دلنوشته عفت مرعشی برای فائزه هاشمی: 10 روز است هیچ خبری از او نداریم
الان شد بیشتر از یک ماه که فائزه به بهانه تحریک یا شرکت در اعتراضات اخیر، ولی خارج از منطقه اعتراض در نزدیک شهرک امید توسط چهار موتورسوار که مانع حرکت ماشین او شدند، دستگیر گردید و به مقر وزارت اطلاعات در نزدیک چهارراه ولیعصر پیاده راه صبا برده شد
عفت مرعشی، همسر آیت الله هاشمی رفسنجانی در یادداشتی درباره بازداشت فائزه هاشمی نوشت: در ۸۷ سالگی هنوز مانند جوانی،میانسالی و پیری چه قبل و بعد از انقلاب منتظر خبر از زندانیام. انگار این موضوع با من عجین است و باید تحمل کنم. فائزه طبقه بالای منزل ما زندگی میکند، اکثر شـبها برای رسیدگی به من، اتاق کناری من میخوابد. صبحانــه را با من میخورد و میرفت. عصرها چند ساعتی سری میزد و به پیادهروی میرفت، ولی خود را برای خواب میرساند. با امر و نهی مهربانانه، مرا وادار به راه رفتن برای کارهای روزهمره خود میکرد که از پا نیفتم. او به جامعه اطراف خود حساس بود و حساستر به امور زنان، به صورتی که از اوایل پیروزی انقلاب نگرانسبک زندگی اجباری زنان بود و ســعی میکرد که حاکمان را از افراطوتفریط نسبت به زنان پرهیز دهد.
الان شد بیشتر از یک ماه که فائزه به بهانه تحریک یا شرکت در اعتراضات اخیر، ولی خارج از منطقه اعتراض در نزدیک شهرک امید توسط چهار موتورسوار که مانع حرکت ماشین او شدند، دستگیر گردید و به مقر وزارت اطلاعات در نزدیک چهارراه ولیعصر پیاده راه صبا برده شد.حدود ساعت ۸ شب اجازه تلفن پیدا کرد و حضور خود را در مقر وزارت اطلاعات به اطلاع ما رســاند.
فورا محسن و یاسر و علی فرزند، فاطی عازم خیابان صبا شدند. تا با مذاکــره او را رها کنند، ولی با حضور ۳ ســاعته در خیابان صبا کنار در مقــر وزارت اطلاعات اجازه ملاقات با او را نیافتند،میگفتند در حال بازجویی است. در نهایت محسن ساعت ۱۲ شــب دست از پا درازتر بعد از اعزام فائزه به اوین به منزل برگشت. من اولین شب سخت بدون فائزه و بیخبری از او راسپری کردم. تا صبح نمیتوانستم بخوابم.
محســن که کنارم ماند میگفت حتما بند ۲۰۹ وزارت اطلاعات در اوین است و مرا با صحبتهایی از نگرانی درمیآورد. تا دو هفته پیش با همسرش حمید لاهوتی و فرزندانش مونا،حسن و محسن صحبت کرده است. ولی متاســفانه تا به حال امکان صحبت با من را پیدا نکرده است.
به محسن گفته بود که بعد از ســه روز بازجویی دیگر به ســراغ او نیامدند. ابتدا با چند نفر دربند ۲۰۹ بوده اســت، ولی بعد منتقل به یک اتاق دو نفره شده و میگفته که راحت است و هواخوری دارد، ولی اخیرا اجازه تلفن به او نمیدهند. متاسفانه اجازه تحویل لوازم شخصی لباس و... او در زندان را تا به حال ندادهاند.
گویا لوازم شخصی را در بند ۲۰۹ اوین نمیپذیرند که درست نیست،عملی غیرانسانی است. بعد از اعتراض و آتشسوزی اوین با پیگیری محسن یک هفتهای طول کشید که اجازه تلفن پیدا کرد. متاسفانه بازپرس او آقای حاجیمرادی حکم او را صادر نمیکند که بند عمومی برود که امکان ملاقات براساس قوانین زندان با او فراهم شود، بیش از یک ماه است که منتظر ملاقات با او هستیم. هماکنون که این متن را مینویسم ۱۰ روزی است که تلفن هم نکرده و از او خبری نداریم.
آخر چرا باید در جمهوری اسلامی که پیـرو علی(ع) و نهجالبلاغه و فرمانهای حکومتی علی اســت، بــا زندانیان و نزدیکان زندانی چنین رفتارهای غیراصولی شود. من از آیتالله خامنهای میخواهم نه به عنوان رهبری و بلکه به عنوان کسی که از ۶۰ سال پیش با او همزیستی و همکاری در مبارزه داشتهایم، میخواهم که از بدرفتاری با زندانیان پرهیز شــود و حقوق آنها و خانوادهها رعایت شــود. به چه دلیــل فائزه نباید بیش از یک ماه با خانواده خود ملاقات داشته باشــد، یــا از تلفن محروم شود. کلیه زندانیان اعم از اینکه مرتکب جرمی شده باشند و در مرحله تحقیقات مقدماتی قرار داشــته باشند و متهم به ارتکاب جرم باشــند یا حتی مرتکب جرمی شده باشند، طبق قانون حق ملاقات و بازدید بستگان خود را دارند، جزو حقوق اولیه آنان است و اگر بازپرس نخواهد که مالقات داشته باشد باید کتبا دلیل آن را به زندان و زندانی و وکیل و بستگان اعلام کند.
هنوز حتی اجازه داشتن وکیل را به او ندادهاند. زندانی باید بتواند با بستگان درجه یک مادر، همسر، فرزندان، خواهر و برادر ملاقات داشته باشد و حتی اگر شخص دیگری بخواهد با او ملاقات داشته باشد، میتواند درخواست خود را با دلیل به بازپرس، زندان یا ... ارائه نماید.
این در صورتی است که بازپرس از ترس ضابطین پاسخگو نیست؟! بــه خدا در دلوجانم نیست هیچ، جز حســرت دیدارش. به امید رفتار انسانی و اسلامی که همین رفتارهای مهربانانه مشکلات حکومت را حل میکند. نه رفتارهای خشونتآمیز
ارسال نظر