جاسوسی که وظیفهاش ترک فعل بود
پیروزمند گفت: مسئولین به دلیل ابتلائات خودشان اشتباهاتی که ممکن است مرتکب شوند به اقتضای مسئولیت آنها است به همین مناسبت مقام رهبری نسبت به ترک فعل یک توجهی را دادند.
حضرت آیت الله خامنهای رهبر معظم انقلاب اسلامی در روزهای نخست ماه مبارک رمضان در ملاقات با جمعی از مسئولین نظام جمهوری اسلامی در بیان توصیههای معنوی، با استناد به آیات قرآنی و ادعیه، استغفار را همراه با نیت صادقانه، موجب صفا و طهارت روحی و جلب رحمت الهی در زندگی فردی و همچنین در میدانهای ملی و عرصههای بزرگ اجتماعی خواندند. ایشان، استغفار را، هم از ارتکاب عمل ممنوع و هم از عمل نکردن به وظایف و ترک فعل، ضروری دانستند و گفتند: یک دسته گناهانی است که به معنای ترک فعل است؛ فعل نیست، ترک فعل است؛ یک کاری را باید انجام میدادیم [امّا] انجام ندادیم. عزیزان من! خیلی از ماها مبتلای به این آخری هستیم؛ خیلی کارها را باید انجام میدادیم، حرفی را باید میگفتیم، اقدامی را باید میکردیم، امضایی را باید میکردیم، یک جایی بایستی یک حرکتی انجام میدادیم [امّا] انجام ندادیم؛ بر اثر تنبلی، بر اثر کسالت، بر اثر بی اعتنائی به وظیفه انجام ندادیم؛ این گناه است؛ [از] این سوال [میشود]. لذا در دعای مکارم الاخلاق [آمده]: وَ استَعمِلنِی بِما تَسأَلُنی غَداً عَنه؛ مرا به کار ببر در آنجایی که فردا از من سوال خواهی کرد.
به همین بهانه برای بررسی ابعاد این مسئله و تبیین محورهای بیانات رهبر معظم انقلاب اسلامی با حجتالاسلام علیرضا پیروزمند، عضو هیئت علمی، قائم مقام و مسؤول گروه روش و عضو گروه علم اصول احکام حکومتی دفتر فرهنگستان علوم اسلامی گفت و گویی انجام دادیم که در ادامه میآید:
حجتالاسلام علیرضا پیروزمند در گفتگو با مهر بیان داشت: فرمایشی که رهبر معظم انقلاب در خصوص استغفار از ترک فعل فرمودند آن توصیهی معنوی و اخلاقی در ماه رمضان را به مسئولیت حاکمیتی پیوند دادند و این تعبیر را خلق کردند که استغفار از ترک فعل. استغفار برای همهی مؤمنین در همهی ایام به ویژه در این ایام در ماه رمضان توصیه شده و باعث میشود که انسان پیوندش با خدای متعال وسیعتر شود به این ترتیب رحمت الهی بر مردم نازلتر شود، اما مسئولین به دلیل ابتلائات خودشان اشتباهاتی که ممکن است مرتکب شوند به اقتضای مسئولیت آنها است به همین مناسبت مقام رهبری نسبت به ترک فعل یک توجهی را دادند.
عضو هیئت علمی و قائم مقام دفتر فرهنگستان علوم اسلامی در ادامه افزود: مقدمه توضیحی که بخواهم عرض بکنم خاطره تاریخی است که من اخیراً در جایی میدیدم نسبت به یکی از کشورهای آسیای میانه که از شوروی سابق جدا شدند و در آنجا نقل شده بود که کا. گ. ب به رئیس جمهور آن کشور اطلاع داد که شما در کابینه خودتان جاسوس دارید و برای غرب جاسوسی میکند و باید پیدایش بکنیم. اینها هم بسیج شدند و نیروهای اطلاعاتی شأن همه کابینه را از جمله اطلاعات رفت و آمدشان را زیر ذره بین قرار دادند تا ببینند چه کسی ممکن است ارتباطات غیر متعارفی داشته باشد به هیچ نتیجهای نرسیدند عاجز شدند و دوباره به کا. گ. ب گفتند که ما نتوانستیم فرد را پیدا کنیم شما بیاید کمک بکنید که این را پیدا کنیم آنها آمدند و معرفی کردند و گفتند معاون اول شما یعنی نخست وزیر که نفر دوم در آن کشور محسوب میشود این جاسوس است. بعد در یک جلسهای ایشان را مورد بازخواست قرار دادند و اعتراف کرد که من جاسوس هستم از او سوال کردند که ما همه ارتباطات تو را زیر نظر گرفتیم تو هیچ ارتباطی با افراد خاص و غیرمتعارف نداشتی چطور جاسوسی میکردی جواب داده بود که من هیچ ارتباطی با جایی و هیچکس نداشتم و هیچ فرد دیگری هم همکارم نبود به همین دلیل هم شما نتوانستید مرا رصد کنید، اما سالیان پیش که به نوعی مراتب جاسوسی اش را مقرر کرده بود به او گفته بودند که از تو حمایت میکنیم که به مسئولیت برسی و فقط از تو یک چیز میخواهیم و آن این است که نگذاری کارهایی که باید به موقع انجام گیرد به موقع انجام شود و فقط به اصطلاح این بحث مأمور ترک فعل بوده است و از طریق انجام ندادن کارها و یا به تأخیر انداختن کارها برای طرف مقابل خدمت میکرده و بهترین خدمت را انجام میداده است.
این عضو هیئت علمی دفتر فرهنگستان علوم اسلامی در ادامه اظهار داشت: این صحبتی که بنده عرض کردم فقط یک برگ تاریخی است و اما طبیعتاً عبرتآموز است و ابداً به معنی اینکه خدایی نکرده ترک فعلهایی در طول این سالها توسط مسئولین- که ممکن است در ردههای مختلف اتفاق افتاده- ناشی از وابستگی سیاسی آنها به جای دیگری بوده باشد نیست، اما این نشان دهنده اهمیت این موضوع برای دشمنان و رقیبان سیاسی کشور است که همین اندازه برایشان اهمیت دارد که رقیب آنها کاری را که باید موقعی انجام دهد، انجام ندهد یا اصلاً توجه نکند که باید انجام دهد و به این ترتیب آنها بتوانند به اهداف خودشان بهتر دست پیدا بکنند.
حجتالاسلام علیرضا پیروزمند در ادامه توضیحاتش گفت: در گذشته چند دهه بعد از انقلاب طبیعتاً به ادله مختلفی که الان جای توضیح آنها نیست ما با ترک فعلهای مختلفی در زمینههای مختلف، یعنی فرهنگی اقتصادی اجتماعی سیاسی رو به رو بودیم که بعضی از آنها البته ناآگاهانه بوده و بعضی هم آگاهانه یعنی از روی سهل انگاری و بی توجهی اتفاق افتاده است.
وی در ادامه تصریح کرد: اینکه میگویم سهل انگاری به دلیل اینکه موارد مشخصی وجود دارد که چه توسط رهبری و چه توسط نیروهای دیگر انقلاب تذکر و توجه شده است که باید به این مسائل بهتر و بیشتر رسیدگی کنیم و به دلیل تفاوت در دیدگاههایی که وجود داشته تأخیر شده و به مخاطره انداخته است.
عدم پرورش نسل جدید انقلابی مصداقی از ترک فعل
پیروزمند ادامه داد: مثلاً من نمونههایی از ترک فعل را عرض بکنم، مسأله پرورش نسل جدید انقلابی یکی از ترک فعلهایی بود که ما با وجود اینکه نظام آموزش و پرورش را در اختیار جمهوری اسلامی بوده است الان داریم لطماتش را میبینیم، ترک فعل در مساله حاشیه نشینی و شکل گیری حاشیه نشینیهای آزار دهنده و به شکلی که محل بعضی از مفاسد اجتماعی به طور طبیعی قرار گرفته نمونهی دیگری است که کم توجهی کردیم. ترک فعل در مسأله گسترش و افزایش جمعیت و تشویق و ایجاد بسترها که باز ما داریم آسیبهایش را میبینیم.
این پژوهشگر ادامه داد: در مسئلهی ترک فعل در مراقبت از آسیبهایی که فضای مجازی به فرهنگ کشور میزند و چه نفوذ فرهنگی که از طریق فضای مجازی توانسته است در کشور اتفاق بیفتد به بهانه آزادی در کشور رها شده و الان هم هنوز در طرح صیانت مورد توجه و دستور کار مجلس است بعضی با شعار اینکه خلاف آزادی است در نسبت با مراقبتهایی که باید صورت بپذیرد مقاومت میکنند. و مواردی از این قبیل ترک فعلی که نسبت به فرمایش رهبری که توجه دادند که متمم اصل ۴۴ قانون اساسی این گونه که ما انتظار داشتیم اتفاق نیفتاد به همین دلیل مشارکت مردم در حوزه اقتصاد درست شکل نگرفت که اگر شکل میگرفت طبیعتاً ظرفیت کشور برای مواجهه با تحریمهای اقتصادی بیشتر نظارتی بود و باز یک نمونه دیگر از ترک فعلهایی است که اتفاق افتاده. باز مسأله وابستگی اقتصاد به نفت است که یکی از موارد ترک فعل است که خود ایشان نسبت به آن تصریح کردند که اگر از همان موقع کار جدی شروع شده بود ما الان وضعیت بهتری را در این خصوص داشتیم یا منابع نفت را میتوانستیم هم دشمن نمیتوانست ما را تحت تحریم نفتی قرار دهد و هم اینکه اگر منابع ثروتی از فروش نفتیمان گیرمان میآمد میتوانستیم خرج مسائل اصلی تر و اصولیتری بکنیم در هر صورت این شعاع این ترک فعلها را اگر نگاه بکنیم میبینیم عرض گستردهای است و گاهی گستردهتر و وسیعتر از فعلهایی که اشتباه بوده آسیب زده است.
حجتالاسلام دکتر علیرضا پیروزمند در تبیین این محور بیانات رهبر انقلاب که مسئولین بیشتر به خدا متصل باشند گفت: همواره رهبری نسبت به ارتباط معنوی مسؤولین با خدای متعال توجه داشتهاند و همیشه یکی از توصیههای ایشان به همه مسؤولین در طول ادوار مختلف بوده است و طبیعتاً در مناسبتهای خاص همان طور که برای همهی مردم امکان و زمینه شرایط بهتر و تأثیر گذاری بیشتری در آن مهیا است نسبت به مسؤولین طبیعتاً این ارتباط بیشتر وجود دارد، شاید توجه ایشان به مناسبت و ملاحظه بوده است که مسؤولین فکر نکنند به دلیل اینکه اشتغالات زیادی دارند مسوولیتهای زیادی متوجه شأن این حمایت و عنایت الهی به صورت طبیعی و قهری متوجه آنها است.
نویسنده کتاب «رابطه منطقی دین و علوم کاربردی» در ادامه گفت: بعضی کارهایی که از افراد عادی خواسته میشود که بخشی از وقت شأن را برای امور معنوی و ارتباط با خدا بگذرانند آنها همچنین مسؤولیتی ندارند و میتوانند از این مساله معاف شوند دارند توجه میدهند به اینکه شما خودتان را از این جهت نیازمندتر از بقیه مردم ببینید و به همین خاطر باید وقت بگذارید و پیوند معنوی خودتان را با خدای متعال زیادتر و تواضع و التماس و خضوع و خشوعتان به درگاه الهی طبیعتاً بیشتر باشد.
وی در ادامه اظهار داشت: در مسؤولین این خودپسندگی تجلی یکی از جلوههایی که میتواند بکند و اگر بکند به نوعی آسیب زا است این است که فکر کنند افراد و مسؤولین که ما نیاز به دیگران نداریم و با اختیاراتی که داریم و اعوان و انصاری در گروه خودمان هستند هم حزب خودمان هستند ما را تشویق میکنند میتوانیم بر مسائل فائق بیاییم به فکر دیگران به مال دیگران نیازی نداریم، اما اگر که از فکر هر مسؤول این باشد که نه تنها از بعد معنوی به دعا و حمایت همه آحاد مردم چه آنکه در دورترین روستای کشور است کشاورزی میکند نیاز دارند بلکه علاوه بر دعای معنوی به تلاش تک تک آحاد مردم چه تلاش اقتصادی فرهنگی حمایتهای سیاسی اگر نباشد این حرکت و این قافله به سرانجام مناسبی نخواهد رسید.
این پژوهشگر در ادامه سخنانش گفت: حتی طبیعتاً رقبای ما که ممکن است نگاه انتقادی به ما داشته باشند اگر ما خودمان را بی نیاز از انتقاد آنها احساس کنیم و یا در جاهایی بی نیاز از حمایت آنها احساس کنیم طبیعتاً ممکن است غرور به ما دست دهد و خودپسندگی و عجب ما را فرابگیرد و به همان میزان این خود پسندگی باعث شود که همراهی و توان افزایی که به واسطه همراهی دیگران میتواند وجود داشته باشد از آن محروم شویم و اگر محروم شدیم آن وقت توان مان تحلیل میرود و آن توان ظرفیت اینکه بتواند مشکلات عظیم را به ویژه با دشمنی دشمنان را به نوعی مقابله کند نخواهد داشت. البته آن طرف قضیه هم وجود دارد که وقتی میگوئیم مسؤول باید چترش باز باشد و نیروهای انقلاب و دلسوزان کشور را فرا بگیرد معنی ش این نیست که لزوماً و حتماً این اتفاق میافتد یا باید بیفتد به دلیل اینکه تبعا هستند در کشور جریانات فکری افرادی که حسن نیت ندارند و اگر انتقاد هم میکنند انتقادشان با حسن نیت و باعث پیشرفت کشور نیست بلکه صرفاً برای زمین زدن رقیب است و برای زمینه چینی و به دست گرفتن قدرت در آینده است طبیعتاً حساب این نوع از افراد جدا است.
وی افزود: مساله انفعال که رهبری به مساله بن بستها توجه کردند و فرمودند در بن بست قرار گرفتن یا احساس قرار گرفتن در بن بست باعث انفعال میشود توضیحی که میخواهم راجع به آن عرض کنم این است که این احساس بن بست چه موقعی اتفاق میافتد و طبیعتاً اگر این را توجه کنید ریشه این انفعال طبیعتاً مشخص میشود. بن بست وقتی اتفاق میافتد که انسان یا مسؤولین محترم یا کارشناسان کشور احساس کنند که ما بدون حمایت سیاسی کشورهای غربی به ویژه اروپا و آمریکا نمیتوانیم به حیات سیاسی خودمان ادامه دهیم و آرامش را در کشور و منطقه برقرار کنیم. بن بست وقتی احساس شود که یک انفعال علمی و فناورانه کشور جوانان و تحصیل کرده گان ما را در بر بگیرد به این معنا که ما بدون تکیه به علم و فناوری پیشرفتهای که در اختیار تمدن غرب است نمیتوانیم به پیشرفتهای علمی و فناورانه دست پیدا کنیم به عبارت دیگر این بن بستها ناشی از در همه این زمینههایی که عرض کردم ناشی از یک نوع دگر اندیشی است که انسان حل مسائل خودش را در دست دیگران جستجو کند پیش از آنکه به توان خودش و امدادی که خدا متعال میرساند وابسته ببیند.
وی خاطر نشان کرد: طبیعتاً همان طور که مدیران جهادی ما در طول دفاع مقدس و بعد از دفاع مقدس بر محور کَمْ مِنْ فِئَةٍ قَلِیلَةٍ غَلَبَتْ فِئَةً کَثِیرَةً بِإِذْنِ اللَّه حرکت کردند اگر با این محور معادله خودشان را حل کنند طبیعتاً بن بست شکن خواهند بود نه فقط در عرصه نظامی که بیشتر خودش را نشان میدهد بلکه در عرصه امنیتی و عرصه فرهنگی و اقتصادی هم این مساله میتواند بیش از گذشته خودش را نشان دهد. انفعال در حالت بن بست انگاری اتفاق میافتد این بن بست انگاری وقتی که انسان خودش را در حل مشکلات وابسته به دیگرانی ببیند که آن دیگران کمک نمیکنند و کمک خودشان را مشروط به مواردی میکنند که مسائل کشور آن را اقتضا نمیکند اما اگر ما یک تعامل سازندهای را با اقصی نقاط دنیا و نخبگان عالم و منابعی که در همه عرصه گیتی گسترده است داشته باشیم و از طرفی ظرفیتهای بالفعل و بالقوه ای که در کشور وجود دارد منابع طبیعی و مهمتر از آن منابع انسانی سرشاری که کشور که به ویژه با توجه به خرج تحصیل کردگان در کشور شده بتوانیم اینها را در مسیر درست خودش استفاده کنیم طبیعتاً هیچ گاه احساس بن بست نمیکنیم و اگر هم در بن بست گیر کردیم منفعل نخواهیم شد./ مهر
ارسال نظر