اطلس جغرافیایی اعتراضات
اعتراضات 1401 در کدام استانها بیشتر بود؟
پژوهشهای انجامشده از میزان پراکندگی اعتراضات پائیز سال گذشته نشان میدهد تهران و کردستان بیشترین و استانهایی مثل همدان، هرمزگان، ایلام و لرستان کمترین میزان اعتراضات را ثبت کردهاند
جزئیات اطلس جغرافیایی اعتراضات در پائیز ۱۴۰۱ در «ششمین همایش ملی پژوهشهای اجتماعی و فرهنگی در جامعه ایران» اعلام شد؛ اطلسی که نشان میداد در جریان اعتراضات پائیز سال گذشته در استانهای تهران و کردستان بیشترین و شدیدترین اعتراضات صورت گرفت، میزان اعتراضات در استانهای اصفهان، آذربایجان شرقی، کرمانشاه و خوزستان متوسط بود و در استانهای کرمان، بوشهر، مرکزی و قزوین به میزان کمی رخ داد. استانهای اردبیل، قم، یزد، همدان، زنجان، هرمزگان، بندرعباس، ایلام، لرستان، گلستان و چهارمحال بختیاری هم کمترین میزان اعتراضات را داشتند. اینها بخشی از نتایج یک مطالعه درباره ریشهها و پراکندگی جغرافیایی اعتراضات سال گذشته است که در چهارمین روز این همایش اعلام شد؛ همایشی که در آن دو پنل با موضوع تحولات نظام خانواده در ایران و زنان و جنبشهای اعتراضی برگزار شد. در بخشی از این پنلها موضوع تحولات جنسی در ایران و تغییرات اشتغال زنان در ایران پس از انقلاب نیز بررسی شد؛ آمارها و اطلاعاتی تازه که نشان میداد وضعیت ایران در این دو حوزه اصلاً مطلوب نیست.
فراتر از اعتراضات زنانه
یکی از سخنرانان اولین پنل همایش در روز سوم اسفندماه، محمد رهبری، دانشآموخته جامعهشناسی سیاسی بود که پژوهش خود بهنام «اعتراضات پاییز ۱۴۰۱، فراتر از اعتراضات زنانه» را در پنل «زنان، حرکت اعتراضی و کردار روزانه» ارائه داد. مطالعه او درباره پراکندگی جغرافیایی اعتراضات سال گذشته، همچنین انگیزههای بروز آن با استفاده از دادههای شبکههای اجتماعی بود. محمد رهبری، اعتراضات سال گذشته را یکی از پردامنهترین اعتراضات در چند دهه اخیر معرفی کرد و گفت: «اگرچه برخی از کارشناسان انگیزههای مربوط به بروز این اعتراضات را مربوط به مسائل زنان میدانند، اما گستره جغرافیایی این اعتراضات که محدود به چند شهر مشخص نیست، باعث شد به این مسئله پاسخ دهیم که انگیزه معترضان برای شکلگیری این اعتراضات چه بود؟» او درباره روش انجام این پژوهش توضیح داد: «این مطالعه با تحلیل دادههای آنلاین انجام شد. از لحظهای که خبر فوت مهسا امینی منتشر شد، شاهد اعتراضات بسیار گستردهای در فضای آنلاین بودیم و درمجموع از ۲۳ شهریورماه که خبر به کما رفتن او منتشر شد تا ۲۶ شهریورماه که درگذشت، حدود ۳۶۰ هزار توئیت با تقریباً ۱۱ میلیون لایک در توئیتر منتشر شد. علاوه بر این در اینستاگرام هم صدها هزار پست و استوری منتشر شد و در تلگرام هم بازدید مطالب این موضوع، آمار میلیونی داشت. اولین شکلگیری خیابانی این اعتراضات و حضور فیزیکی آن، در روز دوشنبه ۲۸ شهریورماه و در بلوار کشاورز نمایان شد و از فضای آنلاین به فضای خیابان رسید.» او ادامه داد: «باتوجه به اینکه این اعتراضات بهدنبال فوت مهسا امینی آغاز شد، تصور میشد که این اعتراضات زنانه و فمینیستی است، اما گستره جغرافیایی، پیچیدگی، همچنین بروز تجمعاتی در خارج از کشور نشان داد که باید درباره این تصور تردید کنیم؛ چون شاید دلایلی فراتر از آن داشته باشد. برای بررسی این موضوع توئیتهایی که با کلیدواژه «برای» منتشر شده، بررسی شدند. در فاصله ۲۹ شهریورماه تا ششم مهرماه این کلمه، هشتگ اصلی توئیتر فارسی بود؛ جایی که معترضان بیشترین کنشگری آنلاین را داشتند. اوج این توئیتها دوم مهرماه، قبل از انتشار آهنگ شروین حاجیپور بود و درهمینبازه زمانی نیز بررسی شد. چهارهزار توئیتی که از این هشتگها استفاده کرده بودند، درمجموع بیش از ۲۰ میلیون لایک گرفتهاند؛ بررسی این توئیتها انگیزه کاربران را بهتر نشان میدهد و خواستهها و انگیزههای آنها را بیان میکند.» او ادامه داد: «در این چهارهزار توئیت که با کلیدواژه «برای» منتشر شده، واژه «ایران» بیشترین تکرار را داشته است که نشان میدهد مسئله ایران از دید معترضان در توئیتر اهمیت داشته است. دومین کلیدواژه نیز «زندگی» و سومین، واژه دختر، آزادی، پدر، دانشگاه، دنیا و مادر بود. پرتکراربودن کلیدواژه پدر و مادر بهنظر من معنادار است؛ چون در توئیتر ایرانیان خارج از کشور نیز این کلمهها استفاده شده و نشان از دغدغه آنها دارد. بنابراین میتوان نتیجه گرفت که این کاربران خواهان یک زندگی آزاد در ایران برای خودشان، پدر و مادرشان بودهاند. از مجموع این کلیدواژهها نیز میتوان نتیجه گرفت که انگیزه معترضان و مطالبات آنها فراتر از مسائل فمینیستی و زنانه بوده است. هرچند این موضوع بخش مهمی از خواستهها بوده و نباید سهم آن را کم در نظر گرفت.» محمد رهبری به کلیدواژه «مهاجرت» و «واکسن» در توئیتهای بررسیشده نیز اشاره کرد: «با بررسی این توئیتها بهعنوان نشانگرهای خواستههای معترضان، متوجه میشویم که این خواستهها پیوندی با مفهوم زندگی دارد.»
وضعیت پراکندگی اعتراضات در استانها
این پژوهشگر درباره شیوه مطالعه پراکندگی جغرافیایی اعتراضات سال گذشته در فضای آنلاین، توضیح داد: «این اطلاعات براساس خبرهای مربوط به اعتراضات از شهرهای مختلف بهدست آمد که در کانال تلگرامی وحیدآنلاین منتشر شده بود. مبنای تحلیل این موضوع هم این بود که هرچه تعداد خبر درباره اعتراضات در یک شهر بیشتر باشد، احتمالاً شدت اعتراضات هم در آن منطقه بیشتر بوده است. براساس این دادههای تلگرامی، اطلس جغرافیایی اعتراضات بهدستآمده و برایناساس در استانهای تهران و کردستان بیشترین و شدیدترین اعتراضات صورت گرفته است. بعدازآن، میزان اعتراضات در استانهای سیستان و بلوچستان، خراسان رضوی، فارس، البرز، آذربایجان غربی، گیلان و مازندران هم بالا بوده است. استانهای اصفهان، آذربایجان شرقی، کرمانشاه و خوزستان، بعد از این استانها قرار دارند که میزان اعتراضات در آنها، متوسط به دست آمد و شدت اعتراضات در استانهای کرمان، بوشهر، مرکزی و قزوین هم کم اعلام شد. استانهایی که به استناد دادهها، میزان اعتراض در آنها بسیار کم بوده است؛ اردبیل، قم، یزد، همدان، زنجان، هرمزگان، بندرعباس، ایلام، لرستان، گلستان و چهارمحال و بختیاری بودند.»
محمد رهبری ادامه داد: «در چهار استان نیز اعتراضات بسیار ناچیز رخ داده؛ یعنی استانهای سمنان، کهگیلویه و بویراحمد، خراسان شمالی و جنوبی. این اطلس نشان میدهد، با اینکه جمعیت میتواند روی شدت اعتراضات تاثیر بگذارد، اما الزاماً وابسته به میزان جمعیت نیست؛ ما استانهایی داریم که جمعیت کمی دارند، اما بهمراتب از برخی استانها که جمعیت بیشتری دارند، اعتراضات بیشتری در آنها انجام شده است. بهعنوان مثال استانهای اصفهان و آذربایجان شرقی پرجمعیت هستند، اما در مقایسه با کردستان و سیستان و بلوچستان اعتراضات کمتری در آنها اتفاق افتاده است. درمجموع این استانها بیشترین اعتراضات را داشتهاند: تهران، کردستان، البرز، گیلان و مازندران. در میان این استانها مسئله سیستان و بلوچستان درخصوص شکلگیری اعتراضات متفاوت بود و با تاخیر به این موضوع وارد شد.» این پژوهشگر به بخش دیگری از مطالعه خود درباره تفاوت میان این استانها نیز اشاره کرد: «دادههای دیگری وجود دارد که طبق آنها، برخی استانها گرایشهای مذهبی کمتری دارند؛ برای مثال در مورد روز زن در تقویم رسمی ایران، در این استانها دغدغه و حساسیت کمتری نسبت به روز رسمی آن وجود دارد، اما در خراسان جنوبی، بیشترین توجه به روز رسمی زن صورت گرفته است.» به گفته او، دلیل دیگری که این تفاوت را توضیح میدهد، بحث اقتصاد است. مثلاً درباره استان البرز میتوان چنین تحلیل کرد که ساکنان این استان، به حاشیهراندهشده در نظر گرفته میشوند؛ یعنی افرادی که در دورهای، از سطح اقتصادی متوسطی برخوردار بودند، بهدلیل شرایط اقتصادی بهویژه از سال ۹۷ بهبعد، به حاشیه رفته و احساس محرومیت دارند، اما درعین حال دغدغه فرهنگی دارند: «دادههای اقتصادی نشان میدهد، از این سال بهبعد شاهد ریزش طبقه متوسط به جمعیت فقیر جامعهایم. استان البرز به خوبی نشان میدهد این مسئله حتماً یکی از دلایل مؤثر در اعتراضات و تبیینکننده اطلس جغرافیایی اعتراضات است.» او ادامه داد: «بررسی گراف کاربران توئیتر از ۲۲ تا ۲۶ شهریورماه که با کلیدواژه مهسا امینی، حجاب، حجاب اجباری و... توئیت کردهاند، نشان میدهد گروههای سیاسیای که چندان دغدغه زنان نداشتند، در این موارد توئیتهایی منتشر کردهاند و ما آنها را سمت معترضان میبینیم؛ یعنی گروههایی درگیر این موضوع شدند که مسئله آنها به غیر از زنان بوده است. مجموع این دادهها میگوید، علاوه بر اینکه مسئله زن، یکی از محرکهای اعتراضات سال گذشته بوده، اما «زندگی» نیز یکی از خواستههایی بود که در اعتراضات دنبال میشد.»
ارسال نظر