ماجرای جدایی استان چهاردهم؛ سه روایت از نحوه جدایی بحرین از ایران

جدایی بحرین از ایران یکی از آن دست موضوعاتی است که همیشه مناقشه‌برانگیز بوده؛ برخی این اتفاق را سند ناکارآمادی حکومت پهلوی در دفاع از تمامیت ارضی می‌دانند و برخی نیز جدایی این منطقه از ایران را ماحصل فرایندی طبیعی در نظام بین‌الملل در نظر می‌گیرند و می‌گویند این منطقه در اصل برای ایران نبوده است.

 ماجرای جدایی استان چهاردهم؛ سه روایت از نحوه جدایی بحرین از ایران

جدایی بحرین از ایران به عنوان یکی از نقاط مهم در تاریخ معاصر ایران شناخته می‌شود و نشان‌دهنده تأثیرات فشارهای بین‌المللی و وضعیت سیاسی در سطح جهانی بر تصمیمات داخلی کشورهاست.

جدایی استان بحرین از ایران یکی از رویدادهای تاریخی مهم در تاریخ معاصر ایران است. بحرین، که در زمان‌های مختلف تحت کنترل حکومت‌های ایرانی بود، در اواخر دوران قاجار و سپس پهلوی به عنوان یکی از استان‌های ایران شناخته می‌شد. اما این وضعیت در دهه ۱۹۶۰ میلادی دچار تغییر شد.

پیشینه تاریخی

بحرین در دوران‌های مختلفی تحت سلطه ایران بوده و در برخی از دوره‌ها به عنوان بخشی از سرزمین‌های ایرانی شناخته می‌شد. اما در طول قرن‌های ۱۹ و ۲۰ میلادی، این منطقه به تدریج تحت نفوذ بریتانیا قرار گرفت. بریتانیا از اوایل قرن نوزدهم به تدریج کنترل بیشتری بر بحرین به دست آورد و در نهایت در اوایل قرن بیستم، این منطقه به صورت عملیاتی تحت حفاظت بریتانیا قرار گرفت.

جدایی رسمی بحرین

در دهه ۱۹۶۰، بحث جدایی بحرین از ایران شدت گرفت. در این زمان، شاه ایران، محمدرضا پهلوی، تحت فشارهای بین‌المللی به ویژه از سوی بریتانیا و کشورهای عربی، با برگزاری یک همه‌پرسی تحت نظارت سازمان ملل موافقت کرد. این همه‌پرسی در سال ۱۹۷۰ برگزار شد و اکثریت مردم بحرین به جدایی از ایران و استقلال رأی دادند.

در پی این همه‌پرسی، ایران به صورت رسمی اعلام کرد که از ادعای خود بر بحرین صرف‌نظر می‌کند. در ۱۴ اوت ۱۹۷۱، بحرین به عنوان یک کشور مستقل به رسمیت شناخته شد و عضو سازمان ملل متحد گردید.

واکنش‌ها در ایران

این تصمیم شاه ایران با واکنش‌های مختلفی در داخل کشور مواجه شد. بسیاری از نیروهای ملی‌گرا و برخی از گروه‌های سیاسی به شدت با این تصمیم مخالفت کردند و آن را به عنوان خیانت به تمامیت ارضی ایران تعبیر کردند. اما در نهایت، این تصمیم با توجه به شرایط بین‌المللی و فشارهای موجود اجرایی شد.

تصمیم شاه ایران، محمدرضا پهلوی، برای موافقت با جدایی بحرین از ایران تحت تأثیر چندین عامل مهم بود:

۱. فشارهای بین‌المللی:

یکی از اصلی‌ترین دلایل، فشارهای بین‌المللی به‌ویژه از سوی بریتانیا بود. بریتانیا که از اواسط قرن نوزدهم نفوذ قابل توجهی در منطقه خلیج فارس داشت، از دهه ۱۹۶۰ میلادی به دنبال خروج از منطقه بود و مایل بود که مسائل مرزی و سرزمینی را قبل از این خروج حل و فصل کند. بریتانیا به عنوان یکی از قدرت‌های اصلی جهان در آن زمان، نفوذ زیادی بر دولت ایران داشت و شاه تحت فشارهای بریتانیا و نیز برخی از کشورهای عربی، به این تصمیم تن داد.

۲. ثبات در خلیج فارس:

محمدرضا پهلوی معتقد بود که این تصمیم می‌تواند به ثبات بیشتر در منطقه خلیج فارس منجر شود. در آن زمان، بسیاری از کشورهای عربی نسبت به ادعای ایران بر بحرین حساس بودند و ممکن بود این موضوع به تنش‌های منطقه‌ای بینجامد. شاه ایران در تلاش بود تا با حل این مسئله، روابط خود با کشورهای عربی را بهبود بخشد و از تنش‌های احتمالی جلوگیری کند.

۳. نگرانی از واکنش‌های داخلی:

شاه ایران در آن دوره به شدت نگران افزایش ناسیونالیسم عربی و نفوذ ایدئولوژی‌های انقلابی در منطقه بود. وی بر این باور بود که نگه‌داشتن بحرین به عنوان بخشی از ایران ممکن است باعث افزایش نارضایتی و بی‌ثباتی در منطقه شود و این موضوع می‌توانست به مشکلات داخلی و خارجی برای ایران منجر شود.

۴. سازمان ملل و همه‌پرسی:

سازمان ملل متحد نیز نقش مهمی در این مسئله ایفا کرد. با توجه به فشارهای بین‌المللی و نیز تمایل شاه برای حل مسئله به صورت مسالمت‌آمیز، شاه ایران به برگزاری همه‌پرسی تحت نظارت سازمان ملل رضایت داد. نتیجه این همه‌پرسی نشان داد که اکثریت مردم بحرین خواهان استقلال هستند، و این به شاه این امکان را داد که با استناد به نتیجه همه‌پرسی، از ادعای ایران بر بحرین صرف‌نظر کند.

۵. تمرکز بر توسعه داخلی:

محمدرضا پهلوی به دنبال تمرکز بر توسعه اقتصادی و صنعتی ایران بود و می‌خواست از هرگونه درگیری و تنش که می‌توانست به پیشرفت کشور لطمه بزند، جلوگیری کند. او معتقد بود که پذیرش استقلال بحرین می‌تواند به تمرکز بیشتر بر مسائل داخلی ایران کمک کند.

 

دیگر رسانه ها

کدخبر: 150000

ارسال نظر