آقای زاکانی قفل شدن تهران در برف ناشی از بی عرضگی، بی فکری یا بی غیرتی بود؟
در تهران برف آمد، خودروها در خیابان ها متوقف شدند و معابر مسدود و شهر قفل شد. پلیس راهنمایی و رانندگی هم به حالت آماده باش درآمد.
در تهران برف آمد، خودروها در خیابان ها متوقف شدند و معابر مسدود و شهر قفل شد. پلیس راهنمایی و رانندگی هم به حالت آماده باش درآمد.
این خبر را به هر کسی در دنیا که تا کنون برف دیده باشد نشان دهید، حتماً این گونه خواهد اندیشید که دستکم نیم و شاید هم یک متر برف باریده که شهر به چنان روز مصیبت باری گرفتار آمده است.
اما عکس ها و فیلم ها نشان می دهند که در اکثر جاها، به اندازه یکی دو بند انگشت برف آمده و شهرداری، واقعاً مغلوب این برف ناچیز شده است.
میزان بارش برف در گزارش تصویری خبرگزاری مهر کاملاً مشخص است.
می دانید نکته اسفناک و شرم آور ماجرا چیست؟ این است که اولاً هر بنی بشری می داند که در زمستان برف می آید و اتفاقاً هواشناسی هم روز برف را پیش بینی کرده بود.
ثانیاً راهکار بسیار بسیار بسیار ساده ای وجود دارد: شن پاشی در آغاز و حین بارش برف.
ثالثاً هم شن هست، هم کامیون، هم بیل به اندازه کافی و هم کارگرانی که شن را به سطح خیابان ها بپاشند.
با این وجود، میلیون ها شهروند در پایتخت ایران گرفتار بارش برفی اندک شدند و ساعت ها در ترافیک و در انتظار خودروهای حمل و نقل عمومی معطل شدند.
روزگاری نه چندان دور و همین یک و نیم سال قبل، شهردار فعلی تهران، جناب علیرضا زاکانی، کاندیدای ریاست جمهوری بود. همان ایام او در یک برنامه تلویزیونی گفته بود که تنها ۲۰ درضد از مشکلات کشور ناشی از تحریم هاست.
مجری پرسیده بود: بقیه ۸۰ درصد چی؟
و زاکانی جواب داده بود: بی عرضگی، بی فکری ، بی غیرتی.
اما کلمه بی غیرتی از پخش تلویزیونی سانسور شده و زاکانی در توئیتی چنین اعتراض کرده بود: بی غیرتی نسبت به مردم جدی است؛ چرا حذف شده؟ به چه کسی برخورده است؟"
آقای زاکانی! قفل شدن تهران از «بی غیرتی» بود یا علت دیگری داشت؟
ما، نه آقای زاکانی و نه هیچ کس دیگری را متهم به بی غیرتی نسبت به مردم نمی کنیم. فقط از جناب ایشان می پرسیم همین مسأله اخیر که مردم، در برف تهران آواره و سرگردان شدند و شهر تحت مدیریت ایشان با ذره ای برف به طور جدی قفل شد، ناشی از چه چیزی در مسؤولان شهری بوده است؟ بی عرضگی؟ بی فکری؟ بی غیرتی؟ یا چیز دیگری؟
ارسال نظر