توافقی است که میان ایران و آمریکا انجام شدهاست.
با این حال برخی از تحلیلگران معتقدند که کاهش تنشها در منطقه، نتیجه مذاکرات ایران و آمریکا نیست، بلکه نتیجه عادیسازی روابط ایران و کشورهای عربی است. حسن بهشتیپور میگوید: «از آنجا که ایران مستقیماً با عربستان سعودی و امارات وارد گفتوگو شده و ترجیح دادهاست که توافقهای منطقهای را با کشورهای منطقه انجام دهد و نه آمریکا، بعید میدانم که کاهش تنشهای منطقهای نتیجه گفتوگوهای ایران و آمریکا باشد.»
چرا توافق محرمانه؟
بهرغم استمرار گفتوگوها میان ایران و آمریکا در شش ماه گذشته، دو طرف تمام تلاش خود را به کار بردهاند تا این گفتوگوها و نتایج آن، مخفی باقی بماند. تلاشهای اولیه برای احیای برجام در دولت سیزدهم، در همان ابتدای کار با موانع جدی مواجه شدهبود. آذرماه سال ۱۴۰۰ دولت سیزدهم با انتصاب یکی از منتقدان توافق هستهای برجام به عنوان مذاکرهکننده احیای این توافق، مذاکرات با ۱+۴ و آمریکا را از سر گرفت. درحالیکه مقامهای دولت پیشین میگفتند که در آستانه روی کار آمدن دولت سیزدهم، توافق برای اجرای برجام کاملاً در دسترس بود، اما مذاکرات علی باقریکنی، مذاکرهکننده جدید ایران به سرعت با مانع مواجه شد. آخرین باری که مذاکرهکننده ایران و ۱+۴ و آمریکا در وین تشکیل جلسه دادند، اسفند ۱۴۰۰ بود و پس از آن مذاکرات تقریباً متوقف شد. در نیمه اول سال ۱۴۰۱ تلاشهایی جسته و گریخته برای ادامه مذاکرات انجام شد و دیدارهایی میان علی باقری، معاون وزیر امورخارجه ایران و انریکه مورا، مذاکرهکننده ارشد اتحادیه اروپا انجام شد. این دیدارهای جسته و گریخته، به یک پیشنویس جدید برای احیای توافق منجر شد، اما با وقوع اعتراضهای پاییز گذشته در ایران، مذاکرات کاملاً متوقف شد. دولتهای اروپایی اعلام کردند که به دلیل نقض حقوق بشر در ایران و همچنین فروش پهپادهای ایرانی به روسیه برای استفاده در جنگ اوکراین، دیگر حاضر به مذاکره با تهران نیستند. براساس گزارشها، دور جدیدی از مذاکرات، بهصورت غیرمستقیم در مسقط و بهصورت مستقیم در نیویورک از اسفندماه سال ۱۴۰۱، بدون مشارکت اروپاییها بین ایران و آمریکا آغاز شد. تفاهم اخیر نتیجه این مذاکرات است که بخش بزرگی از آن بهصورت محرمانه انجام شد و بعدها با انتشار افشای این دیدارها توسط رسانهها از جمله در مورد دو تا پنج دوره مذاکره مستقیم میان نماینده ایران در سازمان ملل متحد با یک نماینده دولت آمریکا و همچنین سفر برت مکگورک، هماهنگکننده کاخ سفید در امور خاورمیانه و مذاکرات غیرمستقیم او با علی باقریکنی علنی شد.
جاوید قرباناوغلی، دیپلمات بازنشسته معتقد است: «دلیل غیرعلنی بودن این تفاهم کاملاً روشن است، شرایط ایران در عرصه بینالمللی، آمریکا را برای اینکه با ایران به یک تفاهم علنی برسد، دچار معذوریت میکند و احساس میکند که در این شرایط نمیتواند به صورت علنی به ایران امتیاز بدهد. جو بایدن، رئیسجمهور آمریکا و دولتش در آستانه انتخابات در صورت اعلام توافق با ایران دچار مشکل میشوند. از طرف ایران هم مشکلاتی وجود دارد. بعد از خروج دولت دونالد ترامپ از برجام، ایران مذاکره مستقیم با آمریکا پیش از بازگشت این کشور به توافق قبلی را به عنوان خط قرمز اعلام کرد. حتی اگر فرض کنیم تمام مذاکراتی که میان ایران و آمریکا انجام شدهاست، غیرمستقیم بودند، باز هم رسیدن به یک توافق با آمریکا، بهنوعی عبور از خطوط قرمز پیشین محسوب میشود.»
از منع گفتوگو با آمریکا تا توافق نانوشته
توافق اخیر با آمریکا نشان از یک چرخش جدی در سیاست خارجی دولت سیزدهم دارد. دولت سیزدهم که از ابتدای روی کار آمدن تاکید میکرد سیاست خارجیاش را مبنی بر توافق با غرب و برجام بنا نکردهاست و تلاش میکند به جای توافق با غرب، مسیرهای جایگزین را دنبال کند، با این توافق عملاً بخشی از شعارهای ابتدایی خود را کنار گذاشتهاست. برخلاف مذاکرهکنندگان دولت پیشین که فقط مجوز مذاکره در حوزه هستهای داشتند و بعد از خروج آمریکا از برجام اجازه مذاکره با آمریکا نداشتند، مشخص است که مذاکرهکنندگان دولت سیزدهم، مجوزهای ویژهای برای گفتوگوی مستقیم با آمریکا و همچنین گفتوگو در مورد مسائلی فراتر از مسئله هستهای، از جمله مسائل منطقهای دریافت کردهاند. در عین حال به نظر میرسد با توجه به نقش ویژه شورایعالی امنیت ملی در مذاکرات هستهای، تغییر دبیر شورایعالی امنیت ملی هم نقش مؤثری در تغییر فضا داشتهاست. هرچند علیاکبر احمدیان، دبیر جدید شورایعالی امنیت ملی که کار خود را از اردیبهشتماه سال جاری آغاز کرد، اظهارنظرهای علنی زیادی در مورد مذاکرات هستهای نداشتهاست، اما نتیجه مذاکرات اخیر نشان میدهد که دبیر جدید، از مذاکره مستقیم و حل و فصل مسائل میان تهران و واشنگتن بهصورت مستقیم حمایت میکند. علی شمخانی، دبیر پیشین شورایعالی امنیت ملی از جمله افرادی بود که بعد از خروج آمریکا از برجام معتقد بود باید به جای مذاکره با آمریکا به دنبال تحت فشار قرار دادن غرب از طریق افزایش سطح غنیسازی و ذخایر اورانیوم با غنای بالا در کشور رفت تا دولتهای غربی مجبور به تسلیم و بازگشت به تعهداتشان در برجام شوند.
قربان اوغلی میگوید: «منافع هر دو طرف در این توافق کاملاً مشخص است. نیاز ایران به منابع مالی و نیاز ایران به فروش نفت خام عاملی شدهاست که ایران به سمت توافق برود. در واقع تهران از شعارهایی که در ابتدای دولت سیدابراهیم رئیسی مطرح شد، کاملاً فاصله گرفتهاست. چنین شعارهایی باعث شدهبود که ایران در شرایطی که توافق کاملا در دسترس بود، از توافق باز بماند. الان دولت متوجه شدهاست که آن شعارها کشور را در مخمصهای انداختهاست که نتایج آن کاملا مشهود است. دولت میتوانست خیلی زودتر حاضر به انجام توافقی مشابه شود و از خسارتهای سنگینی که بر اثر عدمالنفع ناشی از کاهش فروش نفت خام به کشور وارد شد، جلوگیری شود. برای واشنگتن مسئله تا حدی پیچیدهتر است، درست است که دولت بایدن در آستانه انتخابات قرار دارد، اما واقعیت این است که این دولت، درست مانند دولت اوباما، به دنبال مهار هستهای ایران است. هدف آمریکاییها این است که ایران در صنعت هستهای دستکم از این حدی که به آن رسیدهاست، جلوتر نرود. آمریکا میخواهد پیشرفت ایران را چه در زمینه سطح غنیسازی، چه در زمینه میزان ذخایر مواد شکافپذیر و چه در زمینه استفاده از سانتریفیوژهایی با فناوری جدیدتر متوقف کند.»
اما همچنان خطوط قرمزی در مورد مذاکرات میان تهران و واشنگتن وجود دارد که باعث میشود بهزودی شاهد حل و فصل برخی از اختلافنظرها میان دو کشور نباشیم. بهشتیپور معتقد است که ایران هرگز حاضر نیست در مورد مسائل مرتبط با برنامه موشکی خود و مسائل منطقه با آمریکا مذاکره کند. وی میگوید: «مادامی که تحریمها وجود دارد، هر توافقی دچار مشکل است و مسئله تحریمها باید در مذاکره مستقیم ایران و آمریکا حل و فصل شود. به اضافه اینکه آمریکا تا زمانی که تحریمها را اثربخش بداند، بعید است از آنها دست بکشد. واشنگتن ممکن است بخشی از تحریمها را لغو کند، اما به سادگی حاضر نمیشود این ابزار مؤثر خود را کنار بگذارد.»
ارسال نظر