کرباسچی: :همه ما تغییر کرده ایم از ظاهر تا تفکر

همه ما دچار این تغییرات شده‌ایم، از قیافه‌ها و ظواهر گرفته تا افکار و نگاهی که به مسائل سیاسی و مدیریتی داریم، فرق کرده است

کرباسچی: :همه ما  تغییر کرده ایم از ظاهر تا تفکر

روزنامه اعتماد در مصاحبه با غلامحسین کرباسچی، دیدگاههای او را در باره مسائل سیاسی و رسانه ای جویا شده است.

بخشی از اظهارات کرباسچی را می خوانید:من موافق استفاده از عنوان «جنبش» برای اصلاحات نیستم.مجموعه افراد و جریاناتی که در یک کشور فعالیت می‌کنند در طول زمان دچار تغییر و تحول می‌شوند. این تحولات در اشخاص گوناگون هم متفاوت است و یک نسبت واحد ندارد. مثلا آقای تاجزاده امروز که چهره آوانگارد اصلاح‌طلبان است با تاجزاده سال ۶۴و ۶۵ متفاوت است. حتی سیدمحمد خاتمی دهه ۶۰ که تلاش می‌کرد با ویدیو vhs مقابله کند و بخشنامه می‌داد، با خاتمی امروز فرق دارد .همه ما دچار این تغییرات شده‌ایم، از قیافه‌ها و ظواهر گرفته تا افکار و نگاهی که به مسائل سیاسی و مدیریتی داریم، فرق کرده است. در جناح مقابل نیز این تغییرات رخ داده است. 

*همه ما دچار این تغییرات شده‌ایم، از قیافه‌ها و ظواهر گرفته تا افکار و نگاهی که به مسائل سیاسی و مدیریتی داریم، فرق کرده است. در جناح مقابل نیز این تغییرات رخ داده است.

بیشتر بخوانید :کنایه کرباسچی به رضا پهلوی و شعار اصلاح‌طلب-اصولگرا دیگه تمومه ماجرا |

*چند روز پیش آقای مهدی نصیری به من پیامی داد که برایم جالب بود.این شخصیت روز و روزگاری در روزنامه صبح و کیهان هر چه را که فکر کنید علیه همکاران آیت‌الله هاشمی‌ رفسنجانی، بنده و سایرین منتشر می‌کرد، دیدم که در یک لایوی از من عذرخواهی کرده است. من که مساله شخصی با ایشان ندارم ولی این رویکرد جدید نشان‌دهنده تحول یک فرد است. این تغییر هم برآمده از دیدن واقعیت‌های عریان جامعه است. متوجه شدند که باید به گونه‌ای دیگر اندیشید و متفاوت عمل کرد.

*در بسیاری از نیروهای حاکمیتی نیز این تحولات را می‌توان ردیابی کرد.همین آقای محسنی‌اژه‌ای که امروز در دستگاه قضایی در خصوص «تحول» سخن می‌گوید و خواستار تحقق حقوق شهروندی و...است (امیدواریم که این وعده‌ها روی کاغذ باقی نماند و عملیاتی نیز شود) به نسبت گذشته دچار تحول و تغییر شده‌اند.

*می‌خواهم بگویم، اصلاحات امری، آنی و ناگهانی نیست که یک حکومت به صورت فوری دچار دگردیسی و تحول شود. اصلاحات یک امر تدریجی است که هم در طول زمان و هم در گستره افراد، جریانات و دستگاه‌های مختلف محقق می‌شود.یعنی مجموعه مردم، نظام، گروه‌های سیاسی، حاکمیت، مدیران، پوزیسیون، اپوزیسیون و...متوجه می‌شوند که باید شیوه متفاوتی در نظام حکمرانی و اداره کشور در پیش گرفته شود و روش‌های بهتری وجود دارد.از نظر من این مفهوم اصلاحات است. غیر از این هم خیلی قائل به این نیستم که اصلاحات به صورت ناگهانی و طی یک انتخابات یا یک دوره ایجاد شود.هرشخصی که بتواند کاری کند که امروز مردم بهتر از دیروز و فردا بهتر از امروز باشد، یک اصلاحگر است.

*با این تعریف اگر گروه‌های سیاسی منافع شخصی و قدرت‌طلبی‌های مرسوم را کنار بگذارند به این سمت حرکت خواهند کرد. خدا بیامرزد، آقای محمد یزدی رییس قوه قضاییه در دهه 70 را .اوایل که سکان هدایت شهرداری تهران را به دست گرفته بودم، برخی افراد و جریانات مخالف مدام غر می‌زدند و انتقاد می‌کردند که این چه شهرداری است که مدام گل می‌کارد و فرهنگسرا برپا می‌کند و ...خاطرم هست یک روز در دفتر ایشان که انتقادات بسیاری از شهرداری مطرح می‌کردند، حضور داشتم.دیدم که روی میز ایشان در صبح اول وقت، یک گلدان بزرگ شاخه گل رز و یاس و...چیده‌اند.به شوخی گفتم اگر تاثیر کار ما این باشد که جلوی میز شما چنین گلدان زیبایی حضور داشته باشد، کافی است.

*منظورم این است که این‌طور نیست که اصلاحات را حتما باید در شمایل یک جنبش بزرگ،حرکت فوری و...درنظر بگیریم، هر فردی که درسطح خود بتواند یک حرکت کوچک اصلاحی و مفید صورت دهد، روش غلطی را درست کند، کار ملت را در اداره‌ای راه بیندازد و کار خود را به درستی و حرفه‌ای انجام دهد، اصلاح‌طلب و اصلاحگر است.وضعیت متعالی‌اش هم این است که اقتصاد درست و توسعه محقق شود، آزادی‌های اجتماعی و فرهنگی به رسمیت شناخته شود و...همه اینها اصلاحات است.

*با این تعریف، اصلاحات نه شکست می‌خورد و نه اینکه اصلاح‌طلب ناامید می‌شود.حالا ممکن است من امروز شهردار تهران باشم و فردا نباشم. اما همین که یک نفر در شهرداری دست و پا می‌زند که چهار تا اتوبوس (ولو دست دوم) تهیه کند تا ملت در گرما و آلودگی سریع‌تر به زندگی و کار خود برسند، حرکت اصلاحی صورت داده است و من از آن دفاع می‌کنم. فکر می‌کنم اگر به اصلاحات با این عینک نگریسته شود، بسیاری از مشکلات حل می‌شود.اینکه چه کسی در قدرت باشد یا نباشد، اهمیت کلیدی ندارد. مهم این است که گفتمان اصلاحات محقق و زندگی مردم بهتر شود

فکر نمی‌کنم، رفراندوم برای امور کشور ترسناک باشد

در حال حاضر یک سوءتفاهم دوجانبه در کشور به چشم می‌خورد. هر حرف درستی یا بد زده می‌شود یا توسط طرف مقابل بد فهمیده می‌شود. اینکه نظر مردم باید احصا شود، گمان نمی‌کنم کسی (حداقل در ظاهر) با آن مخالف باشد.اما اینکه چطور و با چه رویکردی این ایده مطرح شود، مهم است.اینکه فرد یا جریانی اعلام کند، اصل نظام به رفراندوم گذاشته شود، معلوم است، هیچ نظامی در دنیا با این گزاره موافقت نمی‌کند. باز کردن باب رفراندوم با این مفهوم، معلوم است که مخالفت ایجاد می‌کند. انقلاب‌ها در شرایط لاجرم شکل می‌گیرند، اینکه کسی فکر کند، نظام بودن یا نبودن خود را به رفراندوم می‌گذارد، خیال خام‌اندیشانه است. اینکه بحث‌های معقول و مطالبات قانونی در یک محیط درست و در راستای اصلاح امور مطرح شود، می‌تواند گره‌گشایی کند. فکر نمی‌کنم، رفراندوم برای امور کشور ترسناک باشد، اما باید در چارچوب قانون اساسی مطرح شود. نمی‌توان با استناد به یک اصل قانون اساسی، کل قانون اساسی را زیر سوال برد. اگر قرار باشد کشوری با انقلاب مواجه شود، مسیر آن از رفراندوم نمی‌گذرد.با رفراندوم می‌توان بحث‌های اصلاحی را دنبال کرد.

 

دیگر رسانه ها

کدخبر: 29255

ارسال نظر