روایت نماینده چابهار از روز جمعه خونین زاهدان/ حتی عزای عمومی اعلام نکردند/ بلوچ تجزیه طلب نداریم/ به ما انگ قاچاقچی سوخت میزنند
نماینده مردم چابهار در مجلس درباره جمعه خونین زاهدان گفت: معتقدیم با حجم فاجعه زاهدان برخورد دستگاههای مربوطه در آن سطح نبود حتی عزای عمومی هم اعلام نکردند و این در حالی است که در جاهای دیگر به این صورت نبود. عناوینی به مردم زده شد که بیشتر نمک بر زخم آنها بود
در حالی به نیمه دوم آذر ماه نزدیک میشویم که دیگر از اعتراضات توام با آشوبها در برخی مناطق روبرو نیستیم. سیستان و بلوچستان اما جزو استانهایی بود که طی چندین هفته با چندین کشته و زخمی روبه رو بودیم.
سرانجام پس از دو ماه نمایندگان مقام معظم رهبری با حضور در استان از خانوادههای کشته شدگان دلجویی کرده و طی بیانیهای از پیگیری تدابیر مقام معظم رهبری در چهار محور اصلی یعنی «آزادی دستگیرشدگانی که جرم سنگین و مؤثری مرتکب نشده بودند»، «برخورد قاطع و بدون تسامح با خاطیان»، «رسیدگی به وضعیت آسیبدیدگان»، «اعطای عنوان "شهید" به جانباختگان بیگناه پس از رسیدگی بنیاد شهید به پروندههای تشکیل شده» خبر دادند.
در این خصوص با معین الدین سعیدی نماینده چابهار به گفتوگو نشستیم:
در این دوره از ناآرامی ها، در استان سیستان و بلوچستان با حوادث و رخدادهای بسیاری روبه رو بودیم و در پس آن روایتهای مختلفی گفته شد، حال روایت شما به عنوان نماینده چابهار چیست؟
با وجود فضایی که امروز در کشور ایجاد شده آرزو میکنم جریان آزاد اطلاعات و رسانه بیش از این آسیب نبیند. استان سیستان و بلوچستان پارادوکس عجیبی از یک فرافرصتهای تاریخی و روایتهای بیبدیل است از سوی دیگر عقبماندگیها و نبود شاخصهای توسعه انسانی که شگفتانگیز است.
به لحاظ تاریخی شما هیچ وقت در سیستان و بلوچستان هیچ کنشی حاکی از واگرایی نسبت به کشور و کنشی نسبت به فعالیتهای تجزیهطلبانه هرگز ندیدید. عناصر هویت ملی در استان سیستان و بلوچستان از تمام نقاط ایران جدا است.
در طول تاریخ کشور از هر طرف مورد تجاوز اجنبی قرار گرفته است. شما ببینید در مرزهای شرقی کشور یک زمان محمود اشرف افغان، شمال کشور لشکر چنگیز خان، مرزهای شمال روسها، شمال غرب عثمانیها، غرب را لشکر بعثی، جنوب غرب لشکر اعراب و بریتانیا آمده و حمله کردند و تنها نقطهای که هرگز اجازه حضور اجنبی نداده، سیستان و بلوچستان است.
روز 8 مهر 1401 روز تلخی در تاریخ استان سیستان و بلوچستان تلقی خواهد شد
در سیستان و بلوچستان تا این اندازه مولفههای هویت ملی ایرانی و اسلامی را میبینید که نسبت به کشور و نظام یک وفاداری عمیقی دارند. در خیلی از ناآرامیهایی که در کشور اتفاق افتاده بود مردم استان سیستان و بلوچستان هرگز ورود نکردند.
خدمات بزرگی بعد از انقلاب در این استان انجام شده است و شما هیچ وقت توسعه انسانی را پیدا نمیکنید که استان سیستان و بلوچستان را به ماقبل آخر رسانده باشد، اما در کشور رتبه آخر بوده است. در چنین شرایطی چرا استان سیستان و بلوچستان تا این حد توسعه نیافته است؟ شاید من در این بحث نتوانم خیلی حرف بزنم اما همان چیزی که در حال حاضر در استان سیستان و بلوچستان اتفاق میافتد، به شدت نگران کننده است و متاسفانه روز 8 مهر 1401 روز تلخی در تاریخ استان سیستان و بلوچستان تلقی خواهد شد، چرا که در آن جمعه سیاه جنایت هولناکی اتفاق افتاده که هنوز بسیاری از دامنههای آن مشخص نشده است، تعدادی از سربازان حافظ امنیت جامعه شهید شدند و متأسفانه با آتشزدن اموال عمومی هم روبرو شدیم اما از همه اینها مهمتر و تکاندهندهتر کشته شدن انسانهای بیگناهی است که از نماز جمعه برمیگشتند.
روایتهای متعددی از این داستان وجود دارد از طرفی مردم ما به خوبی میدانند که صرفا یک فضای امن و آرام توسعه استان را رقم میزند. لذا متضرر اولیه حوادث استان خود آنها خواهند بود. امنیت و وحدت برای مردم ما خط قرمز است؛ اما امنیتی که مبتنی بر احترام باشد. اگر در همان موقع اقدامی قاطع صورت میگرفت طبیعتا دیگر فضا برای اتفاقات بعدی ایجاد نمیشد.
ما در دوره انتخابات شعاری دادیم که نه فقر را میپذیریم نه فرق را! این فرق بیشتر ما را اذیت میکند
در اتفاقات چند ماه اخیر شاهد بودیم عدهای با ماشینهای خود به سمت معدن طلا رفتند. شاید برای عدهای جالب باشد که این استان بزرگترین معدن طلای کشور را دارد. اما در این شهر تا امروز عدهای شناسنامه ندارند دلیل این همه تضاد چیست؟
در ابتدای صحبتهایم عرض کردم در سیستان و بلوچستان پارادوکس عجیبی از فرصت، چالش و عقب ماندگیها است از یک طرف باید گفت ثروتهای بیبدلیلی وجود دارد میدانید که دروازهی ایران به اقیانوس در سیستان و بلوچستان قرار دارد. ظرفیتهای شیلاتی، کشاورزی، معدنی، ترانزیتی و تجاری مرزی که در واقع نوعی رنگین کمان در کشور را دارا است. اما شما هیچ شاخص توسعهای را در سیستان بلوچستان را نمیبینید و این دوگانگی به شدت آزاردهنده است و این ریشه در تاریخ نیز دارد یعنی مربوط به این دولت و آن دولت هم نیست ما انتظار داریم این چالشها برطرف گردد. مردم باید احساس کنند سهم آنها از کشور و توزیع عادلانه ثروت و منابع چه است.
ما در دوره انتخابات شعاری دادیم که نه فقر را میپذیریم نه فرق را! «فرق» ما را بیشتر اذیت میکند. مسئولان کشور را به فرمایشات مقام معظم رهبری ارجاع میدهم؛ ایشان در مورد مردم استان سیستان و بلوچستان تعابیری دارند و میگویند، «من با این مردم زندگی کردهام». متاسفانه ما این نگاه را در بدنه اجرایی کشور اصلا نمیبینیم. در دولت رئیسی انتظار داشتیم با توجه به همراهی که اتفاق افتاد مردم سیستان و بلوچستان در هر آوردگاهی که نظام به حضور مردم نیاز داشته است در صف اول بوده است، اما نه تنها از ظرفیت نیروهای توانمند آنها استفاده نشده است بلکه همان نیروهایی که قبلا بودند هم حفظ نشدند.
به ما انگ قاچاقچی سوخت میزنند، در حالی که دیگران قاچاقچی هستند
از موارد دیگر وضعیت سوخت استان است که با تمام کشور متفاوت بوده و به ما انگ قاچاقچی میزنند در حالی که دیگران قاچاقچی هستند.
۸۵ درصد سوخت قاچاق استان از سایر استانها میآید. چرا از آنها گرفته نمیشود؟! چرا مردم باید صفهای طولانی بنزین را داشته باشند؟! مجلس قانون جوانی جمعیت تصویب می کند، اما استان سیستان و بلوچستان مستثنی قرار میگیرد!
مردم اینها را میبینند، به نقاط دیگر کشور مسافرت کرده و شرایط زندگی آنجا را دیده و با زندگی خودشان مقایسه میکنند و این احساس را دارند که به خوبی دیده نشدهاند. در مورد دستاوردهای بیبدیل نظام هیچ تردیدی نداریم کارهای بسیار بزرگی هم اتفاق افتاده است. حجم عقبافتادگی و کارهای نکرده و راههای نرفته آنقدر زیاد است که نمیتوان در یک نسخه متفاوتی پیچید. دولت رئیسی از نگاه و استانداری ویژه برای استان میگفتند اما ما دیگر ویژه نخواستیم از طلا گشتن پشیمان گشتهایم.
شهید مطهری هم میفرمایند که تفاوت ما با متفکرین غربی این است که آنها بر حقوق مردم تاکید میکنند و ما بر خطوط مردم
برخی کارشناسان معتقدند بخش عمده ای از مشکلات استان به دلیل امنیتی آن بودن است. چطور میتوان این نگاه را از استان برداشته شود؟
هر زمانی که نگاه به سیستان و بلوچستان صرفا امنیتی بوده پدیدههای بسیار تلخ و زمینههای خشونت ایجاد شده است. عبدالمالکها از کجا آمدند؟ ما معتقدیم نگاه به استان صرفا باید یک نگاه توسعه و علمی با رعایت همه ظرفیتهای امنیتی باشد. مدیران باید برای ارتقای توسعه انسانی با تمام هم و غم خود در سطح استان کار کنند و در عمل پیرو ولایت فقیه باشند.
من یک مثال ساده میزنم. در آن صحبتی که آقا فرمودند که «قاچاق مثل خنجری است که از پشت اقتصاد کشور را نشانه گرفته است» و بلافاصله فرمودند که «مراد من از قاچاق کولبر بلوچی نیست»؛ من در آن جلسه حضور داشتم. اگر به همین فرمایش آقا رسیدگی میکردند و فوری کانونهایی شکل میگرفت و آن را اجرایی میکردند، امروز با این نوع مشکلات روبه رو نبودیم.
مرحوم شهید مطهری هم میفرمایند که تفاوت ما با متفکرین غربی این است که آنها بر حقوق مردم تاکید میکنند و ما بر خطوط مردم، البته از نگاه کلی نظام عرض کردم که نظام و موجودیت به نوعی برای ما حتی مقدس است، اما کارگزاران نظام را نباید به خود نظام نسبت دهیم و بیشتر این دوگانگیها پذیرفتنی نیست.
در حوزه امنیت حضور مولانا عبدالحمید میتواند برای کشور مثمرثمر باشد
در میان صحبتهایتان از نقش مثبت مولوی عبدالحمید صحبت کردید، حضور ایشان تا چه اندازه در ماههای اخیر موثر بود؟
وقتی راجع به اشخاص صحبت میکنیم طبیعتا از مواضع عملکرد و رفتارها صحبت میکنیم که خیلی از آنها قابل بحث و نقد باشند. در جایی هم ممکن است منتقد حمایت ایشان در مورد طالبان باشم، اما معتقدم حضور ایشان در استان و پایگاه مردمی که دارند میتواند فرصت خوبی برای کشور باشد. شما همواره در طول تاریخ شاهد تأثیر حضور مردم در انتخابات بودید. دعوت ایشان به حضور در پای صندوقهای رأی بسیار تأثیرگذار بوده است. حضور ایشان همواره در برابر جمعیتهای تندرو که میخواستند به مطالبات خودشان از راههای غیرقانونی برسند بسیار سخت بوده است و همواره مردم را تشویق میکردند که مطالبات شما که مطالبات به حقی است و باید از اهرمهای قانونی و مجاری قانونی آنها را پیگیری شود.
در حوزه امنیت هم من معتقدم که حضور ایشان میتواند برای کشور مثمرثمر باشد. در جمعه بعد از آن اتفاق بلافاصله بیانیهای دادند که بسیار جامع و کامل بود و مردم را در آن شرایط که بسیار هیجانی بودند را به آرامش تشویق کردند.
مردم و گروههای متعددی از ایشان سوال میپرسند که ما در مقابل شما سکوت کردیم، اما چرا پاسخی نمیبینیم؟! بنابراین، ایشان هم تحت فشار هستند و بعضا شاید انتظار تندتری داشته باشند. با همه اینها من معتقدم که در شرایط فعلی کشور حضور و آوازه ایشان غیر از یک سری موارد خاص آوازه امیدبخش و وحدتآفرینی است.
اینکه زخمها و سوء تدبیرهای خودمان را به دشمنانمان نسبت دهیم این یکی از ضعفهای ما است
امروز پس از گذشت سه ماه از حوادث تلخی که در کشور اتفاق افتاد به ایجاد گفتمان ملی نیاز داریم. حال این انسجام و اتحاد را چطور میتوان ایجاد کرد؟
ببینید! ما متأسفانه این نکته را هم باید قبول کنیم که کشور ما دشمنان متعدد خارجی دارد و این دشمنان هم بیکار هم نشستهاند و حساب شده کار میکنند اما باز تعبیری را حضرت آقا دارند که میگویند، «مگس بر روی زخم می نشیند؛ اگر زخمی نباشد عرصهای برای فعالیت ندارد». اینکه زخمها و سوءتدبیرهای خودمان را به دشمنانمان نسبت دهیم، یکی از ضعفهای ما است. در دوقطبیسازی فضای کشور که این اتفاق رخ داد، بسیاری از مدیران و مسئولان اشتباه کردند.
این چالشها را موضوع گشت ارشاد ایجاد کرد؛ مبنای شرعی و قانونی این گشت چیست؟ چه چیزی از ما گرفته و چه چیزی به ما داده شد؟! در این شرایط همان طور که بزرگان کشور تأکید دارند همه باید وظیفهمان اتحاد و انسجام باشد که بتوانیم به سلامت از آن عبور کنیم.
مردم وقتی برخی نگاههای دوگانه را از سوی مسئولان میبینند مسلما به انسجام و اتحاد ملی آسیب میرسانند
کشور ما یک زمانی غائلههای تجزیهطلبانه، جنگ تحمیلی، تحریم و فشارهای را پشت سر گذاشت. هیچ وقت دشمن نتوانسته است با استفاده از این حربهها کیان کشور را دچار چالش کند. مردم وقتی برخی نگاههای دوگانه را از سوی مسئولان میبینند، مسلما به انسجام و اتحاد ملی آسیب وارد می شود. بسیاری از مردم معیشتشان از طریق فضای مجازی است که امروز دچار چالش شده است؛ آیا تعدادی از افراد که از این پلتفرمها به نادرستی استفاده میکنند باید معیشت تمام مردم را به خاطر همان تعداد تحت الشعاع قرار بدهیم؟! به نظر من این کار درستی نیست؛ مقام معظم رهبری نیز تاکید داشتند، نباید با گفتار و رفتار خودمان به این دوقطبیسازی حاکم بر فضای کشور دامن بزنیم و اتحاد و انسجامی که حاصل خون شهدا است به راحتی دچار چالش شود.
ما کجا توانستهایم اصل 27 قانونی اساسی را اجرایی کنیم؟!
تا امروز از سوی مسئولان جز شعارهایشان مبنی بر شنیدن صدای معترضین در قالب تجمعات مسالمتآمیز در عمل هیچ اقدامی ندیدهایم. آیا این رویه تغییر نخواهد کرد؟
ما در بحث تفکیک بین اغتشاش و اعتراض نتوانستیم فضایی را ایجاد کنیم که اعتراض به صورت قانونی انجام شود. ما کجا توانستهایم اصل 27 قانونی اساسی که تاکید بر آزادی تجمعات برای مشروعیت است را اجرایی کنیم؟! این ضعف به ما برمیگردد. وقتی قانون گذار در قانون اساسی چنین حقی را برای مردم قائل شده است، چرا راهبردهای اجرایی و ماموریتی برای اجرایی شدن این اصل دیده نشده است.
اما از طرفی من پدیدههای واقعا عجیبی دیدهام؛ در جریان دانشجویی که اتفاق افتاد شاید این برای شما هم سخت باشد، فکر نمیکردم یک روزی نسبت به جمعیت دانشگاهی چنین نظری داشته باشم، فحش در کدام دانشگاه در دنیا به این شدت داده شده است؟!
خیلی از کسانی که به خیابان نیامدند، معترض هستند
این چنین رویههایی همان دو قطبی است که نتیجهای در بر نخواهد داشت. مردم اعتراض دارند و خیلی از کسانی که به خیابان نیامدند در وجودشان نسبت به بسیاری از رویههای موجود و به دلیل آنکه صدای آنها شنیده نمیشود، معترض هستند آنها کشور و نظام خودشان را دوست دارند و این اعتراض نسبت به برخی از رفتار و سوءتدبیرها است، اما لزوما دشمنی با کشور ندارند.
ما چقدر توانستیم سیره بزرگان کشور بزرگان انقلاب حضرت امام یا مقام معظم رهبری و حاج قاسم سلیمانی را پیاده کنیم. البته من عرض کردم گلهای جدی را از جامعه دانشگاهی کشور دارم که این نحوه مطالبهگری واقعا در طول تاریخ بیسابقه است؛ دانشگاه قشر فرهیختهای است خیلی از کسانی که به نوعی از جنبش دانشجویی کشور بودند گفتند که این روش هرگز نمیتواند ما را سر مقصد منزل برساند. آرمان و مهسا هم فرزند ایران هستند، من نوع اعتراض کسانی که روسری و پرچم آتش میزنند را قبول ندارم؛ اما این مسئولان هستند که زمینه را برای مردم ایجاد کردهاند و البته من هم مقصر هستم.
هیچگاه از دل تندروی و خشونتها نتوانستهایم به آرامش و امنیت و حقوق متقابل دست یابیم
در این میان نقش گروههای تندرو را چطور میبینید؟
قطعا نقش تاثیرگذاری دارند. آقا در بحث استان سیستان و بلوچستان یک تدبیری دارند «شیعه آمریکایی و شیعه انگلیسی». ما هیچگاه از دل تندروی و خشونتها نتوانستهایم به آرامش و امنیت و حقوق متقابل دست یابیم. فعالیت گروههای تندرو از هر سو که باشند قطعا جز تعمیق این دوقطبیسازی و ایجاد شکاف بین مردم و حاکمیت نتیجهای نخواهد داشت.
زمینههای اجرایی شدن اصل 27 قانون اساسی را ندیدهایم
از قانون اساسی و تجمعات اعتراضی صحبت کردید. برخی احزاب اصلاحطلب بیش از سه ماه است که درخواست تجمعات مسالمت آمیز را به وزرات کشور دادهاند، ولی تا امروز هیچ جوابی از سوی دولت به آنان داده نشده. آیا باز هم از سوی دولت برخورد جناحی صورت گرفته است؟
نگاه من در این شرایط جناحی نیست؛ انتقادات بسیار جدی به عملکرد جناحین وجود دارد و امروز فاصله بسیاری با هم دارند، من دوگانگی اصلاحطلب و اصولگرا و تاثیر آن در شرایط فعلی کشور را مناسب نمیبینم. اما اینکه احزاب اصلاح طلب درخواست مجوز کردهاند و تا امروز پاسخی به آن داده نشده است این به همان ایرادی که عرض کردم برمیگردد ما زمینههای اجرایی شدن اصل 27 قانون اساسی را ندیدهایم و کماکان یک تاکتیکی را در کشور داریم که آن هم اوضاع حساس را بحرانی میکند. لذا باید این موضوع در یک پلتفرم قانونی مورد بررسی قرار بگیرد تا مردمی که نمیخواهند اغتشاش کنند، اعتراض خود را بتوانند به گوش مسئولان برسانند.
پلتفرمها را برای مردم فیلتر کردند، اما برای مسئولان باز است و توییت میزنند
نظر شما درباره روند اوضاع چیست؟
دوستان در دولت معتقدند هستند که همه اینها، توطئه دشمن است برای اینکه نمیتوانند پیشرفتهای کشور را ببینید برای من تردیدی وجود ندارد که دشمنان ما بسیار حساب شده کار میکنند و کاملا هم بر این گزاره واقف هستم که تأثیر سوءمدیریت مسئولان ما است و قابل قیاس با دشمنیها نیست. وقتی دانشآموزی به غلط در این فضا میآید و آن حرکت را انجام میدهد و شعارت این باشد که آنها را به کانون اصلاح تربیت ببرید، خروجی این چه میتواند باشد؟
به صرف اینکه یک عدهای از اینستاگرام و واتس اپ سوءاستفاده میکنند و این دو پلتفرم کاملا فیلتر میشود و جالب اینجا است که برای مردم فیلتر کردند اما برای مسئولان باز است و توییت میزنند. این دوگانگی را که خودم هیچ وقت نداشتم و باز هم میگویم؛ این فرق بیشتر از فقر است و آسیب خواهد زد.
اگر صداوسیما بخواهد تنها یک صدا را مطرح کند، اثرش همانی میشود که امروز میبینید
البته در کنار این مسائل تاثیر فضای مجازی و صداوسیما را هم نمیتوان نادیده گرفت؟
صداوسیمای ما کجا توانسته تاثیر گذار باشد؟! البته به تازگی یک یا دو برنامه پخش شد که نگاه متفاوتی را به تصویر کشاند و این در حالی است که این نوع اتفاقات باید خیلی زودتر میافتاد. اگر صداوسیما بخواهد تنها یک صدا و نگاه را در همهی جامعه مطرح کند، اثرش همانی میشود که امروز میبینید؛ بسیاری از مردم به درست یا غلط به رسانههای معاند مراجعه میکنند اگر رسانه داخلی «رسانه ملی» میتوانست همه نگاههای موجود در کشور که ملتزم به قانون هستند را پوشش دهد این اتفاقها نمیافتاد. چه بسا اینها بیشتر باعث لجبازی در بین مردم میشود.
چرا باید بخشی از اجتماع که دغدغهاش معیشت است، را درگیر موضوع حجاب کنیم؟
بحث حجاب و عفاف را در خیابانهای تهران میبینید؛ من یک بلوچستانی هستم در بلوچستان شما اگر کلت را روی سر یک خانم بگذارید که حجابت را مقداری عقبتر ببر، امکان ندارد این کار را کند. شما در حال حاضر در خیابانهای تهران راه بروید، آیا با آن روشهایی که یک دختر 25 ساله که 25 سال در یک خانواده و یک محیط آموزشی رشد کرده و در واقع آن گزارهها و آموزههایی که داده شده، آیا گشت ارشاد در دو ساعت میتواند آن دختر را متحول کند؟! قطعا این اتفاق هم نخواهد افتاد. آیا امروز وضعیت خوب شده است؟! چرا باید بخشی از اجتماع که دغدغهاش معیشت است را درگیر موضوع حجاب کنیم؟ من معتقدم که در این زمینه سوءتدبیر اتفاق افتاده است.
نحوه مواجهه شبکه اینترنشنال نسبت به ناآرامیهای کشور نشان میدهد آنها صرفا یک رسانه نیستند، بلکه در قامت یک دشمن روبه روی کشور عمل میکنند
در اتفاقات اخیر شبکه ایران اینترنشنال به حوادث استان بسیار دامن زد و حتی از سقوط شهر زاهدان گفتند این اخبار تا چه اندازه تاثیرگذار بود؟
من معتقدم که رسانههایی مثل ایران اینترنشنال هیچ اعتقادی به گردش آزاد اطلاعات ندارند. آنها کاملا مرتبط با سرویسهای جاسوسی مخصوصا عربستان سعودی هستند. این شبکه ها حتی در تئوریزه کردن خشونت حساب شده کار میکنند.
نحوه مواجهه این رسانهها نسبت به ناآرامیهای کشور نشان میدهد آنها صرفا یک رسانه نیستند، بلکه در قامت یک دشمن روبه روی کشور عمل میکنند. اما آنهایی که باعث شدند که مردم به چنین رسانههایی سوق پیدا کنند امروز باید پاسخگو باشند.
در حوزه انتخابیه بنده فقط 49 نفر تحصیلات دیپلم داشتند، اما امروز هزاران نفر تحصیلات عالیه دارند در حوزه بهداشت و سلامت اتفاقات بسیار بزرگی افتاده است
عملکرد ادوار نمایندگان مجلس در سیستان و بلوچستان چطور بوده و آیا تا امروز در استان پیشرفتی حاصل شده است؟
باید بگوییم که ما در برخی حوزههای مشارکتی و در انعکاس واقعیتهای جامعه خوب عمل نکردیم؛ این را برای خودم عرض میکنم.
حال اجازه بدهید من وارد بحث نمایندگان ادوار نشوم. نمایندگان دورهی خودم را میگویم ما در این شرایط قطعا متهم هستیم و در برابر پیشگاه مردم باید پاسخگو باشیم.
اتفاقات بزرگی هم در سیستان و بلوچستان افتاد؛ به طور مثال، قبل از انقلاب در حوزه انتخابیه بنده فقط 49 نفر تحصیلات دیپلم داشتند اما امروز هزاران نفر تحصیلات عالیه دارند. در حوزه بهداشت و سلامت اتفاقات بسیار بزرگی افتاده است. وقتی من به عنوان نماینده مردم چابهار شروع به کار کردم دسترسی به آب شرب سالم در حوزه انتخابیه من 19 درصد بود. اگر خاطرتان باشد در نتیجهی آن لیوان آب آلودهای که آب شرب برخی از روستاهای چابهار بود به جناب اردکانیان وزیر وقت نیرو دادیم توانستیم وزارت نیرو را برای آبرسانی به 315 روستای منطقه مجاب کنیم و این اقدام ارزشمند به سرعت انجام شد.
باید صدای مردم و مطالبات به حق و قانونی آنها شنیده شود
با تمام فراز و فرودها به فردا خوشبین هستید؟
من به آینده خیلی خوشبین هستم. اگر فکر کنیم به صرف اینکه مقداری فضای خیابانها آرام و ناآرامیها پایان یافته، نه اینطور نیست. تا وقتی که صدای مردم و مطالبات به حق و قانونی آنها شنیده نشود هر احتمالی وجود دارد البته در مورد کسانی صحبت میکنم که معترض هستند و دنبال ساختارشکنی نیستند. مثل کاری که با (شهید) آرمان{علی وردی} و برخوردهایی که با خانمهای محجبه شد، قابل توجیه نیست و باید محکوم شود. تا وقتی که صدای معترضین واقعی شنیده نشود نباید انتظار داشت این موضوع خاتمه یابد و این فکر نابخردانه است.
مردم سیستان و بلوچستان نشان دادهاند که معتقدترین مردم به تمامیت ارضی هستند
آینده استان را چطور پیشبینی میکنید؟
امسال بحث بررسی قانون هفتم توسعه را در پیش داریم. معتقدیم در برنامه توسعه هفتم حتما به گسست فرهنگی و فروپاشی اجتماعی باید پرداخته شود تا اتفاق بدی نیافتد، بدترین نحوه مواجهه با یک سوال پاک کردن صورت سوال است که متاسفانه ما تخصص عجیبی در آن داریم حتما متوجه پیچیدگی موضوعات در استان سیستان و بلوچستان هستید که نیازمند مدیریت و فهم بحرانی جامع است که هم نگاه توسعی داشته باشد و همه پایگاههای توسعه را بشناسد تا بتواند آن را اجرایی کند. اگر این اتفاقات بیفتد مردم سیستان و بلوچستان نشان دادهاند که معتقدترین مردم به تمامیت ارضی هستند و من فکر میکنم همراهترین مردم به نظام جمهوری اسلامی خواهد بود.
هیچ جریان تجزیهطلبی بین مردم سیستان و بلوچستان جای نداشته و ندارد
چطور میتوان بین مردم و تجزیهطلبان تفکیک قائل شد؟
شما به من بگویید کدام یک از جریانات تجزیهطلبی در استان سیستان و بلوچستان جریان و ریشه داشته است؟ در کشور غائلهی خلق ترکمن و دموکرات در آذربایجان و جمهوری مهاباد شیخ خزعل خوزستان را داشتید. آیا در بلوچستان چنین نحوه فکری وجود داشته است؟ نه؛ نه تنها نبوده، بلکه جالب است بدانید بلوچهای پاکستان هم خودشان را ایرانی میدانند. آنها هم معتقد با مولفههای ملی ایرانی و اسلامی هستند و این یک فرصت تاریخی برای کشور است. من یک چیزی به شما بگویم؛ هیچ جریان تجزیهطلبی بین مردم سیستان و بلوچستان جای نداشته و ندارد.
ما کسی به عنوان تجزیه طلب بلوچ نداریم
پس از اتفاقات تلخ در سیستان بلوچستان، حضور نماینده مقام معظم رهبری را در استان شاهد بودیم، چه تصمیماتی پس از هفتهها التهاب برای دلجویی از مردم گرفته شد؟
پیرو اتفاقات تلخی که در جمعه خونین زاهدان افتاد سفر نمایندگان مقام معظم رهبری برای دلجویی از مردم به استان را شاهد بودیم و نیز آنها از رنجش خاطر مقام معظم رهبری سخن گفتند. عمق فاجعه در آنجا مورد بررسی قرار گرفت و از این اقدام بسیار خوشحال هستیم که با نهادهای مختلف مردم، روحانیون و بزرگان نشست داشتند و تصمیمات خوبی هم بعضا گرفته شد؛ مثل جا به جایی فرماندهان نیروی انتظامی و بحث کسانی که بیگناه کشته شدند شهید تلقی شوند. معتقدیم با حجم فاجعه زاهدان برخورد دستگاههای مربوطه در آن سطح نبود حتی عزای عمومی هم اعلام نکردند و این در حالی است که در جاهای دیگر به این صورت نبود.
عناوینی به مردم زده شد که بیشتر نمک بر زخم آنها بود که خوشبختانه در سفر نمایندگان مقام معظم رهبری و سپاه پاسداران انقلاب اسلامی سعی شد که این دلجویی اتفاق بیافتد و انگهایی که هرگز به مردم ما نمیچسبد از آنها زدوده شود، در مناطقی هم اگر همراه با نظام نباشند کسی تجزیه طلب نیست «ما کسی به عنوان تجزیه طلب بلوچ نداریم» و کسانی که چنین انگهایی را زدند باید پاسخگو باشند اما انتظار داریم کسانی که آن اتفاق را رقم زدند در هر لباس و جایگاهی که هستند باید با آنها برخورد صورت بگیرد که مردم این موضوع را از مقام معظم رهبری خواستار شدند. این انتظار را از مردم داریم که بدانند اولین متضرر ناامنیها خود مردم هستند و با حفظ آرامش و پیگیری موضوع از مجاری قانونی صورت بگیرد.
در روزهای اخیر صد نفر از زندانیها آزاد شدند
در این ایام شاهد آزادی شماری از زندانیان در استانهای مختلف بودهایم، آیا در سیستان بلوچستان پس از حضور نماینده مقام معظم رهبری این امر صورت گرفت؟
در روزهای اخیر صد نفر از زندانیها آزاد شدند که این پدیدهای مبارک است و کسانی که صرفا معترض بودند و در واقع تنها حضور داشتند و گناهی مرتکب نشدند آنها هم باید آزاد شوند.
بحث شکایت سوی نیروی انتظامی از شما مطرح بود، امروز این شکایت به کجا رسید؟
شکایت نیروی انتظامی به هیأت نظارت بر رفتار نمایندگان ارجاع شد و ما در جلسهای نیز حضور پیدا کردیم و پاسخگو هم بودیم و حال باید صبر کرد که هئیت نظارت بر رفتار نمایندگان این پرونده را به دادسرا ارجاع میدهد یا نه؟!
ارسال نظر