مهاجری: لیدر نداشتن اعتراضات تهدید بزرگی محسوب می شود
محمد مهاجری در مورد اتفاقات اخیر کشور گفت: ما انتخابات مجلس را در اواخر سال ۱۴۰۲ داریم، از همین امروز باید سیگنالهایی به جامعه داده شود که این انتخابات، آزاد برگزار میشود. پیشنهادم این است در این دوره شورای نگهبان به هیچ وجه در تایید صلاحیتها دخالت نکند و هر کسی که میخواهد کاندیدا شود. یقین دارم تعداد افراد نامناسبی که وارد مجلس، بدون بررسی صلاحیت میشوند به مراتب از تعداد افراد نامناسب مجلس حال حاضر کمتر است.
اقتصادآنلاین نوشت: اتفاقات اخیر بسیاری از کارشناسان و تحلیلگران را به تکاپوی تحلیل شرایط کشانده است. مخصوصاً اتفاقاتی که در مدارس و دانشگاهها رخ داده، متفکران را نسبت به شرایط حساس کرده است.
تحلیل اتفاقات چند وقت اخیر کشور بدون شک به بررسی روند پیش روی جامعه و راهی که کشور باید طی کند، کمک میکند. محمد مهاجری از فعالان سیاسی جبهه اصولگرا در گفتگو با اقتصادآنلاین به تحلیل اتفاقات اخیر پرداخته و راه حل خود برای گذر از این شرایط را مطرح کرده است.
محمد مهاجری در خصوص رویدادهای اخیر گفت: اتفاقات سال ۱۴۰۱ جدا از تظاهرات مختلف کارگران، بازنشستگان، معلمان و حتی کارمندان قوه قضاییه در سال ۱۴۰۰ نیست. حتی جدا از وقایع سال ۱۳۸۸، ۱۳۹۶، ۱۳۹۸ و حتی ۱۳۷۸ نیست.
مهاجری تصریح کرد: در اتفاقاتی که امسال رخ داد، لیدری وجود نداشت و مثل اتفاقات ۱۳۹۸ محسوب میشد. ممکن است برخی خوشحال باشند که این اغتشاشات لیدر ندارد و همین نبود لیدر به این معنا گرفته شود که زود میتوان این اتفاقات را جمع کرد. وقتی تظاهرات یا اغتشاشاتی لیدر نداشته باشد و مبتنی بر ایده اصلی تعیین شده نباشد، ۱۰ الی ۱۵ روز یا حتی یک ماه اعتراضاتی در خیابانها انجام میشود و در نهایت تمام میشود. زیرا لیدری وجود ندارد که بتواند خط و جهت بدهد و به نتیجه روشنی برسد. ولی از جهت دیگر نبود لیدر روشن تهدید بزرگی محسوب میشود. به این معنا است که در خیابانها و اغتشاشات هر فردی خود یک لیدر است و وقتی لیدری وجود ندارد، کسی نیست که تولید اندیشه و سازماندهی کند. این افراد هر کدام میتوانند مثل یک لیدر عمل کنند و هر جایی منفجر بشوند و اتفاقات تلخی را رقم بزنند.
این فعال اصولگرا در پاسخ به این سوال که چرا اعتراضات به مدارس و دانشگاهها کشیده شده است، بیان کرد: اولاً تعداد دانشگاههای درگیر در این مسائل زیاد نیستند. به جز بعضی دانشگاههای تهران و برخی مراکز استانها، در سایر استانها خبری نیست. اما این شرایط به این معنا نیست که ما خودمان را به خواب بزنیم که مثلاً اگر دانشگاه همدان شلوغ نشده است، واقعاً دانشجویان آرام میمانند. من معتقد هستم که باید نسبت به این شرایطی که امروز به مدارس و دانشگاهها کشیده شده، حساسیت داشته باشیم. من شخصاً ترجیح میدهم که اعتراضات به جای کف خیابان، در دانشگاهها اتفاق بیفتد؛ چون به هر حال فرهیختگی بیشتری در محیطهای دانشگاهی نسبت به کف خیابان وجود دارد. در آنجا فرض بر این است که دانشجو عقلانیتر فکر میکند و راحتتر تن به گفتگو میدهد.
مهاجری با اشاره به کشیده شدن اعتراضات به دانشگاهها و مدارس اعلام کرد که این اتفاق منفی نیست و در ادامه گفت: هر چند ممکن است ادامه این روند مخل درس خواندن و ادامه تحصیل باشد، اما نهضت دانشجویی در کشور ما چه قبل و چه بعد از انقلاب نهضت بسیار پرتوانی بوده است. نهضتی است که میتواند از دانشگاه بیرون بیاید و در بخشهای مختلف جامعه تسری پیدا کند. به هر حال دانشگاه شأن خاصی دارد و با کف خیابان تفاوت دارد. البته من نمیگویم افرادی که کف خیابان هستند، غیر فرهیخته هستند؛ ولی در هر حال اگر این اتفاقات در دانشگاه روی دهد به نظرم وجاهت بیشتری دارد.
وی مطرح کرد: نمیدانم در مدارس حجم اعتراضات چه میزان است. شایعات زیادی وجود دارد که نمیدانیم چه خبرهایی را باید باور کنیم. ولی این اتفاقات معنای خاصی دارد، آن چیزی را که در کف خیابان دیدیم و آن چیزی که در دانشگاهها دیدیم، نشان از یک شرایط خاص دارد. متوسط سن کسانی که در این اعتراضات شرکت میکنند ۲۰ الی ۲۲ سال است، برخی میگویند آنها جوان و احساساتی هستند. من منکر این موضوع نیستم، ولی در ده سال آینده تقریباً ۵۰ الی ۶۰ درصد مقدرات کشور دست همین جوانان دهه ۸۰ میافتد. بنابراین نادیده گرفتن این بخش از جامعه و اینکه بگوییم خطایی وجود ندارد، میتواند جامعه را به سمت انفجار بیشتری ببرد. از جهت دیگر چنین شرایطی بزنگاههایی است که اگر به آنها توجه نشود ممکن است در آینده تبعات بزرگی به همراه داشته باشد. نسل امروز به خصوص دانشگاهیان، آینده کشور در دستشان خواهد بود و اگر درست کنترل نشوند، میتواند این شرایط به خطرهای بزرگتری تبدیل شود.
مهاجری در خصوص حضور علی بهادری جهرمی، سخنگوی دولت در دانشگاهها برای گفتگو با دانشجویان گفت: دولت در جامعه فرهیخته که گرایش اصلاح طلبی دارند، اصلاً جایگاه ندارد. بنابراین وقتی از این دولت به دانشگاهها میروند، بیشتر باعث عصبانی شدن دانشجویان میشوند. من نمیگویم همه دانشجویان عصبانی شدند، اما به هر حال چرا عاقل کند کاری که باز آرد پشیمانی. چرا آقای بهادری جهرمی به فضایی میرود که به او توهین کنند. من معتقد هستم که اگر دولت مایل به گفتگو است باید افرادی با شان بالاتری را به دانشگاهها بفرستد و با جوانان و اقشار مختلف مردم گفتگو کنند. اما اصلاً حضور آقای بهادری جهرمی درست نیست. او خود جوانی به دنبال ماجراجویی است و جویای نام نیز هست.
محمد مهاجری در خصوص علل روی دادن این شرایط اظهار کرد: بعضی دوستان اصولگرای من میگویند حداکثر ۱۵۰ یا ۲۰۰ هزار نفر به خیابان آمدند، من منکر این نیستم؛ ولی ۲۰۰هزار نفر رقم کمی نیست. همچنین میزان افرادی که با این ۱۵۰ الی ۲۰۰هزار نفر همدل هستند، چند نفر است؟ من معتقدم که باید این رقم را ضرب در ۱۰ و حتی شاید ضرب در ۱۰۰ کرد تا متوجه شویم که رقم اصلی افراد معترض چه میزان است.
این فعال اصولگرا در ادامه بیان کرد: برخی تحلیلها از صداهای امروز خطرناک است. اینکه بگویند این افراد فقط به دنبال مسائل غیر اخلاقی هستند، کاملاً غلط است. اگر امروز از افراد معترض کف خیابان بپرسید، بیدین هستید میگویند بله هستیم، یا میخواهید اغتشاش کنید و نظام سرنگون شود میگویند بله میخواهیم، یا شما اهل گفتگو با حاکمیت نیستند میگویند بله؛ یعنی هر چیز بدی را اشاره کنید، آنها تایید میکنند. در چنین شرایطی مجموعه حرفایی که زده میشود، به خصوص از طرف برخی مسئولان کشور و اصولگرا جز ناراحت کردن مردم، حاصلی ندارد. اگر حاکمیت خواهان شنیدن صداها است، روش این نیست.
مهاجری راه خروج از این شرایط را این گونه تفسیر کرد و گفت: ما انتخابات مجلس را در اواخر سال ۱۴۰۲ داریم، از همین امروز باید سیگنالهایی به جامعه داده شود که این انتخابات، آزاد برگزار میشود. پیشنهادم این است در این دوره شورای نگهبان به هیچ وجه در تایید صلاحیتها دخالت نکند و هر کسی که میخواهد کاندیدا شود. یقین دارم تعداد افراد نامناسبی که وارد مجلس، بدون بررسی صلاحیت میشوند به مراتب از تعداد افراد نامناسب مجلس حال حاضر کمتر است.
وی مطرح کرد: این روند را هم یک بار تست کنیم، اتفاق بدی نمیافتد. مردم انتظار دارند صدایشان در حاکمیت شنیده شود. شما اگر یک نماینده مجلس داشته باشید که بتواند خوب صحبت کند و بخشی از مردم را اقناع کند، مردم احساس میکند صدایشان شنیده میشود. هر چند ممکن است آن نماینده در مجلس نتواند خیلی از قوانین را تصویب کند. برای مثال آقای علی مطهری در دو مجلس قبلی با اینکه نه اصولگرای کامل است و نه اصلاح طلب کامل، سخنگوی بخش قابل اعتنایی از جامعه ایران بود. باید چندین نماینده مثل علی مطهری در مجلس داشته باشیم. فکر میکنم با اجرای این شرایط فضای سیاسی متعادلتر میشود.
مهاجری در ادامه توضیح داد: ممکن است شما هر کاری در جامعه انجام دهید، برخی از افراد معترض قانع نشوند و حتی انتخابات آزاد را قبول نکنند، ولی ما با ۸۰میلیون شهروند روبرو هستیم. در این راه اگر بتوانیم ۶۰ الی ۷۵میلیون ایرانی را طرفدار نظام و امیدوار به تغییر سیستم کنیم، بدون شک در حالی که تعداد کمی بخواهند ساختار شکنی کنند از سوی طرفداران نظام کنار زده میشوند. اما امروز واقعاً شاهد کنار زدن نیستیم، کسی که شعار ساختارشکنانه میدهد بقیه در مقابلش سکوت میکنند. این سکوت به معنای راضی بودن با آن سخنان نیست. کشور چارهای جز اینکه همه چیز را از صندق رای در بیاورد، ندارد.
این فعال اصولگرا در پایان در خصوص قشر نخبه کشور بیان کرد: الان بخش قابل اعتنایی از نخبگان کشور (نخبگان علمی و اقتصادی) علاقهمند به مهاجرت هستند، چرا؟ به دلیل ناامیدی که از آینده دارند. اگر جوانی بداند که در آینده هیچ وقت نماینده مجلس نمیشود، ولی در فرآیند انتخاب نماینده مجلس دخالت جدی و نقش مهم دارد، قطعاً نسبت به آینده امیدوارتر میشود. همچنین باید برای رسیدن به یک پست یا شغل رقابت یکسان باید وجود داشته باشد. چون امروز در کشور ما چنین فرآیندی وجود ندارد و جوانان آینده روشنی نیز متصور نیستند. البته ممکن است بخشی از این ناامیدیها، واقعی نباشد، ولی بالاخره این شرایط وجود دارد. به نظرم تلاشی برای نگه داشتن این افراد انجام ندادهایم. اگر توانستیم فضایی فراهم کنیم تا این افراد از کشور نروند، میتوانیم شرایطی را هم ایجاد کنیم تا نخبگانی که رفتند به کشور بازگردند.
ارسال نظر