حمله روزنامه نزدیک به سپاه به مولوی عبدالحمید / او از فقه اهل سنت عبور کرده است؟
گذشته از آنکه عبدالحمید، عقل و سیاست را به مسلخ سیاسی کاری خود برد، در جایگاه یک امام جمعه اهل سنت در مخالفت با جمهوری اسلامی که هیچ، در مخالفت با مبانی فقهی اهل سنت هم پیش رفت.
روزنامه جوان با حمله به مولوی عبدالحمید مدعی شده طبق فقه اهل سنت حکومت حتی اگر دستور به ظلم هم داد باید از آن اطاعت کرد!
روزنامه نزدیک به سپاه در مطلبی با عنوان عبدالحمید علیه فقه اهل سنت نوشت : عبدالحمید اسماعیلزهی، امام جمعه اهل سنت زاهدان از آغاز اغتشاشات پاییز ۱۴۰۱ نقش پررنگی در تشویش اذهان عمومی، به ویژه در منطقه سیستان و بلوچستان ایفا کرده است. در واقع طی شش ماه گذشته، او تریبون نماز جمعه را تبدیل به محل ابراز وجود سیاسی خود و ابزار سیاسی کاری، و نه کار سیاسی، کرده است. مسیر سیاسی بازیهای عبدالحمید تا جایی پیش رفته که عملاً اظهارات او در مخالفت با فقه اهل سنت است. او در مخالفت با جمهوری اسلامی تا جایی پیش رفت که خواهان صلح و مذاکره با رژیم اشغالگر قدس شد، آن هم یک روز پس از آنکه نظامیان صهیونیست با یورش به مردم فلسطین در شمال کرانه باختری در اردوگاه جنین، دست به کشتار زدند و ۱۰ نفر را به شهادت رساندند و حدود ۲۰ نفر را زخمی کردند!
اما گذشته از آنکه عبدالحمید، عقل و سیاست را به مسلخ سیاسی کاری خود برد، در جایگاه یک امام جمعه اهل سنت در مخالفت با جمهوری اسلامی که هیچ، در مخالفت با مبانی فقهی اهل سنت هم پیش رفت.
مؤید این ادعا، این است که او در خطبههای نماز جمعه ۹ دیماه در حمایت از فرقه ضاله بهائیت، با بیان اینکه «اگر نسلهای گذشته مذاهبی مانند بهائیان هم مرتد شمرده میشدند، نباید این حکم را به نسل جدید تسری داد و در حق آنان تبعیض قائل شد»، مدعی شد که «بهائیها حقوق انسانی و حقوق شهروندی دارند و اگر کسی خدا را هم قبول نداشته باشد، حقوق انسانی دارد. اینکه در گذشته یکی از اسلام برگشته و به راه دیگری رفته یا ختم نبوت را انکار کرده، آن گذشته است و نسل جدیدی آمده که نمیتوان آنها را مرتد دانست».
این در حالی است که علمای اهل سنت رسماً درباره ارتداد بهائیت و بهائیان اعلام نظر کردهاند. «شیخ جادالحق علی جاد الحق» از معروفترین شیوخ الازهر مصر در عبارتی صریح چنین میگوید: «بهائیت مذهب باطلی است که نه تنها اسلام را رد میکند، بلکه ارتباطی با مسیحیت و یهود ندارد. بهائیت گروهی است که تابع صهیونیسم بین الملل بوده و مأموریت دارد تا برنامههای تبهکارانه آن را در کشورهای اسلامی و عربی به اجرا در آورد؛ و دلیل آشکار آن، پذیرفتن حیفا به عنوان قبله بهائیان است».
رشیدرضا دیگر عالم شاخص اهل سنت نیز فرقههاى نوظهور و بدعتگذار ازجمله بابیت و بهائیت در ایران و قادیانیه/ احمدیه در هند، را باتوجه به اظهارات و ادعاهاى رهبرانشان، فرقههایى خارج از اسلام و همه پیروان آنها را مرتد و عقایدشان را مضرتر از هر دین یا فرقه دیگرى براى اسلام اعلام مىکند.
علمای اهل سنت در ایران نیز مخالف جریان بهائیت هستند و پیروان این جریان را منحرف میدانند.از سویی، عبدالحمید در حالی به شکلی مداوم مشغول تحریک مخاطبان خود به فعالیت علیه نظام است که مطابق فقه اهل سنت، افراد و حتی علما بایستی به هر شکل از حاکم و حکومت تبعیت کنند (النیسابوری القشیری، ج ۳: ح ۱۸۴۸)، حتی اگر حاکمی ظلم کرد، آن ظلم گناه شخصی خود اوست که عقوبت میشود، اما باید از حاکم تبعیت کنند حتی اگر حاکمی فردی را کشت هم باید تبعیت کرد (ابن أبی الحدید، ۱۴۰۴. ق، ج ۳: ۵۸). طبرانی هم در معجم الکبیر به همین مسئله اشاره کرده است: از حاکمان خود اطاعت کنید هر طوری که باشند (الطبرانی، ۱۴۰۴ ق، ج ۲۰: ۲۷۸).
در واقع فقه اهل سنت میگوید حکومت حتی اگر به ظلم دستور داد تسمع و تطیع)، بایستی اطاعت و تبعیت کنی. طبق نقل صحیح بخاری، هرکس صبر و شکیبایی را کنار بگذارد و یک وجب از حاکم دور شود، به مرگ جاهلی میمیرد (البخاری الجعفی، ج ۹: ۴۷).
اینکه نظر فقه شیعه در زمینه تعامل با حکومت چیست و چنین تفکری مورد قبول شیعه نیست، بحث دیگری است؛ فی الحال در مقام قیاس اظهارات امام جمعه اهل سنت زاهدان با عقاید علمای اهل سنت و مبانی فقه اهل سنت هستیم. عبدالحمید یا باید به اشتباه بودن این مبنای اعتقادی اهل سنت رأی دهد یا بپذیرد که خود از فقه اهل سنت عبور کرده است.
ارسال نظر