روایتی از ماجرای فوت همسر و پسر کوچک مسعود پزشکیان
همسر پزشکیان در یک سانحه تصادف همراه با یکی از فرزندان کشته شدند و پس از آن مسعود پزشکیان هرگز ازدواج نکرده است.
همسر پزشکیان در یک سانحه تصادف همراه با یکی از فرزندان کشته شدند و پس از آن مسعود پزشکیان هرگز ازدواج نکرده است.
به گزارش عرشه آنلاین؛ رروزنامه اعتماد، در گزارش به بررسی سابقه کاری و زندگی شخصی مسعود پزشکیان پرداخته است؛
در بخشی از این گزارش میخوانید:مسعود پزشکیان که تا یک ماه پیش تنها به عنوان نماینده مجلس شناخته میشد و قدیمیترها دوران وزارت او را در دولت اصلاحات به یاد داشتند، به یکباره به منتخب مردم برای جایگاه ریاستجمهوری تبدیل شد. بسیاری سابقه و کارنامه به دور از حواشی سیاسی و اقتصادی و اخلاقی را برگ برندهاش خواندند، برخی لحن او را در مناظرات با صداقت دانستند و عدهای دیگر حمایت اصلاحطلبان را در پیروزی او موثر خواندند. تردید نیست که همه این موارد در پازل پیروزی پزشکیان موثر است اما مرور زندگی سیاسی و فعالیتهای او در سالهای گذشته و موضعگیریهایش در برهههای خاص و رخدادهای مهم نشان میدهد بیش از هر چیری این صدای بیصدایان بودن پزشکیان است که او را منتخب ملت کرده، نمایندهای که برخی از او به عنوان وجدان بیدار بهارستان یاد میکردند و صراحت لهجهاش در نقد ساختارهای قدرت همواره رسانهها را به سمت او جذب میکرد.
زاده مهاباد و بزرگ شده ارومیه
پزشکیان متولد ماه مهر است، سال ۱۳۳۳. از پدری ترک آذری و مادری کرد. تحصیلات ابتدایی خود را در زادگاهش مهاباد طی کرد و سپس به ارومیه رفت و در هنرستان کشاورزی ارومیه، دیپلم صنایع غذایی گرفت. پس از اخذ دیپلم، در سال ۱۳۵۲ جهت انجام خدمت سربازی به شهر زابل در استان سیستان و بلوچستان منتقل شد و در همین دوره بود که به پزشکی علاقه پیدا کرد و در نتیجه در سال ۱۳۵۴ و پس از اتمام خدمت سربازی، دیپلم دوم خود را در رشته علوم تجربی اخذ کرد و در سال ۱۳۵۵ در رشته پزشکی دانشگاه علوم پزشکی تبریز پذیرفته شد؛ رشته و دانشگاهی که سرنوشت زندگی شخصی و سیاسیاش را رقم زد.
او دوره پزشکی عمومی خود را در سال ۱۳۶۴ به پایان رساند و در سمت مربی فیزیولوژی شروع به تدریس در دانشکده پزشکی نمود. در سال ۱۳۶۹ تخصص خود در رشته جراحی عمومی را از دانشگاه علوم پزشکی تبریز اخذ کرد و سپس در سال ۱۳۷۲ فوقتخصص جراحی قلب را از دانشگاه علوم پزشکی ایران دریافت نمود و در بیمارستان قلب شهید مدنی تبریز استخدام شد که بعدها رییس این بیمارستان شد.
پزشکیان استاد جراحی قلب و عروق دانشگاه علوم پزشکی تبریز شد و طی سالهای ۱۳۷۳ تا ۱۳۷۹، ریاست این دانشگاه را عهدهدار بود. او از سال ۱۳۸۹ عضو فرهنگستان علوم پزشکی ایران است.
دوست، همکلاسی و همرزم مهدی باکری
در دوران جنگ ایران و عراق، مسوول اعزام اکیپهای پزشکی به جبههها بود و همزمان به عنوان رزمنده و پزشک خدمت میکرد. همان دوران و البته قبل از آن بود که نام پزشکیان را با نام مهدی باکری پیوند زد. او در گفتوگویی با صداوسیما نیز روایت کرده است که «یکی از همکلاسیهای دانشگاه من که هم خیلی رفیق و بچه محل بودیم فرمانده لشکر ۳۱ عاشورا آقا مهدی باکری بود».
نام پزشکیان و مهدی باکری البته در انتخابات ریاستجمهوری اخیر دوباره بر سرزبانها افتاد. وقتی پزشکیان به عنوان نماد باکری در این رقابت حاضر شد و سعید جلیلی به عنوان نماد صادق محصولی. این درگیری صادق محصولی با باکریها به خصوص برادر کوچکتر- حمید باکری- در دوران جنگ بود که شمایل و نماد دو تفکر از دهه ۶۰ تا امروز شد.
میثم کریمی فرزند شهید کریمی نیز در ایام رقابتها با انتشار توییتی خبر حمایت فرزندان شهیدان تندگویان، جهانآرا، بروجردی، باکری از مسعود پزشکیان را داد. او در این توییت نوشت: همراه برادرانم محمد مهدی تندگویان، سید حمزه جهان آرا، حسین بروجردی، احسان باکری به مسعودپزشکیان رای میدهم وانشاالله این رای به نیابت از شهیدان محمد جواد تندگویان، سید محمد جهان آرا، محمد بروجردی، حمید باکری و داود کریمی باشد.
ماجرای ازدواج و حادثه تلخ رانندگی
ازدواج مسعود پزشکیان در همان سالهای انقلاب فرهنگی رخ داد. مسعود پزشکیان و همسرش در رشته پزشکی هم دانشگاهی بودند در دانشگاه آشنا و در نهایت ازدواج کردند. حاصل این ازدواج ۴ فرزند بود که اکنون سه نفر از آنها در قید حیات هستند. همسر پزشکیان در یک سانحه تصادف همراه با یکی از فرزندان کشته شدند و پس از آن مسعود پزشکیان هرگز ازدواج نکرده است.
پزشکیان در سالهای اخیر در چند نوبت درباره این موضوع صحبت کرده و هربار حزن و بعضا بغض و گریه با او همراه شده است. او در مصاحبه با یادآوری این خاطره گریه میکند. او میگوید که پس از فوت همسرش ازدواج نکرده و خود نگهداری از فرزندانش را عهدهدار شده است. در گفتوگوی دیگری گفت که همه زندگی و عشقش همسرش بوده و بعد از درگذشت او دیگر هیچ چیز حتی مقام و پست برای او در این زندگی ارزشی ندارد.
دو پسرش نیز در گفتوگوهایی تاکید کردند وقتی مادرشان زنده بوده هم پزشکیان آشپزی میکرده و کارهای خانه را انجام میداده است. پزشکیان و همسرش پزشک بودهاند و پس از ازدواج و با وجود داشتن چهار بچه در امتحانات تخصصی شرکت کردهاند. بر اساس گفتههای پزشکیان او نفر دوم کشور شده و همسرش نفر اول؛ پزشکیان جراح عمومی شده و همسرش جراح زنان.
بهمن سال ۱۳۹۳ پزشکیان به همراه خانوادهاش مهمان برنامه « فیروزه» بود، او در این برنامه درباره نحوه آشنایی با همسرش گفت: «با همسرم هم دانشگاهی و هر دو عضو انجمن اسلامی بودیم، آن زمان فقط دو نفر از دانشجویان دختر در دانشگاه چادری بودند و یکی از آنها همسرم بود. وقتی با انقلاب فرهنگی دانشگاهها تعطیل شد، از او خواستگاری کردم و خیلی راحت و ساده با مهریه یک جلد قرآن مجید، یک جلد مفاتیحالجنان و یک شاخه نبات ازدواج کردیم و زندگی دانشجویی خود را ادامه دادیم. پزشکیان در این برنامه با اشاره به مرگ زودهنگام همسرش گفت: برای من که یک دختر و دو پسر داشتم، خیلی سخت بود ادامه زندگی پس از مرگ همسرم، اما به خاطر بچهها تصمیم گرفتم تنها بمانم.
در ایام رقابتهای انتخابات ریاستجمهوری نیز در کلیپی تاکید کرد که بعد از مرگ همسرش و پسر کوچکش ترجیح داده تا پای بچه هایش بماند.
ارسال نظر