پشتپرده اقدام بشار اسد علیه ایران ؛ اسد دیگر به ایران نیازی ندارد؟
: اگرچه بیانیه اتحادیه عرب تازگی ندارد، اما حمایت امسال سوریه از آن باعث تعجب ایران شد. دمشق پس از ۱۳ سال اخراج از اتحادیه عرب، به دلیل خشونتها در جنگ داخلی که منجر به کشته شدن حدود نیم میلیون سوری شد، تنها در ماه مه ۲۰۲۳ مجدداً به این اتحادیه راه یافت.
در اجلاس سران اتحادیه عرب که این ماه در بحرین برگزار شد، سوریه از بیانیهای حمایت کرد که در آن بر «حاکمیت امارات متحده عربی بر سه جزیره» ایران در خلیج فارس، یعنی ابوموسی، تنب کوچک و تنب بزرگ، تأکید شده بود.
ایران از سال ۱۹۷۱ مالکیت این جزایر را برعهده داشته و آنها را کنترل میکند، از زمانی که این جزایر را همزمان با خروج بریتانیا از منطقه و اعلام استقلال امارات متحده عربی تصاحب کرد.
به نوشته العربی الجدید، اگرچه بیانیه اتحادیه عرب تازگی ندارد، اما حمایت امسال سوریه از آن باعث تعجب ایران شد. دمشق پس از ۱۳ سال اخراج از اتحادیه عرب، به دلیل جنگ داخلی در این کشور که منجر به کشته شدن حدود نیم میلیون سوری شد، در ماه می ۲۰۲۳ مجدداً به این اتحادیه راه یافت.
روابط استراتژیک ایران و سوریه
ایران برای چندین دهه روابط راهبردی با سوریه داشته است. سوریه در طول جنگ خونین ایران و عراق (۱۹۸۰-۱۹۸۸) از معدود کشورهایی بود که از ایران حمایت کرد. همچنین ایران با حمایت گسترده در طول جنگ داخلی این کشور (از ۲۰۱۱ به بعد)، از بشار اسد، رئیسجمهور سوریه قاطعانه پشتیبانی کرده است. اگر حمایت ایران و دخالت نظامی قاطع روسیه در سال ۲۰۱۵ نبود، اسد احتمالاً از قدرت ساقط میشد. بنابراین، بسیاری در ایران از اینکه دمشق در این اختلاف دیرینه مرزی با ابوظبی، طرف ایران را نگرفت، عصبانی شدند.
رسانههای داخلی در ایران این اقدام را محکوم کردند. یک تحلیلگر این اقدام را به «خنجر زدن از پشت به ایران» تشبیه کرد. روزنامه دیگری سوریه را متهم کرد که «حقایق تاریخی» را که ادعای مشروع ایران بر جزایر راهبردی نزدیک تنگه هرمز را ثابت میکند، نادیده گرفته است.
با وجود چنین انتقادات علنی، بعید است این حادثه باعث شکاف قابل توجهی در روابط ایران و سوریه شود. رایان بول، تحلیلگر ارشد خاورمیانه و شمال آفریقا در شرکت اطلاعات ریسک رِین گفت: «به نظر من، دمشق به این نتیجه رسیده که اگر میخواهد روابط سازندهای با اتحادیه عرب داشته باشد، باید با موضوعات مورد توافق غالب اعضا، مانند وضعیت ابوموسی، موافقت کند.»
بول افزود: «با توجه به نفوذ بسیار محدود اتحادیه عرب، سوریه همچنین میداند که این اقدام به روابط ایران و سوریه نیز آسیب نمیزند. تهران به احتمال زیاد این را اقدامی نمادین و بخشی از روند عادیسازی روابط سوریه با جهان عرب میداند تا نشانهای از خروج دمشق از مدار مهمتر ایران.»
نقش ایدئولوژی عربی دمشق
سوریه علیرغم مخالفت و عدم رسمیت جهانی، ادعاهای ارضی روسیه در مورد شبه جزیره کریمه در اوکراین و اوستیای جنوبی در گرجستان را به رسمیت شناخته است. با این حال، به رسمیت شناختن ادعای مالکیت ایران بر ابوموسی، تنب بزرگ و تنب کوچک برای دمشق از نظر سیاسی بسیار پیچیدهتر خواهد بود.
جاشوا لندیس، مدیر مرکز مطالعات خاورمیانه و مرکز خانواده فرزانه برای مطالعات ایران و خلیج فارس در دانشگاه اوکلاهاما گفت: «برای اسد، به رسمیت شناختن کریمه به عنوان بخشی از روسیه شبیه به رسمیت شناختن جزایر به عنوان بخشی از ایران نیست.»
لندیس گفت: «برای کشوری با گرایش بعثی و ملیگرایی عربی، به رسمیت شناختن این سه جزیره که امارات متحده عربی ادعای مالکیت آنها را دارد به عنوان بخشی از ایران، همه اصولی را که اسد مدعی نمایندگی آنهاست را زیر پا میگذارد. مهم نیست که ایران برای نجات اسد چقدر از او حمایت کرده است؛ اما به هر حال اسد باید بر عربیسم خود پافشاری کند.»
بول نیز با نقش پان عربیسم اسد را در این موضوع موافق است. وی گفت: «سوریه هنوز یک ایدئولوژی سیاسی پان عربی دارد که ادعاهای امارات متحده عربی بر ابوموسی را به عنوان بخشی از میراث تاریخی خود تأیید میکند. چرخش به سمت حمایت از مالکیت ایران بر جزایر، ادعاهای (از قبل ضعیف) دمشق را به عنوان رهبر پان عربیسم تضعیف میکند.»
بول افزود: «با توجه به اینکه ایران هیچ علاقهای به مذاکره در مورد وضعیت نهایی این جزایر نشان نداده و امارات متحده عربی توانایی تصاحب آنها با فشار یا زور را ندارد، واقعیت این است که اظهارات سوریه در این مورد وضعیت را در میدان تغییر نخواهد داد.»
کاهش اهمیت ایران برای سوریه
عزیزی، استاد ارشد تاریخ و علوم سیاسی در دانشگاه کلمسون اشاره کرد که اسد دیگر به اندازه اوایل جنگ داخلی سوریه، به ایران وابسته نیست. او گفت: «حالا که سوریه وارد مرحله بازسازی شده است، بدیهی است که بیشتر به شورای همکاری خلیج فارس و اتحادیه عرب نیاز دارد تا ایران. بنابراین، این موضعگیری در ایران باعث ناخشنودی خواهد شد و به عنوان دوری از تهران محسوب میشود که سرمایه گذاری زیادی روی روابط خود با دمشق کرده است.»
عزیزی هم با لندیس موافق است که به رسمیت شناختن ادعاهای ارضی جنجالی روسیه برای دمشق در یک پسزمینه کاملا متفاوت قرار دارد. او گفت: «سوریه موضعی ضدغربی و طرفدار روسیه دارد و اهمیتی به روابط با اوکراین یا گرجستان نمیدهد، بنابراین جای تعجب نیست که الحاق اوستیای جنوبی و کریمه توسط روسیه را به رسمیت بشناسد. اما اکنون روابط خود با شورای همکاری خلیج فارس و اتحادیه عرب را با ارزش میداند، به همین دلیل است که از مالکیت ایران بر ابوموسی حمایت نخواهد کرد.»
اختلافات پایدار اعراب با سوریه
در عین حال، در حالی که سوریه مجدداً به اتحادیه عرب راه یافت و روابط دیپلماتیک خود را با امارات و عربستان سعودی -دو کشور پیشرو شورای همکاری خلیج فارس- برقرار کرد، اما همچنان مسائل مورد اختلاف بین این کشور و کشورهای عربی وجود دارد. به طور خاص، صادرات مستمر مواد مخدر غیرقانونی «کاپتاگون» توسط سوریه به سراسر خاورمیانه همچنان یک موضوع مورد مناقشه است، تجارتی که شورای همکاری خلیج فارس امیدوار بود با احیای روابط، دمشق را به کاهش آن مجبور کند.
لندیس گفت: «مطمئناً، اسد به حساسیتهای کشورهای اتحادیه عرب توجه میکند و مشتاق است تا به رهبران عرب اطمینان دهد که سوریه همچنان بخشی از خانواده عرب باقی مانده است. با این حال، او امتیازات بسیار کمی به کشورهای عربی داده است، خواه در توقف تجارت مواد مخدر یا محدود کردن نفوذ ایران یا قدرت متحدان آن در سوریه. در این مورد (جزایر)، ایدئولوژی و عربیسم بر مسئله حساسیتهای ایران غلبه کرده است.»
برقراری مجدد روابط با این کشورهای ثروتمند عرب خلیج فارس برای اسد ضروری است. عزیزی گفت: «ارتباطات سوریه با امارات در تعیین جهتگیری دمشق نقش کلیدی داشته است. امارات منابع مالی هنگفت، روابط بین المللی عالی و جایگاه محکمی در شورای همکاری خلیج فارس دارد.» وی یادآور شد که کشورهای شورای همکاری خلیج فارس، به همراه ترکیه، در اوج جنگ داخلی در دهه ۲۰۱۰، حامیان اصلی مخالفان اسد بودند.
عزیزی گفت: «این که یک کشور کلیدی عضو شورای همکاری خلیج فارس، شروع به بازسازی روابط با اسد و کمک به بازگشت او به اتحادیه عرب کند مهم است، و امارات در چهار سال گذشته همین کار را انجام داده است. اسد این رابطه را بسیار با ارزش میداند و همچنین میداند که ایران به هر حال گزینههای زیادی ندارد.»
سوریه؛ زمین بازی ایران و اسرائیل
ایران همچنان حضور قابل توجهی در سوریه دارد. اسرائیل از طریق حملات هوایی در سوریه چندین پرسنل و عضو ارشد سپاه پاسداران را ترور کرده است، روندی که از اکتبر تشدید شده است. حمله هوایی به مجتمع سفارت ایران در دمشق در اول آوریل، منجر به اولین حمله مستقیم ایران به اسرائیل شد.
بول از شرکت اطلاعات ریسکی رِین گفت: «ایران نمیخواهد از طریق سوریه با اسرائیل وارد یک جنگ بزرگ شود و سوریه نیز چنین تمایلی ندارد. در حالی که دمشق خواهان پایان حملات هوایی اسرائیل در خاک خود است، اما با حل نشده ماندن جنگ داخلی، نیروهای ایرانی همچنان برای حفظ اسد یک قدرت کلیدی هستند. بنابراین، سوریه در کوتاه مدت برای کاهش نفوذ ایران برای مقابله با این جنگ پنهانی با اسرائیل در مرزهای خود، فضای زیادی ندارد.»
بول خاطرنشان کرد: «مطمئناً، سوریه میخواهد نشان دهد که خواهان روابط نزدیکتر و عمیقتر با جهان عرب، به ویژه برای کمکهای بازسازی است که تخمین زده میشود حدود ۵۰۰ میلیارد دلار یا بیشتر هزینه داشته باشد. برای به دست آوردن حتی وعدهی کمکها، به مانورهای دیپلماتیکی مانند این در اتحادیه عرب نیاز است، اگرچه تحریمهای آمریکا همچنان مانعی بر سر راه برنامه بازسازی قابل توجه سوریه است.»
عزیزی گفت: «اسد نمیخواهد کشورش را وارد جنگی با اسرائیل کند که میتواند برای او کشنده باشد. او همچنین شاید دیگر به تهران نیازی فراوانی نداشته باشد زیرا جنگ داخلی در بن بست است و هیچ شانسی وجود ندارد که گروههای مخالف اکنون بتوانند به سمت دمشق حرکتکنند. تمام اینها زمینهساز کاهش وابستگی اسد به تهران است.»
ارسال نظر