هشدار مهم جمهوری اسلامی درباره نفوذیها،اینجا جا خوش کردهاند
روزنامه جمهوری اسلامی :امروز در بدنه حکمرانی، در بدنه حوزهها، در دانشگاهها، در رسانهها و در لایههای مختلف مذهبی جامعه و بظاهر انقلابی جامعه ما نفوذیها جا خوش کردهاند. شناسائی این نفوذیها و پاکسازی جامعه از آنها یکی از مهمترین وظایف مسئولین نظام جمهوری اسلامی است.
روزنامه جمهوری اسلامی نوشت:سابقه ۷۰ ماه حضور در جبهه، معاون وزیر دفاع، مشاور دبیر شورای عالی امنیت ملی، رئیس مؤسسه مطالعات راهبردی، مشاور فرمانده نیروی دریایی، معاون حوزه امنیتی دفاعی وزارت دفاع و معاون روابط خارجی وزارت دفاع، عضو ارشد هیئت نظامی ایران در مذاکرات پایان جنگ (قطعنامه ۵۹۸) و بعد مشاور همراه هیئت مذاکرات هستهای و... که در نهایت جاسوس انگلیس از آب درآمد و به خاطر دسترسی به بعضی دستگاههای حساس کشور و دسترسی به اطلاعات پراهمیت، یکی از مهمترین عوامل سازمان جاسوسی انگلیس بود و سال ۱۴۰۱ اعدام شد.
این سابقه بسیار مفید و ستودنی هرگز کسی را حتی ذرهای دچار سوءظن نمیکند ولی دیدیم که حتی در یک مجموعه حکمرانی کاملاً دینی، یک فرد جاسوس میتواند اینقدر ظاهرالصلاح باشد
در سالهای اول بعد از پیروزی انقلاب اسلامی هم افرادی مثل کلاهی و کشمیری را با همین صلاحیتهای ظاهری دیدیم که با نفاق خود توانستند تا عمق تشکیلات وسیع حزب جمهوری اسلامی و بالاترین سطح دولت نفوذ کنند و انفجارهای هفتم تیر و هشتم شهریور را به وجود بیاورند و بزرگانی همچون آیتالله بهشتی، محمدعلی رجائی و دکتر محمدجواد باهنر را به شهادت برسانند و خسارتهای سنگینی به ایران و انقلاب و نظام جمهوری اسلامی وارد کنند.
در سال ۱۴۰۱ آشکار شدن عملیات جاسوسی «کاترین شکدم» که متأسفانه بعد از فرار او از ایران صورت گرفت و قربانیانی از داخل کشورمان به همراه داشت، نمونه دیگری بود که میبایست یک هشدار مهم تلقی شود ولی نشد.
کاترین شکدم هم مثل کلاهی و کشمیری و علیرضا اکبری با ظاهری مذهبی توانست به بدنه دستگاهها نفوذ کند. چادر و مقنعه او مثل پینه پیشانی همپالکیهای داخلی وی فریبندگی داشت همانطور که «الیکوهن» در سوریه توانست با ظاهرسازیهایش تا بالاترین ردههای دولتی نفوذ کند و اطلاعات محرمانه و سری را که روزها در همان سطح به دست میآورد، شبها به اسرائیل مخابره نماید و سرانجام در دهه ۴۰ بعد از محاکمه و محکومیت به جرم جاسوسی به دار آویخته شد.
امروز هم نباید خودمان را از شر نفوذیها در امان بدانیم. ترور اسماعیل هنیه در قلب تهران و قبل از آن ترورهای متعدد در سالهای اخیر و حوادث گوناگون که از عوارض نفوذ بودند و اکثر آنها نیز در تهران و اطراف آن رخ دادند، همگی زنگهای هشدار بودند که مسئولان گفتند شنیدهایم ولی گویا نشنیده بودند و یا صدای تهدیدآمیز آنها را از یاد بردند. اگر صدای آن هشدارها شنیده میشد امروز دچار ترور اسماعیل هنیه در تهران و فرماندهان مقاومت در سوریه و لبنان نمیشدیم.
نفوذیها با دو چهره مشغول فعالیت هستند؛ یکی چهره پنهان و دیگری آشکار اما با ظاهری فریبنده و منافقانه. صاحبان چهرههای پنهان، عوامل عملیاتی هستند و چهرههای آشکار، عوامل زمینهسازند. این گروه دوم خطرناکترند و کار اصلی را اینها انجام میدهند.
ویژگیهای گروه دوم، تندرویهای همراه با ظاهرالصلاح بودن و قیافه و سخن مذهبی و خود را سوپرانقلابی جا زدن است. قیافه و زبان و قلم افراطیهای خوداسلامپندار و انقلابینما باید علائم اصلی نفوذی بودن تلقی شوند.
امروز در بدنه حکمرانی، در بدنه حوزهها، در دانشگاهها، در رسانهها و در لایههای مختلف مذهبی جامعه و بظاهر انقلابی جامعه ما نفوذیها جا خوش کردهاند. شناسائی این نفوذیها و پاکسازی جامعه از آنها یکی از مهمترین وظایف مسئولین نظام جمهوری اسلامی است.
ارسال نظر