پزشکیان: اراده ای برای رفع چالش ها وجود ندارد
نماینده تبریز در مجلس شورای اسلامی میگوید: اگر مشکلات حل شد، پس مشخص میشود ارادهای بوده و اگر میبینیم مشکلات همچنان پابرجاست، یعنی ارادهها برای رفع چالشها، پای کار نیامدند. ۴۰ سال است که در حال عوضکردن آدمها در پستها هستیم، ولی خروجی کار، چیزی شده که همه شاهد آن هستیم.
رویداد۲۴ نوشت: نماینده تبریز در مجلس شورای اسلامی میگوید: در این مجلس بعضی افراد ادعا میکنند مدیران قبلی اینطور و آنطور کردهاند، ولی باید به این افراد گفت که مدیریت علم، تجربه و سابقه است. مدیرانی که علم، مهارت و سابقه خوبی دارند، الان کجا هستند که اگر مدیران کنونی کنار گذاشته شدند، آنها روی کار آمده و جایگزین شوند و مشکلات کشور را حل کنند؟ اینکه یک آدم صفر کیلومتر روی کار بیاید، حتی اگر آدم خوبی هم باشد، ممکن است بعد از مدتی ببینیم که کار مفیدی نمیتواند بکند. این شخص غیر از اینکه خودش و جامعه و حاکمیت را با سوالات و مشکلات عدیدهای مواجه میکند، کار دیگری از دستش برنمیآید.
مسعود پزشکیان میگوید: الان مدیران خوب کجا هستند؟ کجا درس خواندهاند؟ مدرکشان چیست؟ کجا را آباد کردهاند که وقتی این مدیران برداشته شوند، آنها بیایند و وضع را به نفع اقتصاد و معیشت مردم تغییر دهند؟ ما هیچوقت نگذاشتیم که مدیران، طولانیمدت بر سر کارشان بمانند. طول عمر مفید مدیریت در ایران بین ۲ تا ۲.۵ سال است و مدام در حال عوضکردن آنها بودهایم، چون تصورمان این است که مشکل از مدیران است و به جای حل مشکلات ساختاری، آدمها را مقصر دانستهایم.
نماینده تبریز میگوید: باید یاد بگیریم که در کشور، اول باید مشکلیابی شود و بعد برویم به سمت حل مشکل. هر چیزی در قسمت خودش، مشکل خاص خودش را دارد و نمیشود و نمیتوانید حرفی را برای کلیت یک مسئله بزنید. بانک مشکل خودش را دارد و همینطور بهداشت و درمان و اقتصاد، هرکدام مشکلات خودشان را دارند. اگر بخواهیم برای تمام این مشکلات، یک نسخه بپیچیم و بگوییم مشکل فلان چیز بوده، این رویکرد نشاندهنده جهل است. پس برای مشکل هر قسمت باید دید گیر کجاست و بعد از آن، از کارشناسهای مربوطه کمک گرفت تا گیر را حل کنند.
پزشکیان میگوید: برای حل مشکلات عدیدهای که در کشور وجود دارد، باید در قدم اول، برویم به سمت وحدت و انسجام داخلی و از تهمتزدن، افترا و جداکردنها و خودی و ناخودیکردنها دست برداریم. مملکت مال همه است و باید همه را بازی دهیم و سر کارها بگذاریم. اگر معضل وحدت حل نشود، هر کاری کنیم برایمان بهای سنگینی دارد. اگر تصور کنیم بقیه بد هستند و فقط یک عده خاصی خوب هستند، مشکلات حل نخواهند شد. کسانی که قرار است مشکلات را حل کنند باید نسبت به این مسائل، اراده داشته باشند. اگر مشکلات حل شد، پس مشخص میشود ارادهای بوده و اگر میبینیم مشکلات همچنان پابرجاست، یعنی ارادهها برای رفع چالشها، پای کار نیامدند. ۴۰ سال است که در حال عوضکردن آدمها در پستها هستیم، ولی خروجی کار، چیزی شده که همه شاهد آن هستیم.
ارسال نظر