حمله مجدد کیهان به مسیح مهاجری
آیا جناب مسیح مهاجری یک بار جرأت داشته کارنامه ولینعمتهای خود در دولت مدعی تدبیر را بازگویی کند؛ یا از مردم بهخاطر حمایت از چنان مدیریتی که به جای تبعیت از خط امام و رهبری، خط اعتماد به دشمن و معطلی در مدیریت را ترویج میکرد، عذرخواهی کند؟
روزنامه کیهان نوشت: مدیر مسئول روزنامه «جمهوری اسلامی» میگوید با تک نرخی کردن ارز مخالفتی ندارد اما دولت با چاقوی زنگ زده جراحی میکند!
او در سرمقالهای نوشت: «این روزها که دولت سیزدهم به قول مسئولین خود این دولت مشغول جراحی اقتصادی کشور است، به سیره شهید مظلوم آیتالله بهشتی بیش از هر زمان دیگری نیازمند است. دولت باید راه انتقاد سازنده را باز بگذارد تا صاحبنظران اقتصادی، اجتماعی و سیاسی حرفهای خود را مطرح کنند و دولتمردان با استفاده از نقطهنظرهای آنان متوجه ایرادهای کار خود شوند و در حین انجام این جراحی، ایرادها را برطرف کنند و مانع بدتر شدن حال این بیمار رنجور شوند. اینکه رسانه ملی مأموریت پیدا کند در تمام بخشها و از تمام شبکهها به تعریف و تمجید طرح اصلاح یارانهها بپردازد و هیچ صاحبنظری حق راه پیدا کردن به این رسانه برای نقد کردن آن را نداشته باشد، با هیچیک از معیارهای جامعه آزاد منطبق نیست».
وی اضافه کرد: «درباره جراحی اقتصادی مورد نظر دولت، کسی مخالفتی با تکنرخی کردن ارز و واقعی کردن نرخها ندارد. ایراد اینست که چاقوی این جراحی، همان چاقوی دولت نهم است که مدتهاست زنگ زده و آثار تورمی و تشدید فاصله طبقاتی و گسترش فقر را به بار آورده است. ادامه پرداخت یارانه آنهم با گسترهای که شما از آن سخن میگوئید به منزله اینست که چاقوی جراحی زنگزدهتان را در بدن بیمار جا بگذارید و او را به عفونت و رنجوری بیشتر مبتلا کنید. شما در این جراحی سخن از آزادسازی چهار قلم کالا به میان آوردهاید ولی کیست که نداند آثار آزادسازی این چهار قلم به چهار هزار قلم کالا و خدمات سرایت خواهد کرد و نتیجه این خواهد شد که فقر ماندگار و فاصله طبقاتی بیشتر خواهد شد. عدالت هم اگر اکنون زخمی است، در اثر این عمل جراحی شما کاملاً قربانی خواهد شد.
این نوع جراحی کردن هنر نیست، هنر اینست که ارز ترجیحی را طوری حذف کنید و تکنرخی شدن ارز را بگونهای عملی نمائید که بساط یارانه را جمع کنید و در تقسیم ثروت چنان عمل کنید که فاصله طبقاتی هر روز کمتر شود و عدالت بتواند جای تبعیض را بگیرد. مطمئن باشید جراحی با چاقوی زنگزده جواب نخواهد داد».
چند سؤال:
- اگر مخالفتی با جراحی اقتصادی مورد نظر دولت ندارید و آن را لازم میدانید، باید پاسخ دهید این بیماری منتهی به جراحی غیر قابل گریز را کدام دولت با سوءتدبیر خود به وجود آورده است؟ نسبت شما با آن دولت و انحرافاتش چه بوده است؟ انتقاد و هشدار یا سکوت و تأیید و تمجید؟!
- چرا در همان دولت یک بار ننوشتید که سیاست تعیین قیمت ۴۲۰۰ تومانی برای ارز و توزیع بیهدف ۶۰ میلیارد دلار ذخیره ارزی (۱۲۶۰ هزار میلیارد تومان یارانه) سیاست غلطی است و باید متوقف شود؟ آیا آن دولت را اساساً در قواره و اندازه این کار- و این نقد- نمیدیدید یا چون منافع شما با برخی دولتمردان یکی بود، دم برنمیآوردید و تازه آقای رئیسی که سرکار آمده لکنت زبان شما برطرف شد و توانستید به جای دعوت مدعیان تدبیر و امید به استعفا پس از ۱۸ سال سوء مدیریت فاحش، از نجابت رئیسی سوءاستفاده کردید و پرخاشگری پیشه کردید؟
- شما که حتی نقد را با فحاشی و ناسزاگویی و درشتگویی و خلافنویسی و تحریف اشتباه گرفتهاید، چرا جنبه نقد شنیدن را ندارید؟
- شهید والامقام بهشتی، به خاطر پایبندی به جمهوری اسلامی مغضوب آمریکا و گروهکها قرار گرفت و ابتدا ترور شخصیت و سپس ترور فیزیکی شد. نسبت شما با جمهوری اسلامی چه تغییری کرده که همان دشمنان جنایتکار و رسانههایشان، برای شما کف میزنند و عیناً تحلیلهای انحرافی و تحریف شده شما را بازنشر میکنند و بهانه عقدهگشایی علیه نظام و دولت و نیروهای انقلابی قرار میدهند. قاتلان خونریز شهید بهشتی عوض شدهاند، یا شما تغییر هویت دادهاید که در کنار همه آدرسهای غلط، و با وجود آشکار شدن کلاهبرداری آمریکا در برجام، باز هم دعوت بر اعتماد نسبت به شیطان بزرگ و بازگشت به هر قیمت به توافق میکنید؟!
- غیر از حرفهای سیاسیکارانه، نقد کارشناسی شما به هدفمندسازی و باز توزیع عادلانه یارانهها (بستن مسیر رانتخوری رانتخواران) چیست؟
- چه کسانی و یا کدام مدیریت، یارانه ۴۵ هزار تومانی را که موجب تأمین زندگی طبقات پایین و کاهش شکاف طبقاتی شده بود، بیارزش کردند و تورم ۶۰ درصدی را سرسفره مردم گذاشتند؟! کدام سیاستهای عقیم اقتصادی، موجب شد دولت غربگرای اشرافیت زده، رکورد تورم چند دهه اخیر را از آن خود کند؟ دولت طراح ارز ۴۲۰۰ تومانی و پرداخت یارانه واردات به ۲۷ قلم کالا، چه شد که بی سر و صدا یارانه ۱۸ کالا از ۲۴ قلم کالا را حذف کردند و بودجهآفرینی سال ریاست خود را همان چهار ماه اول خرج کردند و خزانه انباشته از کسری بودجه و بدهکاری را به یادگار گذاشتند؟ آیا جناب مسیح مهاجری یک بار جرأت داشته کارنامه ولینعمتهای خود در دولت مدعی تدبیر را بازگویی کند؛ یا از مردم بهخاطر حمایت از چنان مدیریتی که به جای تبعیت از خط امام و رهبری، خط اعتماد به دشمن و معطلی در مدیریت را ترویج میکرد، عذرخواهی کند؟ متأسفانه پاسخ بسیاری از این سؤالات این است که چاقو، دسته خود را نمیبرد!
ارسال نظر