فعال سیاسی: گشت ارشاد را در عمل متوقف کرده اند، اما اعلام نکرده اند
یک فعال سیاسی اصلاح طلب بیانیه اخیر سید محمد خاتمی را تحسین برانگیز دانست و گفت: تا حالا ما هیچ علائمی نشنیده ایم که نشان بدهد این اعتراضات شنیده شده و چنین رویکردی از سوی حاکمیت در جهت کم کردن دامنه اعتراضات را شاهد بوده ایم.
جماران نوشت: یک فعال سیاسی اصلاح طلب بیانیه اخیر سید محمد خاتمی را تحسین برانگیز دانست و گفت: تا حالا ما هیچ علائمی نشنیده ایم که نشان بدهد این اعتراضات شنیده شده و چنین رویکردی از سوی حاکمیت در جهت کم کردن دامنه اعتراضات را شاهد بوده ایم. به نظر من زمان دارد دیر می شود و تغییر در رویه و رویکرد به نفع حکومت، نظام و کشور است. به هر حال اینها هم مردم هستند و مطالباتی دارند و باید مطالبات آنها شنیده شود و اگر این مطالبات با بعضی از مناسبات سازگاری ندارد، باید مبنا مطالبات مردم باشد.
مشروح گفت و گو با غلامعلی رجایی را در ادامه می خوانید:
پیام اخیر آقای سید محمد خاتمی با واکنش های متفاوتی از سوی فعالان سیاسی مواجه شد. به نظر شما در شرایطی که فضای اجتماعی انباشته از مطالبات انبوه و فضای اعتراضی است، تأکید مکرر آقای خاتمی بر «خوداصلاحی نظام» به مذاق تندروهای هر دو جناح خوش نمی آید. چرا در حالی که خیلی ها تصور می کنند اصلاحات به پایان رسیده او هنوز بر اصلاحات تأکید دارد؟
به نظرم یکی از بهترین موضع گیری های افرادی که در رابطه با اعتراضات اخیر صحبت کرده اند این بیانیه آقای خاتمی است. به دلیل اینکه از جامعیت برخوردار هست و نکات تحسین برانگیزی را گفته از جمله اینکه براندازی نه به مصلحت و نه شدنی است. به نظر من باید روی این عبارات باید کار پژوهشی انجام شود؛ در عین حال که با بدنه جامعه صحبت کرده به کرّات هم انتقادات از حاکمیت و برخوردها را گفته است. این نکته اول است که به نظر من اصحاب رسانه باید این پیام را تحلیل کنند و بسط و توسعه بدهند و حاکمیت هم پیام های مکتوم و مندرج در این بیانیه را بشنود.
ایشان ادامه بحث «آشتی ملی» را به مراتب جامع تر و کامل تر مطرح کرده است. این پیام باید توسط حاکمیت شنیده شود و توسط اصحاب رسانه به معترضین برسد؛ ضمن اینکه باید این باور را داشته باشیم که جامعه ای که دو ماه است دارد در کف خیابان و جاهای مختلف اعتراض می کند دیگر نگاهی به جریان های سیاسی تابلودار، چه اصلاح طلب و چه غیر اصلاح طلب، ندارد و نخواهد داشت. حتی من فکر نمی کنم اینها به خودشان زحمت مطالعه این پیام ها را بدهند. برای حل مسأله اول باید ببینیم مسأله چیست و به رسمیت بشناسیم و انکار نکنیم. گفتن این حرف تلخ است که نسل دهه های ۷۰ و ۸۰ اساسا کاری به لیدرهای سیاسی تابلودار دهه های ۶۰ و ۷۰ ندارد.
نکته دوم این است که گمان می کنم آقای خاتمی با این پیام خودش را از تاب و تب نینداخته و اصلاحات هم پایان یافتنی نیست. به نظر من اصلاحات فراتر از آقای خاتمی و احزاب سیاسی، یک جریانی است که همواره به حاکمیت و معترضان وضع موجود علامت می دهد که اگر می خواهید وضع جامعه بهبود پیدا کند به من نگاه کنید. اگر نظامی غیر از جمهوری اسلامی هم در ایران باشد و بخواهد به بقا و دوام خودش ادامه بدهد، این اصلاحات تمام شدنی نیست و همواره باید حکومت ها بر بستری از تغییر و تحولات نسبت به وضع موجود حرکت کنند. ما باید بگوییم نفس اصلاحات مظروفی بالاتر از ظرف احزاب سیاسی است. دلیلش این است که اگر یک روزی احزاب سیاسی اصلاح طلب گوشه عزلت را انتخاب کنند، آیا اصلاحات از بین می رود؟! اصلاحات از بین نمی رود؛ اصلاحات هست و دیگران و نخبگانی می توانند بر این مدار بچرخند و پیشنهادات، ایده ها و راهکارهای خودشان را بدهند.من فکر می کنم تنها نسخه پیش روی بهبود وضع موجود، اصلاحات است؛ اما نه اصلاحات از جنس احزاب سیاسی.
آقای خاتمی برای این بحث از تعبیر «خود اصلاحی نظام» استفاده کرده اند و آن را پرفایده ترین و کم هزینه ترین راه دانسته اند. تحقق چنین اصلاحاتی چه ضروریات و لوازمی دارد؟
تصور من این است که آقای خاتمی در این بیانیه با حاکمیت از راه دور صحبت کرده و گفته که حاکمیت باید رویه خودش در مدیریت کشور را تغییر بدهد و اگر این تغییر انجام شود امید تغییر شرایط هم هست. من فکر می کنم ایشان به خاطر برخی از مصالح حرفش را به «نظام» تغییر داده است. ساختار نظام که قدرت تغییر ندارد؛ کسانی که نظام را مدیریت می کنند مخاطب قرار گرفته اند. به نظر من رویکرد ایشان حتی متوجه دولت نیست. چون انتقاد رویکردهای اعتراضی متوجه اصل نظام است و به دولت کمترین انتقاد و اشاره ای ندارند.
بنابر این، به نظر من آقای خاتمی با حاکمیت صحبت کرده و دست روی نقطه درستی گذاشته و اگر تغییرات از بالا شروع شود به بدنه و ارکان هم منتقل می شود؛ چه ارکانی که تابع حاکمیت هستند مثل صدا و سیما، شورای نگهبان و چه کسانی که به شکلی تحت پوشش هستند، مثل سه قوه و جاهای دیگر. الآن بحث همه این است که آیا حاکمیت پیام معترضین را گرفته، و اگر گرفته چه واکنشی می خواهد نشان بدهد که متعرضین متقاعد شوند و حداقل دامنه اعتراضات کم شود.
تا حالا ما هیچ علائمی نشنیده ایم که نشان بدهد این اعتراضات شنیده شده و چنین رویکردی از سوی حاکمیت در جهت کم کردن دامنه اعتراضات را شاهد بوده ایم. به نظر من زمان دارد دیر می شود و تغییر در رویه و رویکرد به نفع حکومت، نظام و کشور است. به هر حال اینها هم مردم هستند و مطالباتی دارند و باید مطالبات آنها شنیده شود و اگر این مطالبات با بعضی از مناسبات سازگاری ندارد، باید مبنا مطالبات مردم باشد. هیچ نظامی در مقابل مردم نباید بگوید عقب نشینی کردم؛ به دلیل اینکه عقب نشینی مقابل مردم معنا ندارد؛ دولت ها و حاکمیت ها می آیند که به مردم خدمات بدهند و منافع مردم را محافظت کنند.
معترضین باید ببینند مطالبات آنها شنیده شده و از همه مهمتر مسأله معیشتی است. متولدین دهه های ۴۰ و ۵۰ الآن چیزی نمی گویند ولی آنها هم معترض هستند نسبت به اینکه با رشد سرسام آور خیلی دلار و کم ارزش شدن پول ملی در سفره خودشان وضع بدتر می شود و توان اقتصادی آنها برای اداره زندگی کمتر می شود.
فکر می کنید امروز زمینه شنیده شدن مطالبات نسل جوان، که آقای خاتمی به آن اشاره کرده، وجود دارد؟
حداقل تا الآن ما ندیده ایم و یکی از دلایلی که اعتراضات و انتقادات نسل جوان در دانشگاه ها و خیابان ها ادامه پیدا کرده این است که می بیند دو ماه فریاد زده و عکس العملی در جهت تحقق مطالباتش دیده نشده است. همین مسأله گشت ارشاد را عملا متوقف کرده اند، ولی اعلام نشده یا قضیه حجاب را خود مردم به تغییر رسیده اند و حاکمیت در این زمینه اقدامی نکرده است.
به نظر من حاکمیت ها باید یک مقداری از تحقق مطالبات جلوتر بروند. مثلا چرا باید ورود زنان به ورزشگاه را فیفا به ما اخطار بدهد و فشار بیاورد؟! قبل از اینکه مورد عتاب و اخطار اینها قرار بگیریم، خودمان این کار را بکنیم. متأسفانه این کار را نکرده ایم و هم چوب را خورده ایم و هم پیاز را. من علاقه ای برای تغییر نمی بینم و این امر من را نگران می کند.
به نظر شما امروز مخالفان آقای خاتمی به چند گروه تقسیم می شوند؟
آقای خاتمی نشان داده که در بیان مواضع حتی نیم نگاهی به موج هایی که علیه او ایجاد می شود، ندارد. به نظر من یکی از سرمایه های ارزشمند است؛ یعنی آقای خاتمی یک دیپلمات پاک و دلسوز هم به مردم و هم به رهبری است. قاعدتا مخالفینش افراطیون دو طرف هستند و البته در نسل جوانی که به خیابان ها آمده اند فراوان هستند کسانی که اساسا خاتمی را مسأله خودشان نمی دانند.
ارسال نظر