جزئیات جدید فوت مرحوم میرموسوی/ روستاییان: گفتیم می‌برند تعهد می‌گیرند و آزاد می‌کنند

روستاییان همه در جریان اتفاق غروب آن روز هستند. محمد میرموسوی که برای سرکشی به زمین کشاورزی خانوادگی‌شان آمده بود، در محل با چند جوان دیگر دعوای‌شان می‌شود و با پادرمیانی اهالی دعوا ختم می‌شود اما روز بعد هم چند نزاع دیگر درمی‌گیرد که دهیاری و اهالی روستا برای خاتمه دادن به دعوا با پاسگاه ناصرکیاده تماس می‌گیرند.

روستاییان همه در جریان اتفاق غروب آن روز هستند. محمد میرموسوی که برای سرکشی به زمین کشاورزی خانوادگی‌شان آمده بود، در محل با چند جوان دیگر دعوای‌شان می‌شود و با پادرمیانی اهالی دعوا ختم می‌شود اما روز بعد هم چند نزاع دیگر درمی‌گیرد که دهیاری و اهالی روستا برای خاتمه دادن به دعوا با پاسگاه ناصرکیاده تماس می‌گیرند.

ماموران پاسگاه هم که از راه می‌رسند، محمد را با خود می‌برند.  طبق آنچه در اطلاعیه پلیس که روز جمعه ۹ شهریور منتشر شد، آمده مرکز اطلاع‌رسانی پلیس گفته در تاریخ پنجشنبه یک شهریور در روستای ناصرکیاده از توابع شهرستان لاهیجان خبرِ نزاع و درگیری توسط اهالی محل در سه مرحله و به‌طور مکرر به پاسگاه محلی گزارش می‌شود.

 به دلیل هیجان ناشی از اصطکاک صورت‌گرفته میان مرحوم میرموسوی و عوامل انتظامی و عدمِ کنترلِ خشم و احساسات از طرف برخی کارکنان و بی‌اعتنایی به وضعیت متهم این اتفاق رخ می‌دهد. علت فوت باتوجه به اتفاقاتِ قبل از حضور پلیس و شرایط جسمی و روحی متوفی، توسط پزشکی قانونی در حال بررسی است.

به گزارش عرشه آنلاین؛ در این درگیری افراد یکدیگر را مورد ضرب‌وشتم قرار داده و بنابر اظهاراتِ امدادخواهان، منشا درگیری مرحوم میرموسوی بوده و خودروی متوفی همان‌طور که در تصاویر به‌صورت مستند مشخص است کاملا تخریب شده و در آتش می‌سوزد.

این موضوع باعث رعب و وحشت اهالی محل شده و پلیس تمامی عاملین حادثه از‌جمله مرحوم میرموسوی را بنابر وظیفه ذاتی و قانونی بازداشت می‌کند. متوفی در پاسگاه انتظامی شروع به فحاشی و استنکاف از دستورات عوامل انتظامی و درگیری با ماموران نموده که این روند تا حضور در بازداشتگاه ادامه پیدا می‌کند.

متاسفانه به دلیل هیجان ناشی از اصطکاک صورت‌گرفته میان مرحوم میرموسوی و عوامل انتظامی و عدمِ کنترلِ خشم و احساسات از طرف برخی کارکنان و بی‌اعتنایی به وضعیت متهم این اتفاق رخ می‌دهد. علت فوت باتوجه به اتفاقاتِ قبل از حضور پلیس و شرایط جسمی و روحی متوفی، توسط پزشکی قانونی در حال بررسی است.

پیش از این، مرحوم چندین مورد سابقه شرارت و درگیری داشته و در سال ۱۳۹۹ نیز در اجرای حکمِ جلب، با پلیس درگیر و به ۹ ماه حبس محکوم می‌شود. رفتارِ رخ‌داده توسط برخی از عوامل انتظامی بر‌خلاف مشی حرفه‌ای پلیس بوده و به‌هیچ‌وجه قابل قبول نیست، بدین جهت افرادِ فوق دراختیار مرجع قضایی قرار گرفتند. روز گذشته نیز رییس بازرسی کل فراجا در موقعیت حاضر و براساس جمع‌بندی گزارشات بازرسان، با دستور سردار رادان، فرماندهِ پاسگاه عزل و سایر عوامل دخیل معلق از خدمت شدند؛ همچنین در صورت تاییدِ سهل‌انگاری و عدم توجه دیگر مدیران انتظامی، تنبیهاتِ انضباطی متناسب اجرا خواهد شد. در پایان به خانواده مرحوم‌ میرموسوی تسلیت عرض کرده و استیفای حقوق ایشان را وظیفه ایمانی و اخلاقی پلیس می‌دانیم.

نحوه   گسترش   خبر   چگونه   بود؟ 

در شبکه‌های اجتماعی فیلمی از شستن پیکری خون‌آلود و کبود بازنشر شد و خبرهای اولیه حاکی از مرگ جوانی در یک پاسگاه بود و پس از آن خبرگزاری میزان با واکنش به این اتفاق نوشت: دادستان عمومی و انقلاب شهرستان لاهیجان با اشاره به فوت متهمی تحت نظر فرماندهی نیروی انتظامی شهرستان لاهیجان از بررسی موضوع و حضور در محل وقوع حادثه خبر داده و با اشاره به تعیین بازپرس ویژه برای این پرونده گفته است که در این باره برای پنج نفر از افسران نیروی انتظامی قرار بازداشت موقت صادر شده است و در ادامه پیگیری‌ها رییس جمهور به وزیر کشور دستور داد با تشکیل و اعزام کمیته‌ای به لاهیجان تمامی جوانب حادثه را بررسی و گزارش و نتیجه بررسی را در اسرع وقت به هیات وزیران اعلام کند.

اهالی  روستا  چه  می‌گویند؟ 

درباره خانواده و شرایط زندگی و علت حضور محمد در روستا سوال کردیم و یکی از اهالی توضیح داد: پدر محمد عضو ادوار شورای شهر لنگرود بود و در همان لنگرود هم زندگی می‌کردند. در محل هم یک زمین داشتند و یک خانه، محمد بعضی وقت‌ها برای سرکشی به زمین می‌آمد و شب هم همین‌جا می‌ماند.

آن روز هم با ماشین پدرش آمده بود که یک‌باره دعوا شد.  یک فرد مطلع در گفت‌وگو با «اعتماد» می‌گوید: دعوای جوانان مربوط به شب قبل (چهارشنبه) بود که اهالی محل آن را خاتمه داده بودند. ماجرا از این قرار بود که به ما خبر دادند جوان‌های یک محل دیگر قمه به دست برای دعوا آمده‌اند و می‌گویند مرحوم میرموسوی می‌خواست با ماشین به آنها بزند. ما رسیدیم و دعوا را جمع کردیم و به آنها گفتیم بروید تا فردا با پدرش صحبت کنیم. 

اما روز بعد (پنجشنبه) هم مرحوم میرموسوی از صبح با چند نفر دعوا کرد و با ۱۱۰ و پاسگاه تماس گرفتیم و غروب شد که آمدند. گفتیم ببرید و چند ساعت نگه‌دارید و تعهدی بگیرید تا آرامش در محل برقرار شود. ما در پاسگاه بودیم که خبر رسید ماشین آتش گرفته، آمدیم محل که ببینیم چه شده، به آتش‌نشانی هم خبر دادیم اما دیر شده بود و ماشین سوخت. سید محمدعلی میرسیار، رییس شورای روستای سیدمحله بارکوسرا در گفت‌وگو با «اعتماد» در پاسخ به این سوال که آیا دعوا از قهوه‌خانه شروع شد و ادامه پیدا کرد، گفت: نه، اصلا، اصلا دعوا در قهوه‌خانه شروع نشد. شب قبل کنار جاده بود. نزاع که بالا گرفت خودمان دعوا را جمع کردیم اما روز بعد هم محمد با چند نفر دیگر دعوا کرد و با پاسگاه تماس گرفتند و آمدند و فقط مرحوم میرموسوی را بردند. 

همه  طرفین  دعوا  را  بردند؟ 

میرسیار: نه، فقط میرموسوی را بردند اما بعد از فوت میرموسوی یکی، دو روز که گذشت از کلانتری لاهیجان آمدند و بقیه را بردند و سوال کردند و آزاد کردند. 

ماشین  حین  دعوا  آتش  گرفت؟ 

نه، اول این بنده خدا را بردند نیم‌ساعت، یک‌ساعت بعد ماشینش را آتش زدند. الان هم از کلانتری آمده‌اند دوربین‌های محل را برده‌اند که ببینند چه کسی آن ساعت‌ها از آنجا گذشته است. 

  برای خاموش کردن ماشین به آتش‌نشانی خبر داده شده؟ 

تماس گرفته بودند اما دیر شده بود و ماشین سوخت.

  از فوت مرحوم میرموسوی چطور با‌خبر  شدید؟ 

روز جمعه در محل، خبر پیچید و پرس‌‌وجو کردیم دیدیم درست است. از پاسگاه ناصرکیاده برده بودندش به قرارگاه میدان انتظام لاهیجان، حالا اینجا کتکش زده بودند یا آنجا، خبر نداریم اما ظاهرا بعدش برده بودند بیمارستان که دیگر دیر شده بود و فوت شد.