روایت عاشقانه همسر تاجزاده از ملاقات در زندان!
محتشمیپور، همسر تاجزاده از ملاقات اخیرش در زندان نوشته که بخشهایی از آن را در اینجا آوردیم، این متن البته با واکنشهای زیادی مواجه شده و برخی مطالبات مطرح شده توسط محتشمیپور را غیرضروری و عجیب دانستهاند.
فخرالسادات محتشمیپور، همسر مصطفی تاجزاده از ملاقات اخیرش در زندان نوشته که بخشهایی از آن را در اینجا آوردیم، این متن البته با واکنشهای زیادی مواجه شده و برخی مطالبات مطرح شده توسط محتشمیپور را غیرضروری و عجیب دانستهاند.
محتشمیپور نوشته:گزارش ملاقات پنج شنبه ۲۸ مهرماه
دیروز وقتی پیام آمد که فردا عصر ملاقات دارید پاسخ دادم که دیروقت نباشد قبل از ظهر ساعتش را اطلاع دادند. کلا معدود ملاقاتهایی که طی این صد و دو روز داشتیم یا همان روز یا روز قبلش اطلاع داده شده بینظم و بیقاعده. بازدیدهای بدنی را هم به عشق دیدار یار تحمل کردهایم. این ملاقات ها حسنش فقط حضوری بودن است وگرنه بی انضباطیها واقعا قابل تحمل نیست و همان بهتر که به دیگر اعضای خانواده اجازه حضور نمیدهند.
پس از ملاقات در آن اتاق بازرسی که طبق معمول در آن تابلو جنازه سوسکهای لابد مسموم خودنمایی میکند، از آن خانم محترم مأمور معذور پرسیدم دنبال چه میگردید؟ در اتاق مجهز به دوربین مقابل چشم شما ناگهان چه چیزی به من الصاق شد؟
گفتم خواهرجان این همه مراقبت و نظارت بر یک منتقد دلسوز و همسرش که نیم ساعتی در مقابل چشمان بیدار شما با هم گپ زدهاند، وقت هدر دادن نیست؟ آن هم وقتی هزار بلای مقدر در کمین این ملک و میهن است.
می گوید لابد دلیلی دارد! کاش دلیلش را میفهمیدیم. کاش میگفتند واقعا دنبال چه هستند؟!
دخترم سفارش کرده بود از طرف او پدر را ببوسم. شاید به دلیل طولانی شدن در آغوش گرفتن وافزون شدن بوسهها این ملاقات خاص شکبرانگیز شده بود نمیدانم!
متاسفانه دارم به دیدن همسرجان در این لباس عادت میکنم و دیدن ریشهای سپید. میگوید من که خودم را نمیبینم اینجا آینه نیست، حولههایی را هم که گفتی آوردی، ندادند. میپرسم آن قاشق و چنگال و چاقوی پلاستیکی را که آورده بودم دادند؟ میگوید نه. یعنی غذاهای یخ کرده را صد و دو روز است که با قاشق یکبار مصرف می خورد یار دربند. نگویید کار به کجا رسیده و همسرتاجزاده چه خواسته های نازلی دارد.
ارسال نظر